ترجمانک | فاطمه مدیحی‌ بیدگلی

Channel
Logo of the Telegram channel ترجمانک | فاطمه مدیحی‌ بیدگلی
@tarjomanakPromote
2.47K
subscribers
1.15K
photos
158
videos
1.26K
links
دست‌نوشته‌ها و دوست‌داشته‌هایِ ترجمه‌آمیز و ادب‌‌انگیزِ مترجمی کوچک چشم‌انتظارِ نظراتِ شما با شناسهٔ @madihibidgolif
به خودم افتخار می‌کنم که هنوز لطف استادم، دکتر خزاعی‌فر، مرا به دنیای ترجمه متصل نگه می‌دارد. نمی‌دانید چه ذوقی دارد اینکه هر بار با گردش ایام، یک نسخه از فصلنامه مترجم، پیش از پخش سراسری به دستم می‌رسد.
سی‌ام سپتامبر روز جهانی ترجمه مبارک باد بر قلب‌هایی که عاشقانه و بی‌تکلف برای هم‌زبانی می‌تپد.

۹ مهر ۱۴۰۳
۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴
ز خون پاک جوانان ما که لاله دمید
به‌حیرتم که چه می‌روید از مزار شما؟
ترجمانک | فاطمه مدیحی‌ بیدگلی
امروز سعی کردم حال خودم را بهتر کنم. مثل همه‌ی روزهای امسال. صبحانه را در یکی از کافه‌های نرفته‌ی کاشان امتحان کردم. از ناهار و خوراکی‌های خوشمزه‌ی دیگر لذت بردم. چند ساعت خوابیدم و کمی کار کردم. حالا هم گوگوش دارد زیر گوشم می‌خوانَد: «به دادم برس ای اشک،…
حالا که برگشتم به پیام یک سال پیش، یادم نمی‌آید که پارسال در چنین روزی، در کدام کافه صبحانه خورده بودم.
اگر بخواهم برای وصف احوال امروزم یک کلمه انتخاب کنم، نمی‌دانم باید بگویم خستگی یا اندوه. هر چه هست، می‌خواستم بدانید که به‌رغم همه‌چیز، این رسم هرساله، فراموشم نیست. تا شب نمی‌دانم چه در پیش دارم.
اگر دوست داشتید، خوشحال می‌شوم بدانم بر هفتم مهر شما چه چیزی گذشته است.
با سلام خدمت همکاران عزیز

من، نیما م. اشرفی (مترجم)، در راستای تدوین «فراخوان صیانت از حقوق مترجمان»، مشغول جمع‌آوری دیتابیسی از نمونه قراردادهای ناشران مختلف هستم و تا الان قرارداد نشرهای اطراف، مان کتاب، قطره، سیفتال، نوروز هنر، پرتقال، هوپا، همان و مهرگان خرد به دستم رسیده. ممنون می‌شم اگر براتون ممکنه، محبت کنید تصویر قراردادهایی رو که با نشرهایی جز این نشرها بستید به دستم برسونید تا بتونم دیتابیس رو تکمیل‌تر کنم و در نهایت آمارهای مستندی از توش دربیارم برای ارائه و ثبت تغییرات قراردادها در طولانی‌مدت.

برای حفظ محرمانگی اطلاعات، می‌تونید مشخصات و مبلغ قراردادها رو از تصاویر حذف کنید چون در حال حاضر مفاد خود بندها برای من اولویت دارن. ضمن این‌که توی این فراخوان و اسناد مربوطه‌اش هیچ کجا اسمی از کسی برده نمی‌شه و قراردادها پیش نویسنده‌ی فراخوان محفوظ می‌مونه.

پیش‌نویس دوم فراخوان رو می‌تونید از لینک زیر دانلود کنید:
http://bit.ly/3ZpsV61

اگر نظری و پیشنهادی هم درباره‌ی فراخوان دارید، توی پیام خصوصی در خدمت هستم.
ارادت
اشرفی

T.me/tarjomanak
عطر گل‌ها نیست این بوی غریب از موی توست
وین نسیم عطرگردان قاصد گیسوی توست

كیست شب‌بو تا نسیم او برآشوبد مرا؟
در من این شیدایی از یاد تن خوش‌بوی توست

زلف مشكین را به باد صبحگاهی داده‌ای
وین قیامت‌ها همه از نافه‌ی آهوی توست

هم تو سيرابم توانی کرد، ای جاری‌ترین!
ای که دریا از عطش‌پروردگان جوی تو‌ست

چشمه‌ی آب حیات است، آه خضر من! نه چشم
این‌که جوشان زیر طاق‌ طرفه‌ی ابروی توست

دو گل سرخ و سفید و پنج‌پر چون آفتاب
وا شده بر ساقه‌های همگنِ بازوی توست

چون گل خورشیدگردان محو‌ دیدار تو شد
که به هرسو می‌روی، خورشید، چشمش سوی توست

عشق نجوا کرد با دیدار تو در گوش شعر:
اینک آن کاو‌ لایقِ تختِ غزل بانوی توست!

