چه موضوع ای زیبا تر از آن است
که از غم ها و دردهای مان در این سالیان دراز بگوییم
و دست به کاری بزنیم تا فردایی روشن را بتوانیم برای همه به ارمغان بیاوریم
پس بیاییم برخیزیم!
مردمی که به دیدنِ جاری شدنِ خون عادت کردهاند
خیلی زود یاد میگیرند...
شیشهی پنجره را باران شست از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست ○تو گل سرخ منی تو گل یاسمنی تو چنان شبنم پاک سحری نه از آن پاکتری ○تو بهاری تو بهاری نه بهاران از توست