وقتی خصوصی سازی می رقصد مقررات زدایی بشکن می زند دولتِ چابک شده... چابک سواری می کند و کارفرما! حکمِ رفتن به قتلگاه را می دهد معدن از گرسنه ها پُر می شود انفجار که زورش به کار فرما نمی رسد تهدیدش را- روی کارگران اجرا می کند دود وُ خون! آوار وُ غبار! قد علم می کنند دیگر نه ذغال است نه سنگ ضجه انباشته است معدن را اشکِ کودک جاری مادر می گرید ساعت دورِ خودش می چرخد وزیر دوان دوان لالایی میخواند برای عصیان قول می دهد که... خصوصی سازی، مقررات زدایی، رفع موانعِ تولید؟! خنده کنان- باد ول میکنند... می دانند «حرف» بادِ هواست؛ داغ که سرد اش شود ســود... بیدار می شود حرف های قول حرف های قرار رنگ می بازند نه بیمه ای پیگیری شده نه دیه ای- نانِ خونین شده بر- سفره ای؛ باز مانده گان باز- مانده اند تا عصیان! سیرابِ از خواب شده «سود» به میدان طلبند- خونخواهی.