گاهی هیچ دردی نداری
نه اینکه نداشته باشی ها،
منظورم بی حسی است
به یک بی حسی می رسی
که دیگر نه چیزی خوشحالت میکند
نه ناراحت
و این بدترین حالتِ ممکن است
خدا نکند که گرفتارش شوید
آن وقت حوصله ی خودتان را هم ندارید
چه برسد به آدمهای اطرافتان
هرچقدر هم میخواهید ببینید چه چیزی باعث شده
به این حال دچار شوید ، نمیفهمید!
حالی که خودتان هم نفهمید چگونه است
را چطور می شود برای کسی توصیف کرد؟؟
دلتان هیچ چیز نمی خواهد جز یک شانه
برای باریدن
شانه ی آدم خاصی نه،
فقط کسی که بدون هیچ حرفی
و سوالی شانه اش را
بدهد و شما زار بزنید برای خودتان و
حالی که نمیتوانید برای کسی توضیحش دهید!
گریه می کنید نه برای اینکه از چیزی ناراحتید.
برای اینکه بی حس شده اید،یک جور کلافگی!
که باز هم نمی شود توصیفش کرد!
من می گویم
این بدترین حالتی ست که یک انسان می تواند دچارش شود
خدا نکند کسی به این حال بیفتد..خدا نکند!
https://t.center/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران