✨ دکتر موریس ستودگان
💆♀️نگاهی کوتاه به هیپنوتیزم⚙نگاهی به نطریه های کلاسیک
فروید و متد و ابزار میلتون
اریکسون و نظریه های مدرنتر از ارنست هیلگارد، ساربین و کواِ.
⚙#هیپنوتیزم به نظر چیزی مرموز می اید اما حالتی است که با تمرکز شدید، افزایش تلقینپذیری، و آرامش عمیق مشخص میشود. در این حالت، افراد بیشتر به پیشنهادات درمانگر پاسخ میدهند و اغلب میتوانند به مزایای درمانی یا تسکین از درد دست یابند.
دو نظریه اصلی در مورد چگونگی عملکرد هیپنوتیزم وجود دارد:
الف)
جداسازی (dissociation) و ب)
ایفای نقش (social role-playing)
🚫الف)
هیپنوتیزم به عنوان #جداسازی ارنست هیلگارد (1991) پیشنهاد کرد که هیپنوتیزم باعث ایجاد شکاف در آگاهی می شود. در حالی که یک فرد هیپنوتیزم کننده ممکن است از اطراف خود آگاه نباشد، یک "نظاره گر پنهان" هوشیار باقی می ماند.
این شبیه رانندگی با خلبان خودکار است، جایی که یک قسمت از ذهن رانندگی را کنترل می کند در حالی که قسمت دیگر به چیزهای دیگر فکر می کند. در مطالعهای که توسط میلر و باورز (1993) انجام شد، شرکتکنندگان هیپنوتیزم شده از آب یخ دردی را احساس نمیکردند، زیرا تصور میکردند که در مکانی دلپذیر هستند، که به آنها کمک میکرد تا از درد جدا شوند.
🔵ب)
هیپنوتیزم به عنوان #نقش_آفرینی نظریه اجتماعی-شناختی پیشنهاد میکند که هیپنوتیزم به این دلیل عمل میکند که افراد بر اساس نقشی که از آنها انتظار میرود عمل می کنند.
ساربین و محققان همراه او (1972) دریافتند که افرادی که هیپنوتیزم نشده اند می توانند رفتارهایی را که معمولاً با هیپنوتیزم شدن مرتبط است تقلید کنند. Kirsch (2000) همچنین نشان داد که انتظارات افراد به طور قابل توجهی بر پاسخ آنها در طول هیپنوتیزم تأثیر می گذارد. اساساً، افراد ممکن است طوری رفتار کنند که گویی هیپنوتیزم شده اند، زیرا به فرآیند و تأثیرات آن اعتقاد دارند.
🚩 برای خواندن بیشتر در باره هیپنوتیزم
روی لینک زیر بروید.
🌷🔤🔤🔤🔤➕💻think➕