صبح شد برخیز و بنشین رو‌به‌روی آینه
تا ببینی بهتر از خورشید رویاروی توست

حسین منزوی
Forwarded from ویراستارباشی (سید محمدحسین میرفخرائی)
میخاط

تصویر بالا را یکی از اعضای گروه «بحث خوش‌نویسی» هم‌رسان کرده بود. نستعلیق شکستهٔ میرزا غلامرضای اصفهانی است، خوش‌نویس شهیر عهد قاجار.
شعری عامیانه را تحریر کرده که ظاهراً دختربچه‌ها در آن زمان می‌خوانده‌اند:

کیچکیچَک تخم کتان
ما بودیم دخترکان
گیس داریم همچو کمان
از کمان باریکتَرَک
از عسل شیرینتَرَک
گیسمان شانه «میخاط»
شانهٔ فیروزه میخاط
حمام سی‌روزه میخاط

میرزا «می‌خواد» را «میخاط» تحریر کرده است. نمونهٔ جالبی است از دست‌کاری دستورخط برای شکسته‌نویسی.

کاش کسی همت کند و امثال این‌ها را گرد بیاورد و بفرستد برای همایش زبان و خط فارسی گفتاری.

🔗@virastarbashi
دلتنگ را ز وسعت منزل چه فایده؟


صائب می‌فرماید.


در اهمیت هم‌کف و بی‌پله بودن هم به‌نظر می‌رسه که کسی شعری نگفته هنوز. 🥲
خونابِ درد گشت و ز چشمم فروچکید
هر آرزو که از دلِ خوش‌باورم گذشت

صد چشمه اشکِ غم شد و صد باغِ لاله داغ
هر دم که خاطراتِ تو از خاطرم گذشت


هوشنگ ابتهاج (سایه)
Bi Khabi
Dang Show
چطور ممکن است داستان خیلی بدی که دارم می‌نویسم در بازنویسی هزارم به داستان خوبی که قرار بود بنویسم بدل شود؟ و چطور ممکن است حتی با هزار معجزه‌ی دعاهای مامان زندگی کوفتی این‌روزهایم به زندگی‌ای که احتمال می‌دادم داشته‌باشم نزدیک شود؟

دیروز دوباره کسی پرسید واقعا همینقدر که می‌نویسی غمگینی؟ نه، معلوم است که نه. فقط خسته‌ام. خسته‌تر از آن‌که بتوانم غمگین باشم، یا استراحت کنم. امشب هم که سرم پر از یاد رفیق مرده‌ام است. سالگردت باز هم گذشت آقای شاهد. بی‌خداحافظی مردی با این‌که بارها برایت گفته‌بودم از بی‌خداحافظی‌ رفتن آدم‌ها می‌ترسم. دلتنگم اما فکر نمی‌کنم چیز خاصی را در این سال‌ها از دست داده‌باشی. و امیدوارم کمتر کلافه باشی.

باز چقدر مشوشم. بگذریم. باید به نوشتن داستانم برگردم، یا به خواب‌هایم، جایی که نهنگ تنهای محترمی هستم در ساحل منجمدی در انتهای دریا. فردا ممکن است بوسیده‌شوم، یا از کوه پرت شوم، یا ایده‌ای برای پایان داستانم پیدا کنم. امشب بهتر است فقط در تاریکی دراز بکشم.

@hamid_salimi59

و‌ شب بخیر به تو، تو که همیشه خسته بودی و خندیدی ❤️
درود خانم مدیحی عزیز!
چگونه‌اید؟

خیلی وقته می‌خواهم پیام بدهم بهتون و حالتون رو بجویم و هم‌صحبت بشم باهاتون. راستش گرفته‌تر و فسرده‌تر از آن بودم که بتونم مکالمه‌ای رو شروع کنم. عذرخواهم و امیدوارم بدونید همیشه به یادتون هستم و بهترین‌ها رو آرزومندم براتون.

این مدت همچنان چشمم در پی ترکیب‌های جالب نام و نام خانوادگی می‌گشت اما!

از دکتر «الهه رزم‌آرا» گفته بودم؟ یک روز زمستونی با دوستانم رفته بودیم خرید که چشمم به تابلوش افتاد و فکر کردم آدمی رو یاد آتنا می‌اندازد.

داشتم چندی پیش هم دنبال دکتر می‌گشتم توی سایتی که بابت آشفته‌حالی‌م رجوع کنم و «هومن کامرانیان» رو دیدم. کنجکاو شدم بدونم آیا ایشان هم نمرهٔ بیست کلاس رو نمی‌خواسته‌اند در دوران تحصیل یا چه.

وقتی عصری تنهایی نوبت دکتر گرفتم و تنهایی به خیابان ناآشنایی رفتم که پر بود از تابلوهای دکترها هم دقیق شدم روی اسم‌ها. یکی «فرح فانی» بود که بسیار به دل نشست. دیگری «فرنود فروهر» بود.

