🔹 کوچدلم همیشه غریبست درکنار شما
اگرچه شانه بود آشنای بام شما
دلی که همنفس روح خیس باران بود
چگونه ریشه دواند به شوره زار شما
اجاق داغ زمستانه ام همین دل بود
که مرد از دم بی حرمت بهار شما
ز سردسیر نگاهتان چو باد کوچیدم
که بار خاطر من میشود غبار شما
چگونه بال گشاید در این هوای عبوس
پرنده ای که نمیخواهدش بهار شما
شب شرابی من کو کتاب خواجه کجاست؟
که جان بدر برم امشب من از خمار شما
مرا به یورش طوفان صبح بسپارید
که نخوت شب بیمارتان نثار شما
#منصور_ایمانی (صبا)
روانش شاد و یادش گرامی باد@soorat_im