حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق)

#سعید_حجاریان
Channel
Politics
News and Media
Social Networks
Other
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق)
@tadbir96dolatPromote
3.21K
subscribers
149K
photos
25.9K
videos
23.9K
links
در كانال حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق) ما به اعتلاى ايران عزیز و خدمت به مردم مى انديشيم تماس با ادمین Dadniya20089@ ارتباط با ادمین کانال @Dadniya20089
🔴حد فاصل انتخابات تا خیابان

✍️
گفت‌و‌گو با روزنامه اعتماد، شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲

🔹رقیب یک پیشینه ضدانتخاباتی دارد. یعنی ایستار خود را غالباً در ضدیت با انتخابات تعریف کرده است. ما اگر بخواهیم یکی از وجوه اصول‌گرایی‌ را نقد بکنیم، ضدیت‌شان با انتخابات آزاد است. آن‌ها زمانی نظارت استصوابی را طرح کردند، زمانی دیگر امثال آقای مصباح یزدی و من تبع ایشان اصل انتخابات را در نظام سیاسی کشور به پرسش گرفتند، زمانی صحبت از کشف و بیعت کردند و حالا هم از راه تقنین به مصاف باقیمانده انتخابات رفته‌اند

🔹بر سر این‌که نظام سیاسی ما انتخابات را عنصر مشروعیت‌بخش خود می‌داند یا نه، اتفاق‌نظر وجود ندارد. یعنی دست‌کم دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ نشان داد چندان در قید و بند نسبت انتخابات و مشروعیت نیستند. البته، زمانی‌که گفتارهای سیاسی مسئولان دولتی و حکومتی را می‌بینیم برای‌مان محرز می‌شود که حداقل برای حفظ ظاهر پرونده انتخابات را نبسته‌اند و مدام به آمار و ارقام پیش‌ثبت‌نام انتخابات ارجاع می‌دهند و یا از مشارکت ۶۰ و چند درصدی سخن می‌گویند

🔹احزاب حرفه‌ای باید چندین دستور کار داشته باشند که اصلی‌ترین آن‌ها سیاست‌ورزی است که یکی از زیرشاخه‌های‌ آن انتخابات است. یعنی انتخابات همه‌چیز نیست. اگر حزبی خود را سراسر با انتخابات تعریف کند و توجهی به دیگر ابعاد زندگی مردم نداشته باشد، و در ایام غیرانتخاباتی در خاموشی مطلق به سر ببرد، بیشتر به پیمانکار انتخاباتی تشابه دارد تا حزب.

🔹حرف‌هایی از جنس این‌که آن سوی عدم شرکت در انتخابات، خیابان است، بی‌معناست. از انتخابات تا خیابان منازل زیادی وجود دارد؛ یعنی تاکتیک‌های مختلفی در دنیا تجربه شده است که اصول‌گرایان به آن جاهل هستند و این جهل‌شان ناشی از نخواندن تاریخ سیاسی کشورهای مختلف است. لذا نباید کسی در دام گفتمان‌سازی امنیتی بیفتد.

🔹من دو قطبی «صندوق یا خیابان» را مغالطه‌آمیز می‌دانم زیرا سیاست‌ورزی منحصر در این دو مقوله نیست. حالا بگذارید مسئله را به‌گونه‌ای دیگر طرح ‌کنم. سال گذشته سیاست کشور خیابانی شد، به مدت چندماه. شمار زیادی از خانواده‌ها عزادار شدند، پرونده‌های زیادی تشکیل شده و در یک کلام هزینه زیادی به جامعه تحمیل شد. آیا نظام سیاسی ما با نگاه به این شرایط از خیابان به انتخابات آزاد رسیده است؟ خیر. راه خودش را می‌رود. یعنی به این نتیجه رسیده است میان خیابان و انتخابات آزاد کوچه و پس‌کوچه‌هایی وجود دارد که می‌تواند فعلاً در آن‌ها فعالیت کند.

