تک‌نوشته‌ها

Channel
Logo of the Telegram channel تک‌نوشته‌ها
@takneweshtehaPromote
5
subscribers
takneveshteha
#17بهمن 1291 نخست وزیر، محمدعلی‌خان علاءالسلطنه (پدر حسین علاء) در غیاب مجلس امتیاز احداث #راه‌آهن جلفا به تبریز را به روسها اعطا کرد و به دنبال آن دولت #روسیه مبلغ دویست هزار لیره به دولت ایران مساعده داد. در همین روز امتیاز خط آهن بندر خرمشهر تا خرم آباد هم به #انگلستان واگذار شد.
🔹روش متفاوت انگلیسها در حمایت از جاسوسان

مرحوم آیت الله شیخ محمد خالصی زاده از معدود مبارزین حاضر در مقطع پلیس جنوب است که از خود، دست نوشته هایی بر جای گذاشته است. وقتی فیصل بن حسین هاشمی، به اراده و ادارهی انگلیس ها، پادشاه عراق شد، خالصی زاده را به ایران تبعید کرد. شیخ آمد که برای رهاندن عراق از دست انگلیس ها وفیصل، مددی از دولت و مردم ایران بخواهد ولی دید آسمان اینجا نیز همان رنگ است. مردم ایران را هم سخت گرفتار ستم و نیرنگ انگلیس و دست نشاندگانش یافت.او در بخشی از کتابش نوشته است: « پس از جنگ جهانی [اول] نیروهای انگلیس تمام ایران و چند شهر قفقاز را اشغال کردند. قرارداد وثوق الدوله نیز بسته شد که می گفت امور مالی و ارتش ایران در دست انگلیس ها باشد. انگلیس در ایران قشونی به نام پلیس جنوب تأسیس کرد که مرکزش در شیراز بود. ایرانیان مقاومت بی سابقه ای علیه آن قرارداد و آن نیروی نظامی موسوم به پلیس جنوب کردند. همه اقشار اعم از مرد و زن، پیر و جوان، عارف و عامی و نیز مطبوعات به صحنه آمدند. ایران یکپارچه بپا خاست؛ وقتی بلشویکها در روسیه به پیروزی رسیدند، ایران نخستین کشور جهان بود که آن نظام را به رسمیت شناخت. این کار نه از روی علاقه به آن مرام، بل برای رهایی از چنگ انگلیس ها بود که بی مبالاتی در حق ایران را از سر گرفته بودند و تعهدی در برابر این کشور نشان نمی دادند.»او در فراز دیگری از دستنوشته هایش که مربوط به دوره پادشاهی رضاخان است، نامه ای را آورده که خود در شرحش نوشته است: « انگلیس ها وقتی از طبقه اعیان و اشراف و کارکردشان ناامید شدند، دنبال کسی از اقشار پایین تر گشتند که ایرانی هم نباشد. پس از جستجوی بسیار و کاوش فراوان، گمشده خود را در وجود دو نفر یافتند. یکی سید ضیاء الدین یزدی کربلایی، مدیر روزنامه رعد تهران؛ و دیگری رضاخان قفقازی مازندرانی، سرهنگ مسلسل چی قزاق و شاه کنونی ایران (که نشان داد گمان انگلیس ها درباره اش درست بوده است). خلاصه ماجرای انتخاب شدن این دو نفر را یکی از صاحب منصبان فوج رضاخان، هنگام ورودم به تهران برایم نوشته بود.»علی شمس، مترجم خاطرات آیت الله شیخ محمد خالصی زاده به فارسی، درباره این نامه نوشته است: «نام نویسنده نامه معلوم نیست و اصل فارسی نامه نیز به دست نیامد. این نوشتار از روی نگارش عربی آقای خالصی زاده، به فارسی برگردانده شد.»بخشی از نامه مذکور که البته حاوی نکات نغز بسیار است؛ به چگونگی مواجهه انگلیسها با عوامل خود باز می گردد: «درباره زندانی شدن خزعل در تهران، از کنسول انگلیس پرسیدم: «مگر وی دوستدار انگلیس نبوده و مگر آن همه جانفشانی در فرمانبری از انگلیس نکرده است؟» گفت: «بلی چنین بوده اما فرق میان دوستداران ما و دوستداران روسها آن است که دوستداران روس ها به دار آویخته می شوند آنطور که سردار معزز بجنوردی و پنج برادرش و مرتبطان وی در خراسان همگی حلق آویز شدند. اما دوستداران ما با کمال عزت و احترام زندگی می کنند مانند شیخ خزعل و پسرانش در تهران که هیچ کس زهره ندارد به آنان نگاه چپ کند. دوستداران ما و مراجعه کنندگان به سفارتمان در تهران، همه عزت و احترام می بینند ولی دوستداران روسها و مراجعان سفارت روسیه در تهران ذلیل و توسری خورند و سرنوشتشان حبس یا اعدام است». به کسانی اشارت می کرد که جاسوس انگلیس یا معروف به جاسوسی برای انگلیس بوده و نماینده مجلس نیز شده اند و کم هم نیستند. آخونداوف [آخوندزاده] را مثال زد که با روس ها مرتبط بوده به حبس افتاده و تهدید به قتل شده است و بسیاری دیگر از این قبیل می گفت. اینها را فقط محض نمونه آوردم. انگلیس ها نیز گاهی تظاهر به مخالفت با رضاخان و کارهایش می کنند اما در باطن به او پول و سلاح و مشورت می دهند.»
سر پرسی لورن، سفیر #بریتانیا برای اولین بار پس از اعلام تغییر سلطنت #13بهمن 1304، به حضور #رضاشاه رسید و خواستار آن شد که با #شیخ_خزعل به عنوان یکی ازتحت الحمایه‌های‌ انگلیس به درستی رفتار شود و در مورد از دست رفتن ما یملکش غرامت دریافت کند.
خواسته‌ای که منجر به عدم اعدام خزعل و حصر در منزل شخصی شد
نمونه‌هایی از مکاتبات داخلی تشکیلات نوپا اما کارآمد #کمیته_استقبال_امام
چهار روز پس از تشکیل شورای انقلاب در تاریخ 22 دی به دستور امام، خبر خروج شاه از کشور تیتر یک روزنامه‌ها شد. رخدادی که عزم امام را برای بازگشت به کشور، راسخ‌تر کرد. بسیاری این اقدام را پرخطر می‌دانستند اما پیام‌های مختلف از سوی آمریکا و عوامل رژیم شاه برای متقاعد کردن ایشان به عدم بازگشت؛ امام را به این نتیجه رساند که نباید فرصت را از دست داد.
شورای انقلاب که از تصمیم قطعی امام مطلع شد؛ لازم دید تا با تشکیل کمیته‌ای، ضمن مهیا کردن زمینه ورود امام حفاظت از جان ایشان را هم عهده دار شوند. این کمیته در 3 بهمن 1357 با ترکیبی از گروههای مختلف سیاسی از جمله آیت الله مرتضی مطهری عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با شورای انقلاب، حجت الاسلام محمد مفتح عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با روحانیت مبارز، حجت الاسلام شیخ فضل الله محلاتی عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با روحانیت مبارز، هاشم صباغیان عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با نهضت آزادی، اسدالله بادامچیان عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با مؤتلفه اسلامی، کاظم سامی عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با جاما، حسین شاه‌حسینی عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با جبهه ملی، تهرانچی عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با بازار، علی دانش منفرد، عضو ستاد مرکزی و رابط کمیته استقبال با انجمن اسلامی معلمان تشکیل شد و در اولین تصمیم خود، مدرسه رفاه را به عنوان مرکز استقرار خود انتخاب و اقدام به جذب نیرو نمود. جذب نیرو به دلیل امنیتی با احتیاط و فقط با معرفی اعضای اصلی کمیته صورت می‌گرفت اما با این حال در مدت زمان کوتاهی نزدیک به صد هزار نفر جذب کمیته استقبال شدند.
هدف اصلی کمیته، آماده کردن زمینه برای ورود امام به ایران و تأمین امنیت ایشان بود. به همین منظور به سرعت واحدهایی چون انتظامات، تدارکات مالی، برنامه ریزی و تشریفات، برنامه ریزی داخلی، تبلیغات، خبرنگاران داخلی و خارجی، روابط شهرستانها و روابط عمومی تشکیل داد و موفق شد با برنامه ریزی دقیق ضمن آماده کردن و تأمین امنیت فرودگاه، بهشت زهرا، مسیر انتقال امام و مدارس رفاه و علوی و همچنین با برگزاری تظاهرات و تحصن، در زمانی که بختیار اقدام به بستن فرودگاه کرده بود، زمینه را برای ورود امام مهیا کند.
این کمیته که از خود تصویر یک تشکیلات منضبط، گسترده و موفق به نمایش گذاشت، بعد از 12 بهمن به کار خود ادامه داد و ضمن حفظ امنیت مدرسه رفاه و علوی و تدارکاتی جهت دیدارهای مردمی با امام نقش مهمی در حوادث منتهی به پیروزی انقلاب ایفا نمود و حتی بعد از پیروزی انقلاب تا زمان تشکیل نهادهای انقلاب به کار خود ادامه داد.
روایت شهید #محلاتی از بزرگترین #کمیته_استقبال مردمی:‌
در طول مدتی که من در کمیته استقبال بودم #65هزار نفر را مسئول انتظامات برای ورود #امام کردیم. ما هم یک دسته کارت‌های دعوت فراهم کردیم، وسایل انتظامات، ماشین‌هایی که برای ورود ایشان بود،پرچم‌ها، شعارها و پوسترهایی که لازم بود و ...
روز #دهم_بهمن ماه 1299 ملاقاتی مجدد بین ژنرال #آیرونساید و سرهنگ اسمایث با #رضاخان درگرفت، پس ازآن آیرونساید رسما حمایت خود را از وی اعلام کرد ... آیرونساید در یادداشت روزانه خود می‌نویسد: «رضاخان مایل است کاری انجام دهد و از اینکه مشغول هیچ کاری نیست آزرده خاطر است.» کمتر از یک ماه بعد کودتا اجراشد
به هنگام تاجگذاری محمدرضا پهلوی، کتابی منتشر شد به نام از کودتای سفید تا انقلاب سفید

