ترانه موسم گیلاس در نگاه اول هیچگونه نشانه سیاسی ندارد و در زمان ساختش هم قرار نبود ترانه ای سیاسی باشد.
از موسم گیلاس و ابتدای تابستان می گوید، از همخوانی بلبلها و مرغ مقلد ، از جشن و پایکوبی همگانی و موسمی از سال که کوتاه است و باید قدر آنرا دانست و از آن لذت برد.
اما این ترانه با شکست کمون پاریس و آواره شدن سازنده آن ( ژان باپتیست کلمان) خوانشی دیگر در میان مردم پیدا می کند.
خوانشی که استعاری است و کوتاهی موسم گیلاس و جشن و پایکوبی عمومی را به کمون پاریس و بهار کوتاهِ آزادی در آن دوران تفسیر می کند و از آن زمان به ترانه ای اعتراضی تبدیل می شود.
پس از انتشار ویدیوی «سرگذشت کمون پاریس» در هفته گذشته و همزمانی انتشارش با قیام دیماه و اکنون که در آستانه ماه بهمن قرار داریم ؛ دیدیم که انتشار زیر نویس این ترانه با تصاویری از جنبشهای اجتماعی اخیر در سراسر جهان پر بیراه نیست.
جنبشهای آزادیخواهانه ای که به ثمر رسیدن هر کدام از آنها در هر جای جهان ما را گامی به سوی رهایی و پیروزی نزدیکتر خواهد کرد.
@sujet_sub