ادامه پاسخ
👇👇🔹️پاسخ به سوال سوم و چهارم ؛
اما در مورد هدایت افراد به عرض برسانم؛ مقوله هدایت با مقوله قانون متفاوت است، در هدایت شما باور قلبی فرد را مطالبه میکنید و باورهای قلبی با اکراه و اجبار تحقق پذیر نیست. از اینجا پیامبر رحمت ص و همه انبیاء ع به "ابلاغ" مامور هستند و بس.
در قران مکرر فرمود: "ما علیکم البلاغ"
علامه طباطبایی در جلد ۱۲ تفسیر المیزان تصریح به عدم جواز تحمیل عقیده دارد. و مینویسد؛ "وظیفه پیامبران فقط بلاغ مبین است و وظیفه انبیا این نیست که مردم را ناچار کنند که پیام آنها را بگیرند و عمل کنند. اکراه و اجبار بیرون از رسالت انبیا قرار دارد. واصلا شأن رسالت این نیست که پیامبر، مردم را ناچار بر ایمان آوردن و اجبار بر اطاعت کردن بنماید."
پس نتیجه میگیریم تمام انچیزی که مربوط به عقائد و احکام دین است به هیچ عنوان مجوز شرعی برای اِعمالِ زور و تحمیل نداریم و فقط موطف به عرضه دین با قولِ لیّن و گفتار استوار ؛ "فقولا قولا لیّنا ؛ قولوا قولا سدیدا" هستیم.
بله مسائلی که بنوعی با حقوق دیگران مربوط است با این بحث ما متفاوت است همانطوریکه بحث قانون و نظم اجتماعی هم متفاوت است.
در مورد "هدایت نوری" عرض شود؛ وقتی هدایت از پایگاه صداقت و محبت و مختار دانستن افراد در قبول آن هدایت صادر نشود ، دارای نور نیست و هدایت زوری است ! چون آن هدایتی که از شخصِ هادی صادر میشود و چون با صداقت و واقعیت خود ان شخص هدایت کننده در تماس است در قلب شخص مود هدایت ایجاد محبت و جاذبه میکند و هادیان جامعه مانند عالمان و واعظان و معلمان و فرهیختگان و مرشدان به چینی هدایتی مامور هستند .
در استدلال برای مردودیت هدایت های تحمیلی و زوری آیاتی چون "لااکراه فی الدین" (بقره/ ۲۵۶) و آیه ؛ افانت تکره الناس .( یونس /۹۹) کافی است که بکلی هرگونه هدایت تحمیلی از سوی مسلمین و حتا از سوی پیامبر ص رد کرده است.
از دیدگاه فقهی ؛ اصل اولی بر جایز نبودن هر گونه تحمیل به دیگران است که از آن به عدم جوازاجبار نام برده می شود. پس تخلف از این قاعده ، یعنی اجبار کسی بر کاری حتما نیاز به دلیل روشن و قطعی دارد.
ان شاء الله موفق باشید
🆔️https://t.center/soroushmarefat