🔴 آشنایی با موضوعات مورد بحث در چهارمین مدرسه بینالمللی خداباوری شریف
7⃣ بخش هفتم: چالش جهان اسلام درباره ارتباط بین علم و دین
رابطه بین علم و دین اسلام موضوعی پیچیده است که همواره در جوامع اسلامی و غیر اسلامی بحثبرانگیز بوده است. این رابطه در طول تاریخ در جوامع اسلامی تغییر کرده است و به شدت تحت تأثیر شرایط سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی هر دوره قرار گرفته است. مدافعان رابطه علم و دین اسلام بر این باورند که آموزههای اسلامی با علم سازگار است و حتی میتواند به گسترش و توسعه علم کمک کند، در حالی که منتقدان بر این باورند که دین میتواند مانعی برای پیشرفت علم باشد. در اینجا به ابعاد مختلف موضوع اشاره میکنیم:
🟠 دوره طلایی اسلام (قرون 8 تا 13 میلادی)
در این دوره، جوامع اسلامی به یک مرکز اصلی برای تحصیل و تبادل دانش در جهان تبدیل شدند. از زمانی که عباسیان بغداد را به عنوان پایتخت خود انتخاب کردند، این شهر به یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و علمی جهان تبدیل شد. حکومت عباسیان به علم توجه زیادی داشتند و با ایجاد "بیتالحکمه" (خانه حکمت) نقش مهمی در ترجمه و حفظ آثار علمی و فلسفی یونانیان، هندیان و ایرانیان ایفا کردند.
علمای مسلمان، مانند ابنسینا، خوارزمی، ابنهیثم و زکریای رازی، سهم بسزایی در توسعه علوم داشتند. این دانشمندان نهتنها آثار علمی را ترجمه و بررسی کردند، بلکه بهطور خلاقانهای به توسعه و گسترش این علوم پرداختند. بسیاری از آنها به وضوح اعتقاد داشتند که علم و دین مکمل یکدیگر هستند و میتوانند در کنار هم به شکوفایی دانش انسانی کمک کنند.
🟠 دوره افول (قرون 13 به بعد)
با فروپاشی خلافت عباسی در قرن ۱۳، حملات مغول و جنگهای صلیبی، و تغییرات سیاسی و اقتصادی، وضعیت جوامع اسلامی تغییر کرد. تمرکز روی فقه و علوم دینی منحصر شد و این منجر به کاهش توجه به علوم تجربی و طبیعی شد. بسیاری از متفکران و علما تلاش کردند تا به جای بررسی طبیعت و علم، به تفسیر و تحلیل متون دینی بپردازند.
🔴 نقدهای وارد بر رابطه علم و دین اسلام
🟠 تمرکز بر علوم فقهی: برخی مورخان معتقدند که تمرکز بیش از حد بر فقه و متون دینی و کاهش حمایت از علوم تجربی و فلسفه منجر به افول علم در جوامع اسلامی شد. در این دوره، مکتبهای اشعری که بر تفاسیر نصگرایانه و جبرگرایی تاکید داشتند، در برابر مکتبهای معتزله که به عقلگرایی و تعقل اعتقاد داشتند، برتری داشتند.
🟠 تعارض با علوم مدرن: برخی محققان بر این باورند که تفاسیر سنتی از اسلام در تعارض با نظریههای علمی معاصر، مانند نظریه تکامل داروین یا مدلهای کیهانشناسی نوین است. برای مثال، پذیرش نظریه تکامل در جوامع اسلامی همچنان یک موضوع بحثبرانگیز است و برخی از علمای سنتی آن را مخالف آموزههای قرآنی میدانند.
🟠 محدودیت معرفتشناختی: برخی فلاسفه غربی و مسلمان معتقدند که نگاه دینی به جهان میتواند مانع پیشرفت علمی شود، چرا که دین بر اصول و باورهای غیرقابل تغییر بنا شده است و اغلب امکان بررسی علمی آن وجود ندارد. آنها عقیده دارند که دین میتواند محدودیتهایی برای تحقیق علمی و تفکر آزاد ایجاد کند.
🔴 دفاعیات مدافعان سازگاری علم و دین اسلام
🟠 دوران طلایی اسلام: مدافعان سازگاری علم و دین اسلام به دوران طلایی اسلام اشاره میکنند که در آن دوره، دانشمندان مسلمان بهطور همزمان در علوم دینی و تجربی فعالیت میکردند. آنها استدلال میکنند که اسلام نه تنها با علم سازگار است، بلکه به گسترش آن کمک کرده است.
🟠 سازگاری علم و دین: بسیاری از متفکران اسلامی معتقدند که قرآن و سنت پیامبر اسلام نهتنها با علوم تجربی و طبیعی در تضاد نیستند، بلکه در بسیاری از موارد به پژوهش علمی تشویق کردهاند. آیاتی در قرآن وجود دارد که به تفکر و تعقل در باره طبیعت و جهان تشویق میکنند.
🟠 شناخت خالق از طریق علم: برخی فلاسفه اسلامی بر این باور بودند که علم میتواند به شناخت بهتر از خالق کمک کند و از این جهت علم و دین مکمل یکدیگر هستند. آنها معتقدند که مطالعه طبیعت و جهان میتواند انسان را به شناخت عمیقتر از خدا و نظام آفرینش برساند.
🟠 عبور از تفسیرهای سنتی دینی: عدهای به دنبال تفسیرهای مدرن از قرآن و سنت هستند که با یافتههای جدید علمی هماهنگ باشد. برای مثال، برخی محققان بر این باورند که نظریه تکامل میتواند به شکلی خاص با مفهوم "خلق تدریجی" در قرآن همخوانی داشته باشد.
🟠 تفکیک ساحت دین از ساحت علم: برخی اندیشمندان مسلمان به دلیل تعارضات بین علم مدرن و دین اسلام، پیرو این باور هستند که اساسا ساحت دین از ساحت علم جدا است و هر کدام از آنها پاسخگوی بخشی از نیازهای ما هستند. بنابراین نیازی به تغییر تفسیر متن مقدس، یا سازگاری علم و دین نیست.
#مدرسهبینالمللیخداباوریشریف
#دانشگاهصنعتیشریف
🆔 @theismschool