انتقام فراگیر

#عبدالرضا_قنبری
Канал
Политика
Юмор и развлечения
Новости и СМИ
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انتقام فراگیر
@tashakolefaragir1Продвигать
249
подписчиков
8,26 тыс.
фото
7,08 тыс.
видео
7,17 тыс.
ссылок
چه موضوع ای زیبا تر از آن است که از غم ها و دردهای مان در این سالیان دراز بگوییم و دست به کاری بزنیم تا فردایی روشن را بتوانیم برای همه به ارمغان بیاوریم پس بیاییم برخیزیم! مردمی که به دیدنِ جاری شدنِ خون عادت کرده‌اند خیلی زود یاد می‌گیرند...
🔴 مبارزان مجازی و قم پز پرانی های عبث روشنفکرانه

✍️ #عبدالرضا_قنبری

شیفتگان شهرت و دروغ پردازان ارزش ها و اصالت ها و به ظاهر شيفته معنویت و مباشران نادرستی ها ، نسلی برآمده از آشفتگی های پس انقلاب ، مدافعان قلابی رفتارهای شریف ،که جولانگاهی جز فضای مجازی نمی شناسند، مدتی است در برابر تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه اظهار فضل نمی نمایند و لال شده اند و اگر گاه گداری مطلبی و سخنی در همان فضای مجازی پست می کنند،شعبده ای است برای رفع تکلیف از باب اینکه برای فردا و فرداهای دیگر بگویند که ما به مسئولیت اجتماعی و تعهد جمعی سخت پایبند بودیم یا به دیگر سخن اینکه:"بله !ما هم چیزی گفتیم!!" اینها تنها هنری که از خود به یادگار و ودیعه می نهند، نشر فرهنگ "قمپز سالاری"است. این جماعت، روشنفکرانی بیش از یک مجسمه  مقوایی و کاریکاتوری از آنچه روشنفکر واقعی می شناسیم،نيستند.روشنفکرانی که بنا به مد روز و مقتضای زمانه و باند و گعده های هزار دستان، گاه صاحب روزنامه و مجله ای و تریبونی هم هستند و به مقتضای روز و روزگار، هر گاه "باد"ی بوزد،در جهت باد و با انواع محاسبه های حاصل از سود و زیان وزش های این باد،همراه با نوش نسکافه و قهوه ای و گاه دود و دمی از تعهد و مسئولیت می گویند و از کم و کاستی های اجتماعی و عرصه اعتراض.  سلوک مبارزه شان هم از همان محدوده فضای مجازی و کاغذ پاره ای که "قمپز" پردازی می کنند، فراتر نمی رود و در عمل هم می بینیم که اینها با چه سهولتی قابل معامله و خرید و فروش شده اند. گاه با چهره هنرمند و شاعر و گاه با چهره های دیگر فرهنگی و اجتماعی.
آری ، مگر در جامعه ای که "قمپز سالاری" دست مسلط پیدا کرده و ایمان به شرافت انسانی به صورت خاطره ای رنگ باخته ، انتظار دیگری هم می توان داشت؟!! با تاسف همین مدعیان روشنفکری، کارگر یا معلم و یا هر صاحب حقی را که از سر درد فریاد دادخواهی سر می دهد، چنان مورد هجمه و یا تشر و تخریب مورد  شماتت  قرار می دهند،گویی اینکه جنایتی مرتکب شده اند و بانگ بیهوده در می اندازند که ؛"اصلا شما از تئوری های فلان و بهمان  چه می دانید ...پا برهنه های بی سواد..." .آری ! در چنین شرایط اسفباری، جامعه ما هر چه ضربه خورده و می خورد از این مدعیان روشنفکری بوده و هست. همان هایی که پیرو مشرب باری "چو فردا شود فکر فردا کنیم"و" این نیز بگذرد " ادعاهای این گروه از روشنفکر نماها  نیز تئوری ها و سخنان صد بار جویده شده ای است که پیش تر مردم تجربه کرده اند و چه تجربه هاي تلخی! بی خبر از اینکه از دل همین جوامع انسانی است که تئوری ها جوانه می زند و به عمل می رسد و ما  همواره در حال کسب تجربيات نو و حتی بی سابقه هستیم.
غرض آن که نباید دل خوش "قمپز سالاران"مدعی روشنفکری  باشیم. امروزه روز ، آنچه ما را روشن می کند، دستان پینه بسته  کارگر کم سواد و حنجره ی زخمی معلم دلسوز و بغض فرو خورده کودک کار و ... است. شک نکنیم همین نماد های طبقه متوسط و فرودست جامعه است  که راه  روشنی را هم نشان می دهد و هم هموار می سازد.اگر مدعی سرگیجه گرفته، از بخار توهمات اوست .قبول کنید که کلید آینده در دستان همین نمادهاست که از دل جامعه برخاسته اند ."قمپز سالاران" و روشنفکران مجازی برای خود کیسه ندوزند!! چراغ ها روشن است و راه در پیش.


#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom

🔹🔹🔹

🆔 kashowra

        #جوخه_های_رزمی
تشکل فراگیر صدای آزادی و برابری از #گیلان
tashakolefaragir1🔥
#زن_زيويش_أزأیي
#گیلان_گورستان_پاسدارن_رژیم_جمهوری_اسلامی
🔴 برای رسول بداقی

✍️#عبدالرضا_قنبری

«من دردی که از حرفهای گفته شده باقی میماند رامیدانم ،و درد دردناک تری که از ناگفته ها باقی می ماند را نیز میدانم...»
نزار قبانی

🔸اینکه  احساس ناتوانی می کنم درباره بزرگ مردی چون رسول بداقی قلم بدست بگیرم و در چند جمله مطلبی بنویسم ،موضوع تازه ای نیست.کوشش های ارزشمند این انسان فرهیخته  در راستای فعالیت های صنفی خود گواه بزرگی اوست.

🔸کلمات زیادی برای نشان دادن احساسم و بازگو کردن روش و منش دوست عزیزم، معلم رنج دیده، باشرافت و باغیرت و دربند ، رسول بداقی ندارم.به کار بردن واژه های به کار رفته و کلماتی چون آگاه، شجاع و با شهامت، سخت کوش و مصمم و دلسوز و مهربان ، نمی تواند بار معنایی احساس درونی ام را نشان دهد.

🔸سال ها با رسول زیر یک سقف زندگی کرده بودم.در رنج و اندوه و در شادی های بسا زودگذر . هم سفره و همراه .در روزها و هفته ها و ماه ها و سال های پر فراز و نشیب .چه بسیار درس ها از وی آموختم . "آموزش سفید" را برای نخستین‌بار مطرح نمود و روی آن چه روزها و شب ها کار کرده بود و نظرها را جویا می شد. همچنان که "آرتور گوستلر" در کتاب " ظلمت در نیمروز" می گوید؛" هر فکر غلطی که دنبال می کنیم جنایتی است که در حق نسل های آینده مرتکب می شویم".بگذار آنها راهشان را پیدا کنند. از نگاه او ،آموزش کلیشه ای و قالبی سد و مانع رشد استعدادهای دانش آموزان است.

🔸دغدغه های رسول بر همگان روشن است.آیا دغدغه ای جز تحصیل رایگان برای همه دانش آموزان و بهبود شرایط سخت معیشت همکارانش داشته است؟ آزادی رسول ، آرزوی همه معلمان و دلسوزان جامعه فرهنگی و آموزشی است.به امید آزادی.


#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom

🆔
kashowra

        #جوخه_های_رزمی
تشکل فراگیر صدای آزادی و برابری از #گیلان
tashakolefaragir1🔥
#زن_زيويش_أزأیي
#گیلان_گورستان_پاسدارن_رژیم_جمهوری_اسلامی

آزادی معلمان ، کارگران و همه ی زندانیان سیاسی آرزوی همه ی مردم ایران ست
ما به رهبران آگاه نیازمندیم
پس تنها یک شعار را باید به اجرا در بیاوریم
🚩
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
مقدمه: #عبدالرضا_قنبری معلم درد کشیده که سالها زندان‌های اوین، رجایی شهر و برازجان را تجربه کرده است، در یاداشتی شاعرانه و پر احساس اعدام جوانی را در زندان رجایی شهر به تصویر کشیده است. این یادداشت در شهریور ۹۸ و در زندان نوشته شده و اینک به بهانه‌ی اعدام ناگهانی دو جوان معترض #محمد_مهدی_کرمی و #سید_محمد_حسینی خواندن این متن پر احساس و  شاعرانه را به مخاطبان ارجمند توصیه می‌کنیم.

🔴 نقاشی مرگ

✍️ عبدالرضا قنبری

🔸 پس از اعدام جوانی سه‌شنبه‌ای، همچون سه‌شنبه های دیگر، با ایمانی در قلب‌مان، بی آنکه فراموش کنیم آزادی را و صلح را.

🔸مرگ در پی آهن یکی آویزان می‌شود، چنان که پیش از این بر گریبانش آویزان شد. چنان که ریسمان گردنش را، زمانی مرگ را بسیار نقاشی کرده بود و رنج بسیار می‌کشد. نه از ترس مرگ، از آن که پس فردا ستاره‌ای او را نشناسد،  هر شب برای دیدن آسمان، پنجره را می‌کاود تا روزنی بیابد. تا ستاره‌ای را... در سکوت با دست‌های خیس و لب‌های خشک، و سکوت تنها سکوت می‌تواند از دیوارها بگذرد و رویاها.

🔸در این حوالی زندگی دشوار و مرگ آسان است. کسی به آسانی تن به مرگ نمی‌سپارد، تا که شاخه‌ی زیتون و کبوتر سفید را، در رویاهامان داریم.

🔸روزها می‌گذرد، همچنان که ابرها می‌گذرند، همچنان که عقربه‌های ساعت، آنهایی که حکم اعدام در مشت دارند، با ناخن‌های‌شان روی دیوار سلول آزادی را می‌خراشند و خرده ریزهای روزشان را با مرگ قسمت می‌کنند، و ستاره‌ای را در چشم‌هایمان می‌نشانند، روان‌شان را ورز می‌دهند.

🔸نگاه‌شان به آن سوی دیوارها، به پس فردا و سکوت می‌کنند. گل سرخی در قلب‌شان غنچه بسته است.
همچنان که به آسمان زخمی از سیم‌های خاردار می‌نگرم....
پس فردا چگونه گل‌های سرخ کاشته شده درباغ شکوفه می‌شوند؟!
چگونه خورشید در جنگل قدم می‌گذارد؟!
و درختان چه می‌گویند؟!
و چگونه رگ‌های آبی رودخانه در دره‌ها گره خورده‌اند و پیش می‌روند؟!

سه شنبه ۱۲ شهریور ۹۸/ دفتر گنجشک‌ها و سیم‌های خاردار

پ.ن: دیشب جوانی را به دار آویختند، دستم به قلم نمی‌رود.


#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Aýal_durmuş_erkinlik


🆔
kashowra
🚩🚩🚩🚩🚩🚩

        #جوخه_های_رزمی
تشکل فراگیر صدای آزادی و برابری از #گیلان
tashakolefaragir1🔥
#زن_زيويش_أزأیي
#گیلان_گورستان_پاسدارن_رژیم_جمهوری_اسلامی