View in Telegram
سِحرالصُوَر بگو به روزگارِ گُم شده‌گان کجا بجویَمت ای ماه که آسمان سیاه نپوشد در این عزا! در به در تر…. از دریا هر چه تشنه… طلبت می‌کنم نه شب… آرام وُ نه قرارِ من که یکی لحظه‌اش، هزارهٔ بی‌راه…! هی تقدیرِ مبتلا! بگو… او که بود که سرشتِ مرا و سرنوشت مرا هم به آن خطِ مضطرب نوشت؟ من همه از مرحمتِ زن است من همه از حکمتِ حواست که عجیبا… هم از اَزَل آدمی‌ام نام نهاده‌اند. دوست، هی دوست! بگو به روزگارِ گم شده‌گان کیست او که بتواند کلماتِ سِحرانگیزِ مرا انکار، انکار، انکار…! سید علی صالحی @taranom_ordibehesht
Telegram Center
Telegram Center
Channel