کین خواستن
مردم باستانی معتقد بودند که اگر از قاتل انتقام نگیرند، روح مقتول در همین جهان سرگردان میماند و به آسمان (مینو، بهشت) نمیرود. وقتی رستم، شغاد را میکشد، شکر میکند که انتقام خود را گرفته است:
بدو گفت رستم ز یزدان سپاس
که بودم همه ساله یزدان شناس
از آن پس که جانم رسیده به لب
بر این کین ما بر بنگذشت شب
مرا زور دادی که از مرگ پیش
از این بی وفا خواستم کین خویش
لذا کین خواهی امری ضروری بود؛ چنانکه کیخسرو به کین خواهی پدرش سیاوش، ناچار است پدربزرگش افراسیاب را بکشد. اعراب هم معتقد بودند که روح مقتول به صورت جغد (هامه) در گوشه ای میماند تا انتقام _که معمولا بر عهده پسر و خاندان و قبیله بود_ گرفