📕 بدون شک بهرام بیضایی، مهمترین و یکی از پیشروترین هنرمندان معاصر ایرانی است که دغدغهی هویت و فرهنگ ایرانی همواره در آثارش برجسته بودهاند.او که از جریان موج نو سینمای ایران برخاسته، بدون توجه به محدودیتهای حکومتی بعد از انقلاب،با نگاهی انتقادی به تاریخ و جامعهی ایران، به دنبال بازخوانی هویت ملی در دل تلاطمهای سیاسی و اجتماعی بوده است. نوآوری های خلاقانه بیضایی در مواجهه با تاریخ ایران، در تلفیق عناصر سنتی و مدرن، استفاده از زبان نمادین و روایتهای چندلایه از شخصیت های او نمود مییابند.شخصیتهای تنها و گمشدهای که بازتابی از دغدغههای شخصی و اجتماعی خودِ اوست.
🖋 او از سالهای آخر دهۀ ۱۳۳۰ به نوشتن نمایشنامه و تحقیق در زمینۀ تاریخ، اسطوره و شیوههای نمایشی ایرانی و آسیاییِ تئاتر و سینما پرداخت و از اواخر دهۀ ۱۳۴۰، در کنار فعالیتهای نمایشی و تحقیقی به فیلمسازی نیز روی آورد و علاوه بر کارگردانی دوازده فیلم(آثاری درخشان چون
چریکه تارا،
مرگ یزدگرد،
باشو:غریبه کوچک و..) و چندین نمایش، بیش از صد نمایشنامه(نظیر
سلطانمار،
شبِ هزار و یکم،
پردهخانه و..) و فیلمنامه(نظیر
طومار شیخ شرزین،
دیباچه نوین شاهنامه،
اِشغال و...) نوشته است.
📖 همانطور که جناب سعید طلاجوی(از محققان برجسته آثار بیضایی) در مقالات خود گفتهاند، آثار استاد بیضایی جملگی سرشار از روایات و شکلهایی هنری و آیینی هستند که در هیاهوی گفتمانهای مسلط سیاسی و فرهنگی از یادها رفته یا تحریف شدهاند. این روایتها و شکلهای هنریِ بهحاشیهراندهشده، گاهی با اشارههای نمایشی در کنار خط اصلی روایات آثار بیضایی قرار میگیرند و گاهی به محور اصلی روایات تبدیل میشوند تا بیننده یا خواننده را به بازخوانی بخشی از تاریخ و هویت فردی و ملی انسان ایرانی دعوت کنند.
🏷 پ.ن: در این سلسله نوشتار،هدف تحلیل جامع و موشکافانهی از منظر فنی آثار هنری بیضایی نیست چرا که چنین کاری مستلزم دانش تخصصی و گستردهای در حوزه سینما و تئاتر است و بیشتر قصد داریم تا در ادامه با بازخوانی دنیای آثار بیضایی، به اعماق روح هنری این هنرمند نفوذ کنیم و گوشهای از رازهای خلاقیت بیبدیل او را برای مخاطبان بازگو کنیم. چرا که بزرگی و جایگاه این هنرمند، آنچنان که شایسته اوست، در جامعه دانشگاهی ما شناخته و تمجید نشده است.
✍ محمد مهدوی
#قلم_ما
#سلسله_متن
🆔 @ToranjSUT