کودتای 1299 که حتی سیدضیاء هم آن را کودتای سیاه می‌خواند به خواست انگلیس رضاشاه را برکشاند. انقلاب سفید هم که اجرای طرح کندی بود.
بین این دو هم یکبار در 1320 #شوروی ، #انگلیس و #آمریکا تصمیم به حفظ پهلوی با انتقال قدرت از پدر به پسر گرفتند و بعدهم در 1332 مجددا آمریکا و انگلیس با #کودتای_آژاکس او را برگرداندند.

#هنر_پهلوی
عکس: آوریل 1942 جان اف کندی هنگام خروج از کاخ سفید پس از دیدار با محمدرضا پهلوی
🔹طرحی که شاه به نام خود زد

ارمین مایر (Armin Meyer، سفیر آمریکا در ایران در دهه شصت میلادی) نقطه عطف روابط کندی و شاه را چنین روایت کرده است: سفارت آمریکا در تهران، پیام جان اف کندی را به شاه منتقل کرد. به ازای واگذرای سی و پنج میلیون دلار کمک به ایران برنامه پیشرفت و توسعه مورد نظر واشنگتن انجام شود و همچنین علی امینی ، کاندیدای ما که برای اجرای رفورم پیشنهاد شده، شایستگی کافی دارد به عنوان نخست‌وزیر معرفی گردد.

