🌃 شبهای استانبول
🔸 قسمت هشتم
🔹ایاصوفیه، کلیسایی که مسجد شد
✍ حسین سلیمانپور
▫سلطان فاتح به مجرد گشودن قسطنطنیه، ایاصوفیه را که تا آن زمان کلیسا بود، تبدیل به مسجد کرد. وی برای این مسجد وقفنامهای نوشت که به جای خود قابل توجه است. نسخهای چاپی از این وقفنامه اکنون در ورودی ایاصوفیه الصاق شده است. وقفنامه به زبان عربی است. همانجا سر پا میایستم و همهاش را میخوانم و چه وقفنامه دقیق و با جزئیاتی. سلطان در آن نوشته است که این مکان تا قیامت مسجد خواهد بود. او نوشته است که چند امام، چند مؤذن، چند فرّاش و... در این مسجد خدمت کنند و حقوق هر کدام را هم ذکر کرده است. مثلاً نوشته شده است که نُه قاری خوشصدا تعیین شدهاند که بعد از نماز ظهر هر روز یک جزء از قرآن بخوانند و الان و بعد از قریب به شش قرن از آن تاریخ، هنوز هم بعد از نماز ظهر در این مسجد قرآن خوانده میشود. در فرازی دیگر از وقفنامه چهارده نفر برای ذکر «لا اله الا الله» و بخشیدن ثواب آن به روح واقف و پدرانش بعد از نمازهای ظهر تعیین شدهاند. یکی دیگر از بندهای وقفنامه این بود که شش مؤذن خوشصدا برای اذان تعیین شدهاند که هر کدام به نوبت یک روز در هفته اذان دهند و حقوقشان 5 درهم باشد. برای نمازهای پنج وقت امام جداگانه و برای نماز جمعه امامی دیگر که حقوق هر کدام 15 درهم است، تعیین شدهاند. جالب آنکه همه افرادی که در این مسجد مسئولیت داشتهاند موظف بودهاند هر ماه یک بار کنار هم جمع شوند و وقفنامه برایشان خوانده شود تا هر کس در مسئولیتش کوتاهی دارد، با این قرائت برایش یادآوری شود.
جمله آخرش اما خیلی جالب توجه بود. نوشته بود: این وقفنامه هرگز نه تغییر خواهد کرد و نه تبدیل خواهد شد و هر گونه تغییری در آن حرام و گناه است.
▫با همهٔ تأکیدات بازهم آتاتورک با آن تغییرات معروفی که در نظام سیاسی و اداری ترکیه داد، این مسجد را تبدیل به موزه کرد. کاری که باعث شد دهها سال ندای الله اکبر از منارههای ایاصوفیه به گوش نخورد. و بهراستی با این تغییراتی که در ترکیه آورد، چه ظلم عظیمی در حق بدنهٔ دینی ترکیه روا داشت.
تصورش را بکنید، مردم ترکیه بعد از اصلاحات آتاتورکی به مدت 17 سال فقط اجازه داشتند در مساجد به زبان ترکی اذان بدهند! مثلا به جای الله اکبر الله اکبر (به زبان ترکی) می گفتند: خدا بزرگ است ، خدا بزرگ است! و تا آخر اذان به همین شکل.
با خود میاندیشیدم وقتی آتاتورک قوانین ضد اسلامی خود را وضع میکرد، آیا در کوچههای ترکیه قدم نزد که از این همه مساجد و اماکن مذهبی شرم کند و دست به آن اقدامات عجیب نزند!
▫اما بالاخره ایاصوفیه بعد از سالها در میان حساسیتهای مخالفتهای خارجی و دینستیزان داخلی، دوباره تبدیل به مسجد شد. شاید همین وقفنامه مستحکم بود که به اردوغان جسارت این را داد که ایاصوفیه را دوباره تبدیل به مسجد کند و دروازه آن را بر روی نمازگزاران بگشاید.
سلاطین عثمانی در شکل و قیافهٔ ایاصوفیه هیچ گونه تغییر قابل ملاحضهای نیاوردهاند. هنوز تصاویر منسوب به حضرت عیسی مسیح و حضرت مریم عذرا به باور مسیحیان بر سردر دروازههای بزرگ آن خودنمایی میکند. داخل مسجد را با اندک تغییر و بدون اینکه آثار گذشته را محو کنند، ظاهری اسلامی بخشیدهاند. بر بالای محراب بلندِ ایاصوفیه هنوز تمثال مریم مقدس به چشم میخورد و آن را تنها با یک پارچه سفید پوشاندهاند.
صورت تصاویر فرشتگانی را که بر سقف ایاصوفیه نقاشی شدهاند، با گُلهای تزئینی پوشاندهاند و چهرهٔ یکی از آنان همچنان باز است و انگار با شرم و حیا از آن بالا نماز مسلمانان را به تماشا نشسته است.
▫نماز ظهر را در ایاصوفیه میخوانیم. تعداد نمازگزارن قابل توجه است. در عین حال عدهٔ بیشماری از توریستها داخل مسجد در حال تماشا و عکس گرفتناند.
مسجد سلطان احمد در کنار ایاصوفیه هم دست کمی از آن ندارد. جلو مسجد برخی آثار بهجامانده از روم باستان خودنمایی میکند. گویا روزی روزگاری آنجا میدانی برای مسابقه بوده است.
هر کوچه و خیابان منطقهٔ قدیمی فاتح برای مسافری چون من یک شگفتانه دارد. مساجد و مقابر زیادی را زیارت میکنیم و جاهای دیدنی بیشماری را میبینیم.
▫ قرار بود شب در «دارعثمان» با جمعی از دوستان دیدار و گپ و گفتی داشته باشیم، اما چنان خسته میشوم که در برگشت به محل اقامت، دیگر خواب از پلکهایم آویزان و آنان را به زور میبندد.
ادامه دارد