🎶 يه جايى هست ميرم، كه هيچكى منو نمیشناسه
حس تنهايى نمیكنم، اين لازمه
يه جايي كه خودم ساختمش، توش میفهمم وجودم از چيه
شبها توش بيدار میمونم
ستارهها رو میشمارم و با خواب میجنگم
بذار وجودم رو بشوره، آمادهام پا در اين راه بذارم
منو ببر به جايى كه يكى
اعجاز زندگى رو باهام دوره كنه
محكم و ثابتقدم تا ته خط
با هم هر تعريفى از زمان رو از دست بديم
همهى اين حسها رو به درون وجودم بكشم
و اون قسمت كوچک وجودم رو بيدار كنه
هر روز انگار براى ديدن اين خوبیها كورم
و میفهمم چقدر راه بايد برم
هر كس دلايل خودش رو داره
هر كس روش خودش رو داره
ما فقط بدست میآريم و رها میكنيم
در طول روزها چى میسازيم؟
میره تو وجودت و در خونت جريان پيدا میكنه
میتونيم بهم رازهامون رو بگيم
و يادمون بياد چطور عشق بورزيم
يه جايى هست كه من میرم،
هيچکی منو اونجا نمیشناسه
اگه خيلى آروم نفس بكشم، بذارم نفسم بياد و بره
اين میتونه ترسناک باشه كه آرومآروم بميرى
و همينطور واضح كنه،
پايان رو، جايى كه ما شروع میكنيم
آهنگ
#انگلیسی:
#
بدست_آوردن_و_رها_کردن"Catch & Release"
خواننده:
#مت_سیمونزMatt Simonsآمریکا، ۱۹۸۷
🎼 @falasoot