🔹عقل سلیم حکم می‌کند یک نظام سیاسی زمانی‌که در چندین بُعد مشکلاتی دارد، برای خود مسئله جدید خلق نکند اما می‌بینیم به‌راحتی جامعه را با مسائلی از قبیل «صیانت»، «حجاب و عفاف» و باقی مسائل ایدئولوژیک تحریک می‌کنند. این یعنی زندگی روزمره به‌مثابه مبارزه با حکومت.

🔹زمانی آخوند شفتی، آخوند نجفی یا حاج ملا علی کنی خودسرانه احکام شرعی را اجرا می‌کردند. رأساً شلاق می‌زدند، حبس می‌کردند و جریمه می‌کردند. یعنی امور حسبیه را در دست داشتند و شاه نیز به این تقسیم کار راضی بود. اما دست‌کم ۲۵ سال است، یعنی بعد از افشای قتل‌های زنجیره‌ای، چنین مناسباتی تعدیل شده است. می‌خواهم نتیجه بگیرم به همان سیاق که امروز نمی‌توان براساس یک گفتار در خفا از فردی سلب حیات کرد، نمی‌توان از یک حزب به‌واسطه عدم مشارکت در انتخابات سلب مجوز کرد یا حتی فعالان سیاسی را مورد عتاب قرار داد.

🔹اقتدارگرایان می‌گویند هر کسی انتخابات را تحریم کند، باید کیفر ببیند. حال آن‌که کسی که می‌خواهد انتخابات را تحریم کند فی‌الواقع از خرید کالای شورای نگهبان استنکاف کرده است. چه بسا همان فرد ممکن است در ادوار قبل مشتری آن کالا بوده باشد. در واقع ما اینجا با عمل مستوجب کیفر روبرو نیستیم بلکه با سلیقه‌ای برآمده از انتخاب عقلانی فرد مواجه‌ایم.

برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید و یا روی instant view بزنید
@MostafaTajzadeh
📌نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی👇:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر


🆔 @tadbir96dolat
«اصلاح‌طلبی و مسأله بقا»

🔻🔻🔻يادداشتی از #سعید_حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

چکیده:

🖊 مخالفان جمهوری اسلامی چندین مرحله را پشت سر گذاشته و امروز به‌زعم خود به دوران بلوغ رسیده‌اند؛ از یک‌سو از اتحاد خود سخن می‌گویند و از سوی دیگر، به‌دنبال جلب حمایت و جذب سرمایه هستند. اما جملگی این تلاش‌ها تاکنون به شکست منجر شده است زیرا، مخالفان خارجی جمهوری اسلامی همچنان نتوانسته‌اند یکی از چهر‌ه‌های اپوزیسیون را به‌عنوان «رهبر» بپذیرند و مردم و دیگر گروه‌های اپوزیسیون را حول وی گردآوردند.

🖊 اصلاح‌طلبی در سال نود و هشت، با توجه به وضعیت سیاسی داخل و خارج و همچنین شرایط اقتصادی و معیشتی، در ابعاد مختلف نیازمند چابک‌سازی و نواندیشی است اما اساسی‌ترین مسأله، «بقاء اصلاح‌طلبی»ست. اصلاح‌طلبی در سال جاری همچون دیگر گرایش‌های موجود در جمهوری اسلامی، نیازمند اتخاذ تصمیم‌های به‌نسبت حیاتی است و طبعا قادر نیست مسیری تک‌خطی در پیش بگیرد. از این رو، نیازمند اتخاذ موضعی ترکیبی است؛ از آرامش فعال تا فعالیت تمام‌ قد.

🖊 اصلاح‌طلبی به‌لحاظ تئوریک جریانی پیشتاز محسوب می‌شود و همواره باید به‌عنوان پیش‌قراول در صحنه سیاست و جامعه حضور داشته باشد و دنباله‌روی، از هر جریان کوتاه‌مدتی، پاشنه آشیل این جریان است. دنباله‌روی به تعلیق وجه تئوریک اصلاح‌‌طلبی و غلبه افق‌های یک‌روزه منجر می‌شود.

🖊 جهت‌گیری کلی اصلاح‌طلبی چنانکه بارها بدان اشاره کرده‌ام، در میان‌مدت ذیل پروژه «مشروطه‌خواهی» تعریف می‌شود. اما در کوتاه‌مدت و به‌دلیل شرایط بغرنج، سخن گفتن از این پروژه‌های اساسی، سخت و گاه ناممکن به‌نظر می‌رسد. در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان باید از خمودگی و رخوت خارج شوند، تجدید نهادی را در دستور کار قرار دهند و مواضع انتقادی را به راهبرد و راه برون‌رفت بیامیزند.

tinyurl.com/yypcvrwh

🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.center/mashghenowofficial

🔸 نشانی وب‌سایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com


#حمد_دیدبان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
//«دموکراسی از صندوق رأی بیرون می‌آید؟»

🔻🔻🔻 میزگردی با حضور #سعید_حجاریان، #علی‌رضا_علوی‌تبار و #مصطفی_تاج‌زاده منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

حجاریان:
🖊 گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد می‌شود و آن‌ها فارغ از بحث‌ سیاسی نه‌تنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید می‌کنند. یعنی، نه اصول‌گرا و اصلاح‌طلب می‌شناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت می‌دهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی می‌شود. ما باید توجه کنیم، دولت به لحاظ درآمدی با مشکلات جدی روبرو است و ممکن است به‌خاطر فشارها وا برود؛ شاید اصلا روحانی دوام نیاورد...

تاج‌زاده:
🖊باید تکلیف خود را اولا، با کسانیکه به هر قیمت قصد شرکت در انتخابات دارند، و ثانیا با گروهی که سیاست‌ورزی خیابانی را به‌جای صندوق‌ رأی می‌نشانند، مشخص کنیم. از نگاه من صندوق رأی بالذات بی‌معنا نیست بلکه عده‌ای آن را از معنا تهی کرده‌اند و هدف باید احیا کردن اعتبارصندوق باشد نه بی اعتنایی به آن. این تلاش دقیقا مشابه کوشش ما برای احیا جمهوریت نظام است و نه عبور از جمهوریت. پس تحریم موردی انتخابات نیز به‌منظور بازگرداندن اعتبار به صندوق رای توجیه دارد نه عبور از آن به امید حل خیابانی مشکلات کشور.


علوی‌تبار:
🖊بخش اقتدارگرا سعی دارد به همه اعلام کند از طریق انتخابات نمی‌توانید تغییری ایجاد کنید. نمونه آن را در انتخابات خبرگان سال 94 مشاهده کردیم؛ آقای جنتی نفر آخر تهران شد اما بر کرسی ریاست تکیه زد...این‌ها پیام پنهان است؛ یعنی نمی‌توانید با انتخابات کاری از پیش ببرید. اگر یکبار دیگر مردم از صندوق رأی ناامید شوند، انتخابات طریقیت و موضوعیت خود را از دست می‌دهد و این ترس همگی ماست. من نگران اتفاق افتادن آزمون فیصله‌بخش هستم؛ یعنی جاییکه مردم به این نتیجه برسند، از طریق فرایندهای مسالمت‌آمیز نمی‌توان تغییری ایجاد کرد.

متن کامل این میزگرد را در لینک زیر و یا فایل پیوست بخوانید:
tinyurl.com/yy5utzug

🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.center/mashghenowofficial

🔸 نشانی وب‌سایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com


#حمد_دیدبان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق)
حجاریان: 🔹به لحاظ سیاسی، به دختری شبیه شده ایم که آنقدر به خواستگارها ایراد می گیرد که پیر می شود 🆔 @tadbir96dolat
🖋 #سعید_حجاریان:


🔴دولت جرئت تصمیم‌گیری ندارد، به‌همین‌دلیل همیشه می‌خواهد زمان بخرد


🔴 به لحاظ سیاسی به دختری شبیه شده ایم که آنقدر به خواستگارها ایراد می گیرد که پیر می شود !



🔹زمانی که قیمت چهار‌هزارو 200 تومان اعلام شد، دیدیم در مدت کوتاهی دلار به بالای 10 ‌هزار تومان رسید؛ یعنی ارزش پول کارگر نصف شد. پس براساس یک دستور، از جیب کارگر دزدیدند، اسکناس چاپ کردند تا بدهی کاسپین و ثامن‌الحجج و امثالهم را تسویه کنند. باید از مراجع استفتا کرد که آیا دولت حق دارد دستور بدهد و از جیب کارگر بزند و بدهی مؤسسات مالی‌ و اعتباری ورشکسته را بپردازد؟ شاید یک مرجع پاسخ مثبت داد.

🔹واقعیت آن است که نقد اقتصاد راحت‌‌تر از نقد سیاست است، چراکه برای منتقد هزینه‌ای به بار نمی‌آورد، اما فارغ از این موضوع و در تأیید گفته شما باید بگویم بله تأکید بر اقتصاد ما را منحرف می‌کند. ببینید! تمامی تلاطم‌های بازار ارز به گردن سیف انداخته شد و نسبت به عملکرد ضعیف وزرای اقتصادی اظهار نظری نکرد. آقای توکلی، دیده‌بان فساد است اما با ملاحظه‌کاری؛ یعنی اگر فردی به او اطلاعات مهمی بدهد که با حوزه قدرت پیوند دارد، قطعا دست به افشاگری نمی‌زند.

🔹در یک مثال دیگر، می‌بینیم در شهرداری دوره نجفی، حراست پیگیر تخلفات دوره قالیباف شد و تشکیل پرونده داد؛ ولی می‌بینیم به‌ محض آنکه افشانی شهردار شد، فرد پیگیر عزل شد؛ اما افراد پیگیر فساد خط او را پی نگرفتند یا حداقل نپرسیدند چرا او عزل شد؟ حتی اعضای شورا هم از شهردار سؤال نکردند...

▪️جزئیات بیشتر رادر #دیده_بان_ایران بخوانید👇

http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-48419


#حمد_دیده_بان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
◀️◀️◀️
✍️«زبان حمال‌های هنگ‌گنگ» یادداشتی از #سعید_حجاریان:

احمد فردید، به طعنه زبان انگلیسی را «زبان حمال‌های هنگ‌کنگ» می‌نامید و در عوض زبان آلمانی را به‌عنوان زبانی فاخر و فخیم برای مباحث عمیق فلسفی و جامعه‌شناسی معرفی می‌کرد. سخن او از یک لحاظ درست بود؛ چرا که هنگ‌‌کنگ سال‌ها مستعمره انگلستان بود و باراندازی برای توزیع کالا به شمار می‌رفت، و باربران آنجا با زبان انگلیسیِ دست‌و‌پا شکسته‌ کار خود را پیش می‌بردند.

چرا راه دور برویم؛ تاکسی‌‌رانان دوبی که عمدتاً اهل جنوب پاکستان هستند هم به انگلیسی مسلط‌‌‌اند. اساساً زبان امپراطوری بریتانیا که خورشید در آن غروب نمی‌کرد، و هند و چین و استرالیا و کانادا و آمریکا و نیوزلند و مالزی و اندونزی و بخش اعظمی از خاورمیانه زیر نگین او بود، طبیعتاً جهان‌شمول شده است پس فعلاً چه بخواهیم و چه نخواهیم زبان ارتباطات، تجارت، و علم در جهان ما، انگلیسی است.

البته که باید گفت هم زبان انگلیسی فاخر داریم که در ادبیات شکسپیر متجلی است و هم زبان انگلیسی پیش‌پاافتاده که حمال‌های هنگ‌هنگی بدان تکلم می‌کنند. متأسفانه زمانی که ما نوجوان بودیم، کتاب انگلیسی‌مان متعلق به خانم ناهید درّی بود؛ کتابی که زبان ما را باز نکرد چرا که نویسنده به اندک کلماتی بسنده کرده بود؛ زبان عربی‌مان را هم از رشید شرتونی و کتاب‌اش «مبادی العربیه» آموختیم که آن هم به کارمان نیامد و عاقبت مجبور شدیم از طرق دیگری رفع حاجات خود بکنیم.

زبان فن است؛ همانند شنا. و مادامی که فرد در آن نیفتد، فن را فرا نمی‌گیرد و به همین خاطر است که می‌گویند زبان را باید در محیط فرا گرفت؛ مانند شنا که نمی‌شود آن را از کتاب آموزشی آموخت و لاجرم باید به آب زد.

این که چرا آموزش و پرورش در بخشنامه‌ای اعلام کرده است در مدارس آموزش زبان انگلیسی متوقف شود در حالی که همه می‌دانند «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر» کاری است ناشدنی. چرا که موسسات خصوصی حی و حاضر هستند و خانواده‌ها فرزندانشان را در خارج از ساعات آموزشی به این موسسات خواهند فرستاد، زیرا می‌دانند در آینده همین طفل اگر بخواهد با ابزارهای تکنولوژیک دست و پنجه نرم کند یا ادامه تحصیل دهد سخت به زبان انگلیسی محتاج است.

اینکه ادعا شود آموختن انگلیسی مانع از انس فرزندان‌ با فرهنگ فارسی خواهد شد، سخن عجیبی است! مگر طفل زیر دوازده سال چقدر از مدرسه تأثیر می‌پذیرد؟ یا اینکه اساساً مدارس چقدر در فرهنگ‌سازی نقش دارند؟ می‌دانیم اطفال در این سنین عمدتاً‌ از خانواده خود، فرهنگ و زبان مادری را می‌آموزند و این امری است که کاملاً از حیطه نظارت دولت خارج است. خانواده‌ای که دلبسته به فرهنگ زادبوم خود است طبعاً آن را به نسل‌های بعدی خود منتقل می‌کند و خانواده‌ای که از این فرهنگ دل کنده است،‌ همان مسیر را پیش پای طفل خود می‌گذارد.

گمان نرود که با حذف زبان انگلیسی همه فرزندان ایران، قاری قرآن خواهند شد؛ در جامعه‌ای که قرآن را به نمط طوسی می‌خوانند و به تعبیر خواجه شیراز که می‌گوید: «حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی / دام تزویر مکن چون دگران قرآن را» از قرآن ابزاری برای ریا و تزویر ساخته‌اند، چه انتظاری داریم که کودکان به سمت قرآن پیش بروند و زبان انگلیسی را رها کنند. ما در این چهل سال به قدری از فرهنگ دینی و اسلامی‌مان بی‌رویه و بدون پشتوانه چِک کشیده‌ایم، که دیگر انبان‌مان خالی است و دیگر چِک‌مان را با هزار امضاء و تضمین و قسم و آیه نمی‌خرند. قرآن در کشور ما مهجور است و به قول سعدی که می‌گوید:‌ «بزرگ‌زادۀ نادان به شهروا مانَد / که در دیار غریبش به هیچ نستانند» مانند ارز رایج در کشوری غریب است که در این دیار آن را نمی‌خرند.

امروز باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا فرهنگ ایرانی اسلامی تا این حد غریب و مهجور واقع شده که در ایران خودمان خریدار ندارد و اطفال ما زبان دوم و سوم که فرانسه و آلمانی باشد را فرا می‌گیرند اما اندک اقبالی به فارسی و عربی نشان نمی‌دهند. با این روال شاید دور نباشد روزی که زبان فارسی سلیس را در تاجیکستان، بلندی‌های پامیر، گوشه‌ای از هند، اوستیا یا بدخشان پیدا کنیم.

✳️منبع: امتداد

#کانال_حامیان_مردمی_دولت_حمد

🆔 @tadbir96dolat