#مرسل_بهادری / 🌺گلچین تازه های سپکو🌺

#مرسل_بهادری

Канал

#آهو

آهوی دلدادگی ام
دیگر اسیر چشمانت
نمی‌شود
وختی پهند نگاهت
سوی آهوی دیگریست

#مرسل_بهادری
#سپکو_پارسی

179 views23:00

#دلشوره

دلشوره هرگز
غمِ فردا را نمی‌شوید
اما رگ‌های امروز
در خونِ گرم
به جوش می‌آورد
دلشوره را

#دلشوره
#مرسل_بهادری

68 views18:20

#خاموش

خاموش نمی‌شود
آتش احساسی
که در گرمای وجودت
به‌خواب رفته است
لب تَر کن به مِهر بوسه‌ها
تا شب در واژه‌های تو
خاموش شود

#سپکو
#مرسل_بهادری

58 views17:47

#مروارید

خلوت مرواریدها را
هیچ ساحلی نمی‌آزارد
آن‌گاه که باران
زمین را در آغوش می‌گیرد
تا نَم
درونِ مرواریدها اسیر شود

#سپکو
#مرسل_بهادری

61 views19:10

#خسته

قلم‌های خسته
اشک می‌ریزند
تا روی کاغذهای هم‌راز
خستگی‌هایشان را ببارند

#مرسل_بهادری
#سپکو

58 views09:37

#سفر

رخت سفر بستم
تا برای دیدارت
به ماه بروم
ولی ابرهای تیره
سفرم را تار کردند

#سپکو
#مرسل_بهادری

45 views10:08

#دیوانه

گردن ظلم چوپانِ دیوانه را
شمشیر می‌زنند
آن‌گاه که گل می‌کند
دیوانگی رمه‌ها

#مرسل_بهادری
#سپکو

60 views10:24

#روح

روح پرواز کرد
از نفس‌های خاموش تنی
که صاحب روح نبود

#مرسل_بهادری
#سپکو

63 views10:17

#ناگفته‌ها

ناگفته‌هایم را
در گلوگاه کهکشان‌‌
فریاد خواهم زد
تا در گوشِ هیچ ستاره‌ای
ناگفته باقی نمانم

#مرسل_بهادری
#سپکو

62 views07:06

#ریشه

ریشه‌هایم را
تبر زدند
حالا این بیدِ لرزان
به تماشا نشسته است
ریشه‌های خشکیده‌اش را

#مرسل_بهادری
#سپکو

46 views07:19

#خشم

خشمِ چشمانت
بسان آتشی‌ست
از ضربه‌های آهنگری
بر شمشیر پولادینش
که سلول‌های تنم را
در شعله‌های خشم می‌سوزاند

#مرسل_بهادری
#سپکو

55 views06:44

#درخت

درخت‌های نورسته
جای خالی نیمکت‌هایی را
پر می‌کنند
که روزی
سر به فلک می‌کشیدند
در قامت بلند درختی

#مرسل_بهادری
#سپکو

65 views18:23

#شب

شب بود و شمع
و سایه ی آتشی
که ذره ذره
به برف نزدیک می شد
تا کاغذها را آگاه کند
از قصه های شب

#مرسل_بهادری
#سپکو

97 viewsedited 10:05