. کاش می شد برای همیشه رفت ؛ به سکوت و آرامش یک خانه ی روستایی ... هر صبح ، لا به لای بوی کاهگل ، زیر سایه ی درخت گردو نفس کشید ، آرامش گل های بنفشه را بغل کرد و با نوازش بالهای پروانه ، آرام شد . کاش می شد جای ساکتی رفت و با احساس های خوبِ جهان ، خلوت کرد . اینجا دلت می گیرد از بی مهریِ آدم ها ، آدم هایی که مدام ، در حالِ دویدن اند ؛ برای رسیدن به قافله ای که مدتهاست کلّ آرامشِ این شهر را دزدیده ... باید کوچ کرد به جایی که کوچه های خاکی اش بوی نابِ زندگی می دهند و در دلِ سادگیِ خانه هایش می توان عاشق بود و هر #شب با خیالِ درختان گیلاس خوابید ...
. تو مهربانی میکنی و حتی به وضوح حس میکنی خیلی مواقع، ساده فرضت میکنند، دستت میاندازند و میبالند به اینکه از تو سیاستمدارترند. به مرور عادت میکنی به این رفتارهای مسموم و به مهربان بودنت، لبخند زدنت، سخت نگرفتنت، آزار ندادنت و بخشیدنت ادامه میدهی. فقط گاهی خیلی دلت میگیرد از بیانصافیِ آدمها و با خودت کلنجار میروی، دلت میخواهد فریاد بزنی: ببینید! من دارم شبیه به یک انسان با شما رفتار میکنم، پشیمانم نکنید! چون من هم بلدم آدمِ بدی باشم، بلدم نبخشم، بلدم انتقام بگیرم، آزار بدهم و آسیب بزنم... بعد با خودت کنار میآیی و در خودت همه چیز را حل میکنی و دوباره دیوار شکستهی شعور و غرورت را میچینی و از نو شروع میکنی به مهربان بودن و بخشیدن و ساده فرض شدن! حکایت زندگی آدمهای مهربان، یک چنین چیزیست...
لازم نیست کاری بکنیم، قدمی برداریم یا حرفی بزنیم. فقط حضور داشتهباشیم، ببینیم، افتخار کنیم، تشویق کنیم، قوت قلب باشیم. آنوقت میبینیم که آدمها، چطور تنهایی از پسِ همه چیز بر میآیند، که بیهیچ نیازی به یاری، پلهها را چهارتا یکی بالا خواهند رفت، با رنجها مقابله خواهند کرد، قد خواهند کشید، رشد خواهند کرد، موفق خواهند شد، شاد خواهند زیست و بدون نیاز به بال، پرواز خواهند کرد!
گاهی تنها نیازِ فراموش شدهی آدمها، چشمانیست که عاشقانه به آنها نگاه کند. همین!
. زیاد فکر میکنی و زیاد دقت میکنی و زیاد اهمیت میدهی و زیاد خودت را تحت فشار میگذاری و زیاد سخت میگیری به خودت و این اصلا درست نیست! مسیر رهایی را رها کردهای و به سمت حصارها دویدهای و از میان میلهها و رنجها به دنیا نگاه میکنی و تا به حال یکبار از خودت پرسیدهای «وقتی میشود رها بود، چرا محدود؟ چرا وقتی میتوان دوید و خروشید و پرواز کرد، باید نشست در دل رنجها و به همه چیز فکر کرد و اندوه همه چیز را به دوش کشید؟ در حالی که میتوان از چنگال رنجها گریخت و با حالی خوبتر ادامه داد!» بلند شو عزیز! تو کارهای مهمتری برای انجام دادن و انگیزههای بزرگتری برای زیستن داری. تو را نیافریدهاند که غصهی همه چیز را بخوری و برای بهبود جهانت، منفعل باشی و هیچ کاری نکنی!
#نرگس_صرافیان_طوفان روزتون بخیر و شادی مکان اسلاید اول، فریدون شهر اصفهان،(فیلم گذشته هست) مکان اسلاید دوم، سوییس
. ادامه بده. اگر خسته شدی، مردد بودی یا احساس خوشایندی نداشتی، به فردا موکول کن، اما ادامه بده... «ادامه» از یک ذره، جهانی عظیم برپا کرد، «ادامه» از یک پسرک سرکش، انیشتین و از یک قطره، دریایی عمیق و با شکوه ساخت. محکم باش و ادامه بده، قطعا چند سال بعد بابت اینکه جا نزدی و خودت را به جریان عادیِ زندگی نسپردی و جسورانه تلاش کردی، از خودت قدردانی خواهیکرد. همان زمان که رویاهای امروزت را نفس میکشی و رویاهای بزرگتری را در ذهن و جانت میپرورانی. همان زمان که انسانی رشدیافته و شایستهی تحسین هستی. همان زمان که به اطرافت نگاه میکنی و میبینی که دلایل بیشماری برای خوشحالی و لبخند داری. ادامه بده... #نرگس_صرافیان_طوفان
روزتون بخیر و شادی
مکان اسلاید دوم، گیلان توضیح اسلاید سوم،ویدئویی زیبا از گل های سرخ و صورتی گیاه زنجبیل و بوته های زیر کشت این گیاه دارویی شگفت انگیز که امروزه همه ما با فواید فراوان آن کم و بیش آشنایی داریم.
زنجبیلی که ما مصرف می کنیم در واقع ریزوم ها یا غده هایی هستند که در زیر خاک تشکیل می شوند و خود گیاه پس از بزرگ شدن به گل دهی می رسد. اسلاید پنجم،جزیره هرمز
من آرامشم را در نور یافتم، در سفر در قدم زدن در تنهایی در سکوت... در آغوش امن و پذیرندهی یک رفیق، یک دوست، یک عزیز... در بیپروا گریستن و آرام یافتن و نفسی آسوده کشیدن. در طبیعت و کتابها و موسیقی. و در یک عصر آرام و مطبوع که تمام مشغلههای روزمرهام را به پایان رساندهبودم و فرصتی برای رهایی از همه چیز داشتم، فرصتی برای فکر کردن و به نتایجی سازنده و مفید رسیدن.
. اگر خورشید نبود، خورشید را میساختم، اگر شادی نبود، شادی را مییافتم، اگر امید نبود، امید را میبافتم. همیشه دلخوشیهام را در سادهترین چیزها و اتفاقات و آدمها پیدا میکردم و آرام میشدم. من آدمی نبودم که تسلیم باشم، روح من دری داشت و دریچهای، اندوه از سمتی میآمد و از سمت دیگری بیرون میرفت. اندوهگین میشدم، ولی اندوهگین نمیماندم! درون من انسان قدرتمندی سکونت داشت، کسی که مرا در سختترین شرایط هم روی پا نگه میداشت و در بیپناهترین حالات ممکن، به من جسارت و امید میبخشید و نور میشد برای جهانم، وقتی همه تاریک میشدند.
. اگر خورشید نبود، خورشید را میساختم، اگر شادی نبود، شادی را مییافتم، اگر امید نبود، امید را میبافتم. همیشه دلخوشیهام را در سادهترین چیزها و اتفاقات و آدمها پیدا میکردم و آرام میشدم. من آدمی نبودم که تسلیم باشم، روح من دری داشت و دریچهای، اندوه از سمتی میآمد و از سمت دیگری بیرون میرفت. اندوهگین میشدم، ولی اندوهگین نمیماندم! درون من انسان قدرتمندی سکونت داشت، کسی که مرا در سختترین شرایط هم روی پا نگه میداشت و در بیپناهترین حالات ممکن، به من جسارت و امید میبخشید و نور میشد برای جهانم، وقتی همه تاریک میشدند.
