View in Telegram
سوی من دلخسته خندیده نظر داری، با آن نِگه مستت صد شور به سر داری . بی پرتو روی تو سرد است جهان من، در خانه چشمانت خورشید و قمر داری . بیشك تو شراب استی، آن باده ی ناب استی، بر ملک وجود من هر لحظه اثر داری . شیرینلب و شیرینرو ، شیرینسخنی،بانو، در زیر زبان خود انگار شكر داری . گیسو بلند تو، گیسو ی شب یلداست، در خم - خم آن گیسو شامی وُ سحر داری . از حلقه ی گیسویت صد مثنوی آوردم، صد مثنوی د‌یگر در دور کمر داری . یک شهر به نام تو در کشور دل دارم، از کوچه ی ذهن من پیوسته گذر داری . دور از تو عزیز من، از خویش بدم آید، چندیست که بیخوابم، آیا تو خبر داری؟
Telegram Center
Telegram Center
Channel