چند روز پیش هم به رسم همیشه‌م کانال انتشارات دانشگاه رو می‌خوندم که اسامی کسانی رو می‌گذارد که بستهٔ پستی براشون رسیده و به «افسانه میران» برخوردم. این هم عجیب زیباست در نظرم.

همین‌ها دگر. امیدوارم شما هم خوشتون آمده باشد از این اسم‌ها. و بغل بهتون. خیلی دوست دارم روزی از نزدیک ببینم و بغلتون کنم.💕
سال‌ها از عمر این کانال می‌گذره و من هنوز هم سعی می‌کنم آگهی‌ها و مطالبی رو به اشتراک بذارم که کمتر دیده شده‌ند.

اگر تهرانید و فراغت دارید،
این جلسه رو از دست ندید.

T.me/tarjomanak
Roodkhoneha
Ramesh
شاعر رودخونه‌ها هم راهی شد و...
T.me/tarjomanak
Forwarded from میم. معلّق (Zahra Molavi)
و معرفی بعدی: یک عدد کتاب عالی!

اگه تاحالا چیزی از نویسنده‌های کرد خونده یا نخوندید، اینو بخونین! بی‌نهایت خیال‌انگیزه و شما رو در فضای سورئالش غرق می‌کنه.

مردی در جوانی و گیرودار درگیری‌های قیام، اسیر می‌شه و ۲۱ سال در اتاقی در کویر زندانیه و پس‌ از سال‌ها آزاد می‌شه و برای ما ماجرای افرادی رو تعریف می‌کنه که نمی‌خوام لو بدم!
هیچ توضیح و توصیفی در خور این کتاب ندارم، اصلاً چیزی معمولی و کلیشه‌ای دربارهٔ جنگ و تبعاتش نیست. شما فقط اسامی شخصیت‌ها رو ببین:
محمد دل‌شیشه
سِریاس صبح‌دم
خواهران سپید
یعقوب صنوبر
اکرام کوهی

#آخرین_انار_دنیا از #بختیار_علی رو با همین ترجمه (مریوان حلبچه‌ای) بخونین و کیفش رو ببرین. اگه کتاب صوتی دوست دارین هم، صدای همین گوینده ( بهرام ابراهیمی) بسیار به این داستان می‌شینه.

#کتاب‌شناسی
بی‌تو بر من شبِ نخستِ فراق
چون شبِ اولینِ گور گذشت

اگر شاعر این بیت رو می‌شناسید،
ممنون می‌شم که بنویسید.
Did I disappoint you or let you down?
Should I be feeling guilty or let the judges frown?
'Cause I saw the end before we'd begun
Yes, I saw you were blinded and I knew I had won
So I took what's mine by eternal right
Took your soul out into the night
It may be over but it won't stop there
I am here for you, if you'd only care
You touched my heart, you touched my soul
You changed my life and all my goals
And love is blind but that I knew when
My heart was blinded by you
I've kissed your lips and held your hand
Shared your dreams and shared your bed
I know you well, I know your smell
I've been addicted to you
Goodbye, my lover
Goodbye, my friend
You have been the one
You have been the one for me
Goodbye, my lover
Goodbye, my friend
You have been the one
You have been the one for me
I am a dreamer and when I wake
You can't break my spirit, it's my dreams you take
And as you move on, remember me
Remember us and all we used to be
I've seen you cry, I've seen you smile
I've watched you sleeping for a while
I'd be the father of your child
I'd spend a lifetime with you
I know your fears and you know mine
We've had our doubts but now we're fine
And I love you, I swear that's true
I cannot live without you
Goodbye, my lover
Goodbye, my friend
You have been the one
You have been the one for me
Goodbye, my lover
Goodbye, my friend
You have been the one
You have been the one for me
And I still hold your hand in mine
In mine when I'm asleep
And I will bare my soul in time
When I'm kneeling at your feet
Goodbye, my lover
Goodbye, my friend
You have been the one
You have been the one for me
Goodbye, my lover
Goodbye, my friend
You have been the one
You have been the one for me
I'm so hollow, baby, I'm so hollow
I'm so, I'm so, I'm so hollow
I'm so hollow, baby, I'm so hollow
I'm so, I'm so, I'm so hollow

Songwriters: James Blunt / Sacha Skarbek

T.me/tarjomanak
Betars
Mohsen Yeganeh @RozMusic.com
از اون که فکر رفتنه،
اما نمی‌تونه، بترس!
T.me/tarjomanak
پیشنهادهایی برای دست‌های نویسا و مغزهای ایده‌پز. :)
جشن تولد هفت‌سالگی اطراف ساعت ۱۲ امشب تمام می‌شود. پس از آن، ۱۵ درصد تخفیف و ارسال رایگان مثل زیبایی‌های معجزه‌آسای سیندرلا محو می‌شود.
از سور و سات این جشن جا نمانید. :)


خرید تخفیف‌دار از:

سایت atraf.ir
تلگرام، واتس‌اپ و بله ۰۹۳۳۵۴۸۱۱۰۵

T.me/tarjomanak
More