#پیشنهاد_تئاتر
حتی اگر خانه های مان را شبیه سنگر بسازیم بمبهای سنگرشکن رهایمان نمیکند. گلوله ها به سوی ما شلیک می شود و ما را چمدان به دست پرتاب می کنند به سرزمینهای دوردست و مهاجرپذیر. له شده و غریب و بغض کرده در غروب دوشنبۀ ایستگاهی در متروی لندن، غروب سه شنبه در پمپ بنزینی در سیدنی یا در جمعه ای تحقیرشده و کتک خورده، مثل ترانه های فرهاد، در سرمای پارکهای کُلن. به چه دلیل؟ چون کسی در جایی هوس غارت معادن خاورمیانه را در سر پرورانده
استاد ناصر حبیبیان از انسانهای دغدغهمند و عزیزی هستند که افتخار شاگردی ایشون همواره با من خواهد بود. پیشنهاد میکنم تئاتر ایشون رو از دست ندید.
@szcafe