. الهی همه جا سبز و آبی و روشن باشد و آفتاب باشد و بچهها شاد باشند و بازی کنند و آدمها بخندند و دلخوش باشند به هزاران دلخوشیِ در جریان و پیشرو. الهی هیچ اتفاق ناگواری نیفتد و زمانه، ساز موافق بزند مدام و ما سرزمینهای دور مانده از اندوه باشیم و سیارههای امن و آرامی برای سرخوشی و دیوانگیهای مدام.
. الهی همه جا سبز و آبی و روشن باشد و آفتاب باشد و بچهها شاد باشند و بازی کنند و آدمها بخندند و دلخوش باشند به هزاران دلخوشیِ در جریان و پیشرو. الهی هیچ اتفاق ناگواری نیفتد و زمانه، ساز موافق بزند مدام و ما سرزمینهای دور مانده از اندوه باشیم و سیارههای امن و آرامی برای سرخوشی و دیوانگیهای مدام.
. از آن ثانیهها برای تو آرزو میکنم که ناگهان بیشتر از هر زمان دیگری احساس زنده بودن میکنی، که در یک لحظه نور میتابد به جهانت از دریچههای نامعلوم، که ناگهان پازل بههم ریختهی دلخوشیهات کنار هم چیده میشود بدون خطا. از آن ثانیههای پر شور برای تو آرزو میکنم که صدای آرام و لبخندهای نازنین و نگاههای مطبوع کسی، تو را از جهان تکرار و مشغلههای هر روزه میگیرد و تا افق کهکشانهای ناشناخته میبرد. از آن ثانیههای عزیزی که خبرهای خوبی میشنوی و آدمهای خوبی را ملاقات میکنی و دلپذیرترین اتفاقات ممکن را مقابل چشمانت میبینی. از آن روزهای خوب برای تو آرزو میکنم که دائما لبخند به لب داری و در باورت نمیگنجد که همه چیزِ جهانِ یک انسان، اینقدر درست و حساب شده پیش برود. از آن روزها که مسیر بخت، تو را هموار باشد و خِرَد با تو یار باشد و زمانه با تو سازگار باشد و خوشیهات بسیار ...
. از آن ثانیهها برای تو آرزو میکنم که ناگهان بیشتر از هر زمان دیگری احساس زنده بودن میکنی، که در یک لحظه نور میتابد به جهانت از دریچههای نامعلوم، که ناگهان پازل بههم ریختهی دلخوشیهات کنار هم چیده میشود بدون خطا. از آن ثانیههای پر شور برای تو آرزو میکنم که صدای آرام و لبخندهای نازنین و نگاههای مطبوع کسی، تو را از جهان تکرار و مشغلههای هر روزه میگیرد و تا افق کهکشانهای ناشناخته میبرد. از آن ثانیههای عزیزی که خبرهای خوبی میشنوی و آدمهای خوبی را ملاقات میکنی و دلپذیرترین اتفاقات ممکن را مقابل چشمانت میبینی. از آن روزهای خوب برای تو آرزو میکنم که دائما لبخند به لب داری و در باورت نمیگنجد که همه چیزِ جهانِ یک انسان، اینقدر درست و حساب شده پیش برود. از آن روزها که مسیر بخت، تو را هموار باشد و خِرَد با تو یار باشد و زمانه با تو سازگار باشد و خوشیهات بسیار ...
مکان اسلاید اول، ژاپن مکان اسلاید دوم، مازندران مکان اسلاید سوم، روستای صخره ای مِیمَند _ شهر بابک مکان اسلاید چهارم،بخش جیانکو (Jiankou) دیوار بزرگ چین
. خوب فکر کردم و دیدم تا این لحظه کسی را آگاهانه و به شکلی که انتظار میرفت، دوست نداشتم، من خودم را دوست داشتم! در چشمهای دیگران، در احساسات و حرفهای دیگران و در تحسینهای شگرفی که دریافت میکردم. من آدمها را دوست داشتم اما نه به آن شکل و شیوهی اغراقآمیزی که به نظر میآمد. وجود برخی آدمها آینههای زلالی بود که خودم را در آن، بیمانند و دوست داشتنیتر از همیشه میدیدم. من این واقعیت را پذیرفتهبودم و در قبال تمام دوستت دارمهایی که به آدمها گفتهبودم، احساس مسئولیت میکردم.
روزتون بخیر و شادی مکان اسلاید سوم،اصفهان، خانه دُرميانی (هتل سُهروردی) خانه درمياني در اوايل دوره قاجار ساخته شد و در ابتدا وسعت بزرگتري داشته كه به مرور زمان به قسمت هاي كوچكتري تقسيم شده است.
این هتل در يكي از قديمي ترين بافت هاي شهر اصفهان قرار گرفته است.
در پشت خانه برج ساعت مسجد زيباي سيد رو مشاهده مي فرماييد.
در حال حاضر اين خانه پس از مرمت بعنوان هتل و كافه مورد استفاده عموم قرار گرفته است.
بازديد از اين مكان براي عموم آزاد و رايگان مي باشد. مکان اسلاید چهارم،ویتنام
. قبل از من و تو هم مشکلات اقتصادی بوده، قبل از من و تو هم فساد و ناامیدی و اندوه بوده. نمیگویم برای بهبود جهان تلاش نکن، ولی بیش از لیاقتِ شرایط و اتفاقها برای آنها حرص نخور. پیش از اینکه من و تو باشیم هم حرص خوردهاند و تلاش کردهاند و دنیا را به کام خودشان زهر کردهاند و دویدهاند و دویدهاند و نرسیدهاند، کسانی که دیگر نیستند! فکر میکردند اوضاع بهتر میشود، اما نشده، فکر میکردند تلاشهاشان نتیجه میدهد اما نداده. پیش از من و تو هم فکر میکردهاند که اوضاع خرابتر از این نمیشود و محرومتر از آنها را تاریخ به خودش ندیده و چه بغضها که نکرده و چه حرصها که نخوردهاند و چه زانوهای غم که بغل نگرفتهاند. ببین! شاد باشی یا غمگین، امیدوار یا ناامید، میگذرد. بپذیر که زور من و تو به خیلی چیزها نمیرسد و این را تاریخ بارها ثابت کرده. ما موظفیم که به حد وسع و توانمان تلاشی بکنیم و لذتی ببریم از سادهترین دلخوشیها و فراموش کنیم این اندوهِ بیاتِ چندهزار ساله را.
سخت میگیری به خودت منِ عزیزم، سخت میگیری! داری از تهماندهی توانت برای بالا رفتن از قلهی آرزوهات بهره میگیری، داری بیش از ظرفیت یک انسان عادی تلاش میکنی، داری بیوقفه پیش میروی و تمرکزت را گذاشتهای روی مقصد و از هیچ چیز لذت نمیبری. شدهای شبیه به کوهنوردی که ارتفاعزده شده، قلبش تند تند میزند و نفس کمآورده اما همچنان چشم به قله دارد و دست بردار نیست. با خودت مهربانتر باش، به خودت اجازهی خطا و مجال کمی نفس کشیدن و آرام گرفتن بده. ببین! داری خودت را اذیت میکنی، داری چوب لای چرخ آرامش خودت میگذاری، کمی صبور باش، کمی آرام بگیر و مثل آدمهای دیگر، زندگیات را بکن. آن بالا روی قله هیچ خبری نیست! به حرفم گوش کن، نفس عمیقی بکش، آرام باش و از مسیر لذت ببر.
مکان اسلاید اول، سواحل فیلیپین مکان اسلاید دوم، پولینیانو ا ماره یک کومونه در ایتالیا است که در استان باری واقع شدهاست. پولینیانو ا ماره ۶۷ کیلومتر مربع مساحت و ۲۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست
. هیچکس آنقدرها ظریف و شکننده نیست که تو فکر میکنی! هیچکس آنقدرها حساس نیست و هیچکس به آن شکلی که تو تصور میکنی، از حرفها و رفتارهای تو برداشت بدی ندارد! لطفا اینقدر مراعاتِ آدمها را نکن! اینقدر نگرانِ احساسی که در دیگران ایجاد میکنی نباش و اینقدر به واکنشهای دریافتیِ کنشهایی که داشتهای محدود نشو. لطفا اینقدر حساس نباش و اینقدر خودت را درگیر جزئیات دست و پاگیر زندگی نکن. تو کارهای مهمتری برای انجام دادن داری و زمانِ محدودِ تو حیف است که به احساس گناه و احتمالات و افکار بیهوده ختم شود.
. برای خودت وقت بگذار، گاهی با خودت کنجی خلوت کن و کارهایی که دوست داری را انجام بده. به خودت فکر کن، به دلت، به سلامتیت، به هر آن چیزهایی که دوست داری. کودک درونت را صدا کن، او را صمیمانه در آغوش بگیر و از او بپرس دوست دارد چهکار کنی؟ بپرس چه چیزهایی خوشحالش میکند؟ فیلم ببین، سرگرم باش، تفریح کن، ذوقزده شو. گاهی خودت را محک بزن، ببین هنوز هم با چیزهای ساده خوشحال میشوی؟ هنوز هم یک فنجان قهوه حالت را خوب میکند؟ خریدن یک کتاب، یک مداد، یک شاخه گل. ببین هنوز هم یک دلخوشی ساده برای پیچیدگی جهانت کفایت میکند؟
. به خودم گفتم: ببین! تمام مشغلهها و نگرانیهات را فراموش کن و یک امروز را خوشحال باش و به چیزی فکر نکن. یک امروز را بیخیالِ دنیا باش و بهترین لباست را بپوش و خوشبوترین عطرت را بزن و عمیقترین لبخندها را روی لبت سنجاق کن و بهترین مکانهای شهر را ببین و با مهربانترین آدمها معاشرت کن و سعی کن در آرامترین حالات ممکن یک انسان باشی. به خودم گفتم: یک امروز همه چیز را نادیده بگیر و بگذار در هوای آرامش محض نفس بکشی و حال دلت، عمیقا خوب باشد.
. ✨👈دوباره سالی گذشت دوباره هرچه که بود و نبود، تمام شد عزیز دوباره درخت، سبز شد و پرستوهای کوچیده، بار دگر هم به خانه برگشتند دوباره زمین از غمی سترگ دوباره جهان از شبی عجیب، خلاص شد، خلاص... دوباره سالی گذشت دوباره هرچه که بود و نبود؛ سیاه یا سپید، و خوب یا که بد، تمام شد عزیز... نفس بکش، چه هوایی! چه باد سرکشِ خوبی! چه سالی و چه شروعی چه روز خوش یُمنی! درست میشود امسال، هرچه ویرانیست. امید دارم من به این دگرگونی امید دارم من درست خواهد شد هر آنچه زخمی و بیمار و بی سرانجام است؛ درست خواهد شد ...
. ✨👈نگران نباش، بهار میشود، درختها سبز میشوند، شکوفهها روی شاخه مینشینند، از زیر پوست خشک زمین، گلهای بنفشه و پامچال بیرون میزند و همه چیز بهتر میشود. نگران نباش، بهار میشود و غصهها رد پای ما را قبل از رسیدن بهار، گم میکنند و ما دوباره شادیهامان را در آغوش میگیریم و آرام میشویم. بهار خواهد رسید، ما همه چیز را همانطور که هست رها خواهیمکرد، دستان بهار را خواهیمگرفت و از این دیار سرمازده خواهیمگریخت. و شادانه خواهیمخندید و کودکانه همه چیز را فراموشخواهیمکرد. به دهکدهای خواهیمرسید که از عطر ناب شکوفه لبریز است، و پر است از بارانهای گاهگاه بهاری، و عطر کاهگل، و لبخندهای از ته دل... نگران نباش، "بهار" دستهای سبز خدا برای بهبود حال آدمهاست، همه چیز را درست خواهدکرد.