●
رد معجزات علمی قران●
اثر انگشت انسان
أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ(3)
بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ(4)
آیا انسان می پندارد هرگز استخوانهایش را جمع نمی کنیم؟ آری قادریم انگشتان او را نیز جمع آوری کنیم( سورۀ قیامت،3_4)
فرانسیس گالتون دانشمند انگلیسی برای اوّلین بار در قرن 19 کشف کرد اثر انگشت هر کس منحصر به خود اوست و هرگز دو نفر در جهان وجود ندارند که اثر انگشت آنها باهم یکی باشد حتی دوقلوهای همسان . به همین علت آثار انگشت به عنوان مدرک مهم تشخیص هویّت برای صاحبان آنها پذیرفته می شود .معجزه پردازان قرآن مدّعی اند مفهوم آیه 4 سورۀ قیامت همین مطلب است و نشان می دهد قرآن 1400 سال پیش؛ از این مطلب علمی که تازه کشف شده باخبر بوده است .با بررسی چند نکته مهم خواهیم دید این آیه هیچ ربطی به کشف فرانسیس گالتون ندارد و ادّعای این آقایان ادّعایی پوچ و باطل می باشد.
نکته اول
در زبان عربی به انگشتان دست «بَنان » گفته میشود. انگشت با اثر انگشت کاملا فرق دارد. «بَنان » نه به مفهوم اثر انگشت است و نه به مفهوم متفاوت بودن آن خطوط در تمامی انسانها . قرآن کلمه بنان رادر سورۀ انفال نیز به کار برده:
فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ
سرهایشان را ببُرید و تمام انگشتانشان را قطع کنید.(انفال،12 )
این آیه خطاب به مخالفین پیامبر در جنگ بدر است که دستور می دهد گردنشان را بزنید و انگشتانشان را قطع کنید. اگر چنانچه آقایان ادّعا می کنند معنای «بَنان » خطو ط روی انگشت باشد آن وقت این آیه باید چنین معنا شود :
و تمام آثار انگشت آنها را ببُرید !!!! کجای دنیا ،دیده اید که بجای انگشت، اثر انگشت مخالفان را ببرند ؟
نکته دوم
بحث اثر انگشت دارای دو قسمت است :
الف:کشف و فهمیدن اینکه چیزی به نام اثر انگشت وجود دارد.
ب:کشف و فهمیدن اینکه این خطوط منحصربه فرد است و در همه انسانها با هم فرق دارند.
قسمت اوّل به هیچ وجه نه علمی است و نه معجزه زیرا دیدن خطوط ریز در پوست انگشت کار سختی نیست و چیزی است که از اول خلقت تا به امروز همگان به چشم خود دیده اند و می دانند که در نوک انگشتانشان خطوط ریزی وجود دارد.
نکته علمی این موضوع قسمت دوّم یعنی
کشف منحصر به فرد بودن آنهاست که توسط فرانسیس گالتون انجام شد . آیه مذکور نه به قسمت اول ربطی دارد و نه به قسمت دوّم . زیرا همانطور که در صفحه پیش ذکر شد کلمه بنان نه به مفهوم اثر انگشت است و نه به مفهوم
منحصر به فرد بودن آن خطوط در تمامی انسانها .آنهایی که می گویند منظور قرآن منحصر به فرد بودن خطوط انگشت است این منحصر به فرد بودن را از کجای آیه درآورده اند؟ نشان بدهند تا ما هم ببینیم .
نکته سوم
اگر به سیاق هر دو آیه( 3 و 4)دقت کنید آیه چهارم جوابی است برای آیه سوّم که با کلمه آیا سؤالی را می پرسد .سؤال آیه در مورد توانایی خداوند برای جمع کردن
استخوانهای انسان است:
سؤال:آیا انسان می پندارد استخوانهایش را جمع نمی کنیم؟**
قرآن خودش این سؤال را می پرسد و بعد بلافاصله درآیه چهارم با کلمه «بلی » آن را پاسخ می دهد:
پاسخ :آری قادریم انگشتان او را نیز جمع آوری کنیم.
طبیعی است باید موضوع جواب با موضوع سؤال همخوانی داشته باشد . موضوع سؤال
استخوان است بنابراین موضوع جواب هم باید
استخوانهای انگشت باشد نه آثار انگشت که از پوست ساخته شده اند و هیچ ربطی به استخوان ندارند .آیه می خواهد بگوید انسان خیال می کند روز قیامت ما نمی توانیم دوباره استخوانهایش را جمع کنیم در حالیکه قادریم حتی استخوانهای انگشتش را نیز جمع کنیم . استخوانهای انگشت تقریباً ظریف ترین استخوانهای بدن ماست که هر کدام از چند بند تشکیل شده و به صورتی ظریف به هم متصلند . پس از مرگ این بندها از یکدیگر جدا می شوند و می پاشند برای همین قرآن برای نشان دادن قدرت خداوند در جمع کردن استخوانها، انگشت را مثال می زند .به عبارت کاملا ساده تر و خلاصه تر منظور قرآن از انگشت یا نوک انگشت، انگشت به لحاظ استخوانهای داخل آن است نه خطوط روی پوست آن که اثر انگشت نامیده می شوند .
نکته چهارم
فقط اثرانگشت هر کس نیست که منحصر به فرد اوست. بلکه خطوط روی کف دست، خطوط جاهای دیگر بدن، بوی بدن هر کس، تُن صدای هر کس و خیلی چیزهای دیگر نیز هستند که در اشخاص منحصر به فرد است و با همگان تفاوت دارد.
آقایان معجزه تراش بهتر است به جای اینکه در سورۀ قیامت معجزات خیالی بتراشند؛ چشمشان را که بر حقایق بسته است باز کنند و کمی پایین تر ازآیه چهارم، آیه هشتم را ببینند که دارای اشکال بزرگ علمی است.( توضیحات در کتاب پیامبر دروغین)
#آتوسا
#فردوسی
#رد_معجزات_علمی_قران
https://t.center/theiranshahrlibrary