𝐁𝐨𝐬𝐬'𝐬 𝐛𝐚𝐛𝐲امروز یه روز تکراری و خسته کننده دیگه توی شرکت برای پارک جیمین بود. تا وقتی که چشم های سرکشش روی رئیسِ جوون و خوشتیپش قفل شدند و ذهنش شروع به ترشحِ تخیلات نه چندان پاک و معصوم راجب مرد جدی رو به روش کرد. خب شاید امروز اونقدرا هم کسل کننده نبود!برای خوندن سناریو کلیک کنید.