در وقایع تلخی که گرفتارش هستیم
اول: معروف، یعنی آنچه نزد خرد جمعی به نیکی از آن یاد میشود، مثل صداقت در گفتار و کردار، و اعمالی که به صلح و آشتی و رفاه عمومی در جامعه بیانجامد، مُنکَر هم به گفتارها و کارهایی مربوط است که خرد جمعی آن را زشت میشمارد و نمیپسندد، مثل دروغ گفتن، دزدی، مردم را به جان هم انداختن، حقوق دیگران را پایمال کردن، پنهان کاری در اموری که به زندگی و نفع و ضرر مردم مربوط میشود و بسا چیزهایی دیگر از این دست.
دوم: من در مقامی نیستم که ماجرای آن طلبهی جوان و تصویر برداریاش را از آن بانوی قمی داوری کنم اما این را میفهمم که شاید آن طلبه جوان یک بار هم آیات سورهی نور را به دقت نخوانده باشد که در امر حجاب، ابتدا توصیه به مردان است تا در مواجههی با زنان نگاه خود را فرو بکاهند، چه رسد به این که مردی آن هم با ردای دین و در آن شرایط خاص از آن بانو تصویربرداری هم بکند.
سوم: اگر امر به معروف و نهی از منکر فریضهای دینی است که هست، این فریضه حق مردم است تا بهویژه رفتار حاکمیت را نقد کنند، خطاهایش را بگویند، پنهانکاریهایش را بر ملا کنند، با فریاد مظلومان همصدا شوند، اگر نه نظام حاکم که برای دوام خود حد و مرزی نمیشناسد آن میکند که میبینیم.