🎯 جوانان بازی میکنند تا از دنیای واقعی فرار کنند
🔴 بازیهای ویدئویی تا همین دهۀ گذشته، در مجموع، سرگرمیهایی بود که بچهها و نوجوانان را مشغول خود میکرد. این قاعده این روزها تغییر کرده است. هر بار که آماری از میزان وقتی که آدمها صرف بازی ویدئویی میکنند منتشر میشود، همه انگشت به دهان میمانند. برای مثال، در آمریکا، ۳۴میلیون نفر بهطور میانگین ۲۲ ساعت در هفته و ۵ میلیون نفر ۴۰ ساعت در هفته بازی میکنند؛ همچنین امروزه هر جوان معمولیِ آمریکایی تا رسیدن به ۲۱سالگی هماندازۀ کل ساعاتی که در مدرسۀ راهنمایی و دبیرستان گذرانده بازی کرده است.
🔴 معمولاً بازیکردن روزافزون جوانان را اتفاقی نگرانکننده و غمانگیز توصیف کردهاند. آن را نشانۀ بحرانهایی دانستهاند که به جوانان امروزی اجازه نمیدهد تا در دنیای واقعی پیشرفت کنند، یا آن را اعتیادی بیحاصل مینامند که عمر جوانان را تباه میکند. اما خودِ جوانان چنین تصویری ندارند.
🔴 بسیاری از گیمرهای جوان بازی را جزئی ارزشمند و خوشایند از زندگیشان میدانند. تجربهای که فارغ از هر چیز دیگر، واقعاً لذتبخش است و شاید اصلاً بهتر از تجربۀ جهان واقعی هم باشد. بازیها حسابوکتابی برای خودشان دارند، اما زندگی ندارد. بازیها، مثل ورزشها، قواعدی دارند که موفقیت را تعریف میکنند و این قواعد، برعکسِ قواعد اجتماعی، برای همه واضحاند. وقتی در دنیای بازی هستید، هدفِ کارهایتان را، برعکس هدف زندگی اجتماعی، بیدرنگ تشخیص میدهید و هیچوقت سردرگم نمیمانید.
🔴 بهعلاوه، در بازی همیشه قهرمان هستید. برخلاف فیلمها و سریالها که باید به تماشای کنش دیگران بنشینید، در بازی، خودتان کنشگر هستید. و برعکس ورزشکارها، مجبور نیستید برای مسابقهدادن یا مؤثربودن، یا شادبودن از خانه بیرون بروید؛ بازی به شما امکان میدهد تا در خانۀ امن خودتان باشید و از آنجا جهان را فتح کنید.
🔴 ممکن است بگویید همۀ اینها فقط خواب و خیال است، اما به این مسئله توجه کنید که قوانین کاملاً شایستهسالارانهای که در بازیها برقرار است، بسیار شبیه قوانینی است که از کودکی یاد گرفتهایم خود را مستحق آن بدانیم، اما در بزرگسالی هرگز آن را حقیقتاً نیافتهایم. بازیها همان دنیایی را به جوانان میدهند که جامعه آنها را برای آن آماده کرده است: دنیایی که در آن با تلاش و دقت، میتوانید پیروز شوید و اگر صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره به حقتان میرسید. اما در دنیای خاکستریِ بیرون، خیلیوقتها، چیزهایی کاملاً متفاوت حاکم است.
🔴 بازیهای ویدئویی، طوری طراحی میشوند که همه بالاخره در آنها به پیروزی برسند و به این ترتیب، با تبدیلکردنِ پیروزی به مخدری مؤثر، شرایطی را رقم میزنند که شخص بهطرز بیسابقهای از جهان بیرونی جدا شود، اما شاید این جدایی، همیشه «بد» نباشد، بلکه با بازسازی حس امید و توانایی، برای شخص فایدههایی داشته باشد.
🔴 بازی برای خیلی از جوانان نوعی «مراقبه» است. فرصتی برای فاصلهگرفتن از آشوبِ دنیای واقعی؛ راهی برای ساکتکردن هیاهویی که بیوقفه به جان آنها میافتد. بازی برای آنها فضایی فراهم میکند که مجبور نیستند به چیزی فکر کنند و هدفِ زندگی خودشان را پیدا کنند. آیا اینها بد است؟ شاید بد باشد، شاید هم نه. شاید این راه جدیدی است که نسلهای جوانتر برگزیدهاند تا بتوانند دنیای تحملناپذیر اطراف خودشان را تحمل کنند و افتان و خیزان راهشان را ادامه دهند.
🔴 بازیهای ویدئویی، هر چقدر هم حیرتانگیز باشند، چیزی عرضه نمیکنند مگر وعدۀ تکرار. زندگی ترسناک است؛ پس بهتر است تن به چیزی بدهیم که برایمان آشناست: به ریتمی بنیادین که وصفناپذیر است و غریزی.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «دنیای بازیها بهتر از دنیای واقعی است؛ چرا از آن دست بکشیم؟» که در بیستوهشتمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ فرانک گوان است و نسیم حسینی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/d12161@tarjomaanweb