✍️دغدغه انتخابات در ژاپن و ایران
🔵 اینکه این روزها اینقدر مسایلِ انتخابات ریاست جمهوری با حساسیت درشبکه های اجتماعی دنبال می شود أمر خوبی است اما یک سوالِ اساسی وجود دارد و آن اینکه آیا این میزان شمول و همه گیر بودن موضوع درست است؟ آیا این میزان درگیر شدنِ ذهن جامعه، امری عادی است یا قدری زیاده از حدّ است؟
یک خبرِ واحد مثلا مربوط به بقایی دریک روز از طریق چندین وچند نفر از دوستان فوروارد می شود. تازه این وضعیت گوشی تلفن کسی است که این سر عالم واقع شده است. فردایش مشایی یک جمله حرف می زند، واقعا بیش از بیست بار فورواردی دارد. متن گزارشی واحد از سابقه کاندیدای دیگر را می بینی در تمام ده-دوازده گروهی که عضوی، همخوان شده. و اینها بغیر از سایتها و بحثهای حضوری و... است. آیا یک جای کار نمی لنگد؟
🔵در مدت بیش از شش سالی که در ژاپن گذشت چندین و چند نوبت انتخابات برگزار شد. البته ژاپن ساختار نخست وزیری دارد ولی در تمام آنمدت برسر هر انتخابات، هربار که سعی می کردم صحبتی راجع به امور جاری سیاسی با بچه ها باز کنم، امکانش نمی شد. دانشجوها واقعا بسیار بیخبر بودند از آنچه در خصوص دولت و سیاست درگذر بود.
این علامت سوال در گوشه ذهن شکل گرفته بود که چرا صبح اولین کار من چک کردن تابناک و خبرآنلاین و...است و دانشجوی ژاپنی که کامپیوتر را روشن می کند مستقیم می رود سراغ فایل اکسل و رسم نمودارهایش؟
پاسخ ذهنی این بود که آنها مسائل و مقتضیاتِ خودشان را دارند و ماهم مقتضیات خودمان را و اساساً مقایسه غلط است. گمان براین بود که این أمر به فضایِ فرهنگی ژاپنی ها بعلاوۀ ساختار قدرت درکشورشان برمی گردد که شهروند ژاپنی، نیازی نمی بیند با حساسیت دنبال کند امور را. حتی بعضاً دانشجوها به ورطۀ یک بی تفاوتی مشمئزکننده افتاده بودند.
🔵این قبیل توجیه ها و پاسخها برای این سوال درتمام این سالها همراه بود تا اینکه منتهی شد به مسائل یکسال ونیم گذشته در رقابت بین دونالدترامپ وهیلاری کلینتون. انتظار ذهنی این بود که حساسیت به این رویداد و رقابتِ نفسگیر، خیلی با ژاپن متفاوت باشد. اما چنین نبود. از ماه مارس پارسال که ترامپ میشیگان را برنده شد وتازه زنگ خطرش در گوش اوباما ودیگران به صدا در آمدکه یک کازینودار دارد بالامی آید، هر روز خبری بود و هرروز این میزان عدمِ حساسیت دانشجوها (یا کم حساس بودنشان) برایم محل سوال بود.
پس از ماهها رقابت، شبِ مناظرۀ اول ترامپ وهیلاری که برای دیدن مناظره به یک رستوران عمومی رفتم، تنها دنبال کنندۀ مناظره بودم وبقیه سر به گفتگوهایِ خودشان.
اینکه مقایسه ژاپن یا آمریکا با ایران غلط است را ذهن اگر هم که بپذیرد، ولی باز در مواجهِ بااین میزان تفاوت، متعجب می ماند.
🔵 یک موضوع درمیان سایر موضوعات شاید بیشتر محل تأمل باشد و آن نگرشِ دولتی در بدنۀ جوامعی مثل مابه موضوعِ ادارۀ کشور و برعکسش نگرشِ مبتنی بر حضورِ بخش خصوصی در ذهن شهروند ژاپنی یا آمریکایی است. مرور اعداد و ارقام باعث می شود این تفاوت ذهنی رابیشتر حس کنیم:
♦️سال گذشته کشور ما حدود چهل میلیارد دلار نفت فروخته است. سال قبل تر، حدود بیست وچهار میلیارد. دولتِ ما کشور را [عمدتا] با این رقم درآمد اداره می کند. اما سال گذشته تویوتا حدوداً شش برابر درآمد فروش نفت ایران، گردش مالی داشته است (٢٣٧میلیارد دلار). یعنی در ذهنِ شهروند ژاپنی جایگاه تویوتا یک همچین موقعیتی داراست. درست است که شهروند ژاپنی هم میفهمد که دولت سیاستگذار است و سرنوشت کشور به تصمیماتِ دولت برمیگردد ولی در ذهن او یک امپراطوریِ بخشِ خصوصی هست به نام تویوتا. یکی دیگر هست هوندا. دیگری پاناسونیک. دیگری مزدا. نیسان. هیتاچی. میتسوبیشی. سومیتومو و...یعنی ادارۀ جامعه و سرنوشت جامعه به اینهاست که گره خورده. و نه فقط به کسی که قرار است درآمد بیست یاچهل میلیاردی نفت را بین مردم "توزیع" کند.
♦️این آمار و ارقام وقتی تکان دهنده تر می شود که میبینیم پارسال فروشگاه والمارت در آمریکا حدود دو برابر تویوتا گردش مالی داشته است. یعنی دوازده برابر درآمدنفت ایران در والمارت گردش پول و کالا بوده است. و باز والمارت یکی است از میان انبوه نامهایی همچون آمازون،اپل، دِل،فیس بوک و...که با صنعتگری، یا بازرگانی یا باتولید دانش فنی، "ثروت" تولید می کنند.
🔵خیلی خوب است که ما به انتخابات حسّاس باشیم اما این نگاهِ دولتیِ ما به این دلیل است که بخشِ محدودی از ما در بدنه بخش خصوصیِ قوی درگیریم. شاید روزی شاهدحضور جدی بخش خصوصی باشیم و استارت آپ های جوان ما نقش آمازون و...را درکشورهای پیرامون بازی کنند. راهی که چندان آسان نیست.
* * *
📌منظور از این بحث، تقلیل اهمیت انتخابات نیست. اما وقتی «همۀ ما باهم» راجع به "یک موضوع" فکرمی کنیم و حرف می زنیم،این محل تأمل است. آیا زمانی بخش خصوصیِ ما، همپای بخش دولتی تولیدِثروت خواهدداشت؟
https://t.center/solseghalam