🌃 شبهای استانبول
🔸 قسمت سیزدهم
🔹 استانبول و گربههایش!
✍ حسین سلیمانپور
میدان تقسیم، و در کنار آن پارک گزی که گرچه جاذبهٔ خاصی ندارد ولی به خاطر تجمعات اعتراضی مردم در آن خصوصاً در سالهای نزدیک علیه برخی سیاستهای اردوغان شناخته شده است، و در کنار آن خیابان استقلال، این منطقه را برای گردشگران خاص کرده است. در این میدان تا دلتان بخواهد هموطنانِ همیشه در صحنهٔ ما حضور فعال دارند. شاید بدین خاطر که تورهای گردشگری بیشتر هتلهایی در همین حول و حوش رزرو میکنند. هموطنان در این میدان قدم میزنند، تماشا میکنند و برای کبوترهای آزاد و خوشنشین در آن، دانه میریزند.
از کبوترهای میدان تقسم گفتم، یادم از گربههای استانبول آمد. خدای من! این شهر چقدر گربه دارد! و چه ارجی میبینند این حیوانات ملوس از طرف مردم.
استانبول بهشت گربههای ولگرد است. حضور پررنگ گربهها در این شهر، برای هر تازهواردی عجیب مینماید. مردم استانبول اما حسابی تحویلشان میگیرند. اینکه در کوچهها و خیابانهای سنگفرششدهٔ استانبول قدم بزنی و جلو خانهها، غذای مخصوص گربه در ظرف یا روی زمین و آب برای آنان در ظرف دیگر و اتاقکهای یک، دو یا سه طبقهی مخصوص گربهها را ببینی، چیزی بسیار معمولی و عادی است. به همین خاطر گربههای استانبول چاق و چله، تر و تمیز و شیک و پیک در همه جای شهر آزادانه و بدون هیچ ترسی از هیچ کسی در حال قدم زدن هستند.
جالبتر اینکه اینجا گربهها به راحتی در مساجد رفت و آمد میکنند. در میان صفوف نمازگزاران بدون اینکه کسی برایشان مزاحمتی ایجاد کند قدم میزنند.
با همین چشمان خودم در مسجد سلطان محمد فاتح مردی را در حال ذکر در صف اول نماز دیدم، در حالی که گربهای زرد و ملوس روی زانوی او راحت خوابیده بود. این حیواندوستی ظاهراً برای ترکها فرهنگ شده است. نه تنها گربهها که سگهای ولگرد هم اینجا قدر میبینند و در صدر مینشینند!. سگها در فضای پیرامونی مساجد بدون محدودیتی آمد و شد دارند و تنها نمیتوانند داخل مسجد شوند. کبوترها هم در میدان تقسیم در میان جمعیت راحت میلولیدند و مرغان دریایی هم حال خوشی در این شهر دارند و با مردم راحتند.
قبلاً در فضای مجازی از دوست هموطنی که اکنون دیگر استانبولنشین شده است پرسیدم که استانبول چه تغییری در تو ایجاد کرده است؟ کوتاه نوشت: استانبول نگاه من را به گربهها عوض کرد. و معنی سخنش را اکنون تا مغز استخوان درک میکنم.
ادامه دارد...