گاهی چنان ايستادهایی و دم نميزنی، که خیال میکنند هیچ دردی به هیچ کجای روحت رخنه نکرده ، و هیچ احتمال نمیدهند که تو به تنهایی زخم هایت را بستهایی اشکهایت را بدرقه کردهای و رنجت را در خلوت خودت همراهی کردهای و در شکننده ترین حالت ممکن، تمام زهر زندگی را دوام آوردهای.