روح من در گروِ زمزمهای شیرین است
من دگر نیستم، ای خواب برو حلقه مزن
این سکوتی که ترا میطلبد نیست عمیق
وه که غافل شدهای از دل غوغایی من
میرسد نغمهای از دور به گوشم، ای خواب
مکن، این نغمهی جادو را خاموش مکن
زلف چون دوش، رها تا به سرِ دوش مکن
ای مه امروز پریشانترم از دوش مکن...
#مهدی_اخوان_ثالث@taranom_org