🖋 ماجرای یک دیدار 📌 چند روز پیش که نجف اشرف مشرف بودم در بیت شیخ "محمد سند" با ایشان دیداری داشتم، گفتم این خاطره را نقل کنم شاید برایتان جالب باشد 🔸 ابتداء که خدمتشان رسیدیم حال و احوال و پذیرایی شد بعد ما شروع کردیم به طرح یکسری سوالات من جمله بحث خالقیت حضرات اهل البیت علیهم السلام • عرض شد آقا نظر شما درباره خالقیت حضرات چیست؟ ° گفتند حضرات خالق نیستند ولی من به الوجود است نه من منه الوجود • عرض شد تفسیر شما از من به الوجود چیست ؟ [چون هم ممکن است معنای صحیح از آن شود هم غلط] ° با خنده گفتند مگر اصطلاحات را بلد نیستید! • عرض شد چرا لکن مردد بین وجوه معنویست آیا منظور شما این است که حضرات علت غائیة هستند یا واسطه در ایجاد به معنی نفس مشیة الله ؟ [چون از قبل می‌دانستم ایشان بحث ارادة الله را مشکل دارند و حضرات را نفس اراده و همچون آلتی در فعل الهی میدانند] ° در کمال ناباوری گفتند : غایة الغایات خداست ربطی به علت غایی ندارد غایة وجود همه چیز خداست • بسیار متعجب شدم عرض کردم غایة الغایات بودن خدا که خود محل بحث است چه ربطی به علت غایی دارد که در منطق بحث از علل اربعه فاعلی . صوری . مادی . غایی میشود؟ ° با خنده گفتند اصطلاحات را مگر بلد نیستید؟ • بنده هم عرض کردم شیخنا شما ظاهرا توجه ندارید و ملتفت فرق این معانی نیستید ° بعد وسط بحث بلند شدند وضو بگیرند!! • با خودم گفتم این بنده خدا که این مقدمات واضح منطق را نمی‌داند چه به او بگویم. بعد بحث را ادامه دادم و گفتم شما که واسطه در ایجاد میدانید به چه حیث است آیا قائل به ضرورت وجود ایشان هستید به نحوی که ضرورت سابقه اقتضاء کند استحاله عدم ایجاد و موجودیت اشیاء را بدون وجود حضرات یا اینکه یک مصلحت لاحقه ایست از باب اکرام حضرات که خداوند به یمن وجود ایشان می‌آفریند و رزق میدهد ° گفتند چون موجودات دیگر عجز دارند باید یک واسطه ایی باشد تا خداوند ایشان را بیافریند!!!! • عرض شد یعنی خداوند بدون وجود حضرات قادر بر خلق جبل نیست؟ حتما باید واسطه باشد؟ ° گفتند اینکه شد حرف وهابیت (: |: ): • عرض شد مطابق با گفتار شما دارم میپرسم نه اینکه اعتقاد بنده باشد چون شما فرمودید لعجز الممکنات نمیشود بدون واسطه خلقی محقق شود یعنی فاعلیت حق زمانیست که قابلیت اشیاء محقق به وجود وسائط باشد ° گفتند این محدودیت خداست • بنده که دود از سرم متصاعد بود عرض کردم خب لازمه کلام شما همین است ° میخندید و میگفت اصطلاحات بلد نیستید! • عرض شد چه ملازمه ایست بین عجز ممکن و عدم ایجاد حق متعال اصلا این عجز از چه حیث است که فاعلیت حق به نحو لابدی باید با وجود وسائط فرض شود؟ ° گفتند از به حیث • گفتم یعنی چه شیخنا؟ ° با خنده گفتند حیثش را شما باید بگویید |: اصطلاحات را نمی‌دانید • ما که دیدیم بحث با ایشان فایده ندارد نه تنها بدیهیات و مقدمات مباحث را نمی‌داند حتی ملتفت لوازم کلام خود نیست گفتیم بحث را تمام کنیم سوالات جانبی کنیم گپی زده باشیم • گفتم شیختا کتاب کلامی چی پیشنهاد میکنید برای خواندن که قواعد و مبانی کلام را تحلیل کرده باشد ° گفتند حق الیقین سید شبّر کتاب خوبیست • بنده هم متعجب عرض کردم آقا این یک دوره اعتقادات مختصر است نه کتاب مبانی کلام ° باز گفت کتاب خوبیست! • نام چند کتاب کلامی را بردم و پرسیدم خوانده اید؟ ° گفتند خیر تا الان رجوع نکردم • خواستم سوالات دیگری مطرح کنم تا بنشینیم به بحث لکن با این اوصاف دیگر ادامه مباحثه را جایز ندانستم و پس از نوشیدن چای و خداحافظی از ایشان بیت را ترک کردم ایشان هم یک کتاب و سی دی نرم افزار بما هدیه دادند که در تصویر زیر مشاهده می‌فرمایید🔻 💢 حقیقتا تا کنون شخصی در این سطح مع ذلک نا آشنای به مقدمات مباحث کلام و عقائد و مباحث فلسفه ندیدم درس خواندن و پی کتاب و مطالعه بودن آخر چه زوری دارد که در عوضش وقت هدر اباطیل دهیم؟ وفقنا الله و ایاکم لتحصیل العلم