💢 منظومهی فکری امام خمینی، قطار سریع السیر پیشرفت انقلاب
❇️ بیان امام، وحی منزل نیست ولی...♨️ چرا امام خمینی(ره) را مبنای حرکت قرار بدهیم؟ 1⃣بیش از پرداختن به نگاه امام(ره)، ابتدا باید ببینیم خود امام(ره) در کجای «زندگی» ما قرار دارد؟ هر چند در مورد آنان که امام(ره) را بسیار دوست دارند باید پرسید امام در کجای «هستی» شان قرار دارد؟ چون بسیار عمیق تر از این حرفها به امام احساس وابستگی می کنند. اما فعلاً میخواهیم حداقلی بحث کنیم. پس ابتدا باید ببینیم به خود امام چگونه نگاه می کنیم؟
آیا واقعاً امام را به رهبری پذیرفتهایم؟ آیا حاضریم خود را به او بسپاریم و با راهنمایی او راه برویم؟ یا باید با بیان عظمت او ما را به این تسلیم وادار کنند؟ هر چند تسلیم شدن مانند دل سپردن نمیشود. و اگر کسی به امام عشق ورزد و امامتش را بپذیرد، البته بیشتر از او سود می برد.
امام(ره) غیر از فقاهت و عرفانش به عنوان یک متفکّر و فیلسوف در بسیاری از زمینه ها آغازگر اندیشههای نو و تحول آفرین بوده است؛ اندیشه هایی که فراتر از زمان خودش، در آینده نیز بسیار تاثیرگذار خواهند بود. نمیتوانیم از کنار امام (ره) که آیینهٔ اندیشه ای برای آینده است به سادگی عبور کنیم، چرا که در این صورت از تحولات آینده عقب خواهیم ماند.
ما طبیعتاً برای حضرت امام(ره) احترام بسیاری قائل هستیم. ولی چیزی بالاتر از احترام و حتی علاقه داشتن به ایشان، این است که به امام(ره) معتقد باشیم. این اعتقاد ضمن آنکه تعیین کننده جهت حرکت فردی و اجتماعی ما خواهد بود، ما را به سلسله دیدگاه ها و مبانی مشترکی می رساند، که برای هر نوع گفت و گو و تفکر جمعی لازم و ضروری است.
امروز ما در دنیایی زندگی میکنیم که تلّقی ها از پدیده ها و مفاهیم با هم بسیار متفاوت اند. و زندگی با سرعت زیاد در حرکت است و نمیشود انسانها را متوقف کرد تا ابتدا همه به توافقهای اولیه در مبانی فلسفی برسند و بعد در سرشاخه ها به تفاهم های کاربردی دست یابند. یعنی نمیتوان ابتدا منتظر توافقهایی نظری محض بود تا وجه مشترکی پیدا شود که بعد بر مبنای آن وجه مشترک، نحوه برنامه ریزی تشخیص داده شود.
انسانها نیز معمولاً در زندگی خودشان عملاً همین روند را پیش می گیرند. یعنی همیشه از ابتدا شروع نمی کنند که بر اساس مباحث بنیادین و هستی شناسانه بررسیهای کاملی صورت دهند و تمام مبانی را روشن نمایند و بعد به سر شاخه ها برسند و بر اساس آن برای زندگی خودشان برنامه ریزی کنند. بالاخره با تکیه بر پیشفرضهایی و یا با علم اجمالی به یک سلسله مبانی، تفکر و برنامه ریزی های خود را آغاز می کنند. یا دیدگاهی را آگاهانه و از روی علاقه انتخاب میکنند و بر اساس آن زندگی می کنند، سپس آن دیدگاه را در مسیر زندگی مورد نقد و بررسی قرار میدهند. آنگاه اگر این انتخاب و این تجربه به خطا انجامید که تغییر پیدا می کند و اگر تجربه خوبی بود که ادامه پیدا میکند و تقویت خواهد شد.
به ویژه در مقام اداره یک جامعه، نمی توان حرکت جامعه را متوقف کرد، تا ابتدا مبانی اولیه مورد بررسی قرار گیرد سپس نحوه زندگی اجتماعی را تعیین کرد، و آنگاه به راه افتاد. زندگی مدت هاست که آغاز شده است و هر لحظه نیازمند فعالیت ماست.
گرچه این یک وضعیت خوب و ایدهآل است که همه چیز را از نو آغاز شروع کنیم، ولی هیچگاه مشکلات و ضرورت ها مجال این همه دورخیز را به ما نمی دهند. علاوه بر این چنانچه با یک تکیه گاه نظری محکم از میانههای راه نیز آغاز کنیم می توانیم به سرمنزل مقصود برسیم. حالا اگر بخواهیم از میانه راه آغاز کنیم از کدام تکیه گاه محکم شروع کنیم؟
دیدگاه حضرت امام(ره) برای زندگی اجتماعی و فردی ما تا زمان ظهور، هدایت کننده و تکیه گاهی مطمئن و منحصر به فرد است. امام(ره) فقیهی عالی و فیلسوفی جامعنگر و عارفی کامل است و دیدگاه هایش از مبانی نظری محکمی برخوردارند. حُسن ایشان این بود که هم یک زمان شناس، انسان شناس و جامعه شناس بسیار عالی و همچنین یک دین شناس بسیار توانمند بودند و در عین حال از ذهنی بسیار قوی و خلاّق برخوردار بودند. قدرت خلاقیت و اوج عقلانیّتی که در امام(ره) بود به انسان اطمینان کامل می دهد که به نظرات ایشان اتکا کند.
در مقام عمل هم تجارب فراوانی داشتند. امام(ره) در سن و سالهای جوانی بودند که ضمن گذراندن دوران طلبگی شان، در مجلس شورای ملّی هم شرکت می کردند. از قم به تهران میآمد و در قسمت نظارت مجلس می نشستند و در جریان گفتوگوها قرار می گرفتند. این یک نمونه از تجارب ارزشمند ایشان است.
👤 حجتالاسلام پناهیان
📚 تحلیلی بر نگاه امام(ره) به هنر و رسانه
#مکتب_امام°ೋ•❖═══╗
🆔 @twiffer_FUM 🆔 @basfum╚═══❖•ೋ°