شاه ضمن پذیرش نخست وزیری امینی و انتصاب وی، فروردین ۱۳۴۱ به دیدار کندی رفت. به زودی طرح «روستوـ کندی» در ایران به نام «انقلاب سفید شاه» معرفی شد و در ششم بهمن ۱۳۴۱ به رفراندوم گذاشت و با ادعای رأی آوری اجرا کرد. رفراندومی که بزرگترین مخالف آن علما بودند و پیامدهای زیادی برای کشور و خود شاه داشت.

این طرح بیش از آنکه توسعه ایران را هدف بگیرد، بخشی از معادلات جنگ سرد بود. روستو مشاور انتخاباتی کندی، سیاست‌هایی را برای مقابله با کمونیسم در جهان سوم ترسیم کرده بود که ایران نیز بخشی از آن پازل بود. فردوست می‌گوید: «توضیحی که آمریکایی ها به محمدرضا داده بودند این بود که وقتی کشاورز صاحب زمین شد از کمونیست شدن مصون می ماند و علاوه بر اینکه انگیزه قوی کار در او پیدا می شود، زیرا برای خود کار می کند و نه برای صاحب ملک، از زمین خود نیز دفاع خواهد کرد و دفاع از زمین مفهومش مبارزه با کمونیسم است! »

این طرح با سلب قدرت از مالکان ارضی به نفع نیروی حکومت مرکزی که در نمادهای صنعتی تبلور داشت، از یک سو راه تحریک دهقانان توسط همسایه شمالی را می‌بست و از سوی دیگر اقتصاد ایران به صنایع غربی وابسته می‌کرد.

خرد شدن زمین‌های کشاورزی موجب عدم صرفه کاشت و فراهم شدن زمینه مهاجرت به شهرها و در نتیجه کاهش شدید تولیدات کشاورزی و وابستگی مضاعف به نفت شد.

البته امینی به دلیل تلاش برای کاهش اختیارات شاه، دچار چالشهای مکرر شد و در نهایت بر سر اختلاف با شاه در مورد تنظیم بودجه در سال ۱۳۴۱ ، پیش از آنکه طرح آمریکایی‌ها را اجرا کند از نخست‌وزیری استعفا کرد. اما شاه خود متولی آن شد و همواره از اجرای طرح آمریکایی انقلاب سفید با افتخار یاد کرد و هرگز پیامدهای گسترده اقتصادی و اجتماعی آن را نپذیرفت.
دوم بهمن ۱۳۱۰ به دستور #رضاشاه عهدنامه سرحدی #ایران و #ترکیه به امضا رسید که موجب جدا شدن ۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله سرچشمه #قره‌سو و قله و دامنه رشته کوه #آرارات از ایران و الحاق به ترکیه شد. ترکیه هم از بخشی از ادعاهای خود در بخش #قطور که اصالتا ایرانی بود، دست برداشت. #تمامیت_ارضی
۲۸ دی ماه ۱۲۸۵ محمدعلی شاه تاجگذاری کرد و در اولین گام علیه مشروطه، به دستور او در جشن تاجگذاری از نمایندگان مجلس دعوت به عمل نیامد.
شهید نواب صفوی لحظاتی قبل از شهادت ۲۷ دی ۱۳۳۴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام آرتین عزیزم، وقتی گفتی تفنگ زدند، مرا یاد پسرم انداختی. تو با چه امیدهایی به حرم پاگذاشتی و پدر و مادر و برادرت را جا گذاشتی😭

چه کسی دل آن را دارد تا برایت بگوید چه شده است؟ چگونه این غم را تحمل خواهی کرد؟ چه کسی تو را در آغوش خواهد گرفت؟

این مرز و بوم مهربان زیاد دارد، اما کسی در میان رسانه های روپرت مرداک از تو نیز یاد نخواهد کرد.
مقاومت یا تقیه

وقتی آمده بود همه گمان می‌کردند شهید شده است، جز مادرش که چشم انتظارش بود. از نیروهای قرارگاه رمضان (1) بود که در جریان عملیات برون مرزی فتح پنج، با لباس کردی، در ارتفاعات سلیمانیه عراق به اسارت نیروهای عراقی درآمده بود و با اینکه در سنین نوجوانی قرار داشت، به دلیل احتمال داشتن اطلاعات ویژه نامش را به عنوان اسیر ثبت نکرده بود.
وقتی به شهر برگشت، از شرایط شهر پس از چند سال بسیار متعجب بود. در یکی از دیدارها حاج حمید احمدی‌نیا خاطره‌ای جالب از ایام اسارتش گفت و نتیجه خاصی از آن گرفت. گفت: ما را همراه عده‌ای به یکی از شهرهای مرزی می بردند. با دستها و چشمهای بسته در اتوبوس در حال حرکت بودیم. همه با لباس نظامی بودند جز من که با لباس کردی بودم؛ هر جا که مرا تحويل گروه بعدی می‌دادند سفارش می کردند که مواظب من باشند که پاسدار خمینی است. روز اول که وارد اردوگاه شدم و عکس بزرگی از صدام بود به حالت ایستاده با لباس کامل ارتشی و درجه بود و سرباز بعثی رو کرد به من گفت باید به او احترام بگذارید، من آب دهان جلوی عکس انداختم. او به خشم آمد و من را نزد فرمانده خود برد؛ او گفت تو تازه اسیر شده‌ای، اینجا این کارها را نکن که بد می بینی. روز دوم یا سوم اسارت در یکی از اتوبوسها، یک سرباز بعثی سراغ من آمد و عکسی از صدام را جلوی من گرفت و گفت عکس را ببوس. من رویم را برگرداندم و او شروع به زدن مفصل من کرد که تمام چشم و ابروی من باد کرد. به‌قدری زد که سربازهای دیگر جلوی او را گرفتند. یکی از ایرانی‌های آنجا بطور پنهانی به من گفت که امام تقیه را برای اسرا آزاد کرده، خودت را اینقدر اذیت نکن و سریع از کنار من رد شد. یکی از افسرهای عراقی هم با پوتین بود ضرابت محکمی به پهلوهای من زد ولی باز زیر بار نرفتم تا به اردوگاه رسیدیم.
سال‌های بعد موارد مکرری پیش آمد که توانستم مقاومت کنم و با خودم گفتم اگر از روز اول آن نوع تقیه غیراضطراری را رعایت می‌کردم، شاید در لحظه آسیب کمتری می‌دیدم اما مسلما نمی‌توانستم این سال‌ها را تحمل کنم و آن رفتار هم در من بی تاثیر نبود؛ زیرا مجبور می شدم روزی سه بار احترام به صدام و گاه بی احترامی به امام و این بالاخره درمن تاثیر می گذاشت. کما اینکه دیدم که کسانی که روز اول آنطور تقیه کردند، بعدها مشکلاتی برایشان پیش آمد.
وقتی وارد ایران شدم به دوستان گفتم این وضعیت حجاب و فرهنگ خیلی مشمئز کننده است. برخی می‌گفتند حالا ۴ تار مور بیرون باشد، طوری نمی شود. این روند ادامه داشت و امروز می‌بینم ما هر گاه ضربه خورده‌ایم، جایی بوده است که از اصول و اعتقاداتمان عقب نشستیم.

1- قرارگاه رمضان تنها قرارگاه برون‌مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران جنگ ایران و عراق بود، که مأموریت اصلی آن انجام عملیات‌های نامنظم، چریکی و پارتیزانی در خاک عراق و با همکاری نیروهای معارض کرد عراقی بود
Telegram Center
Telegram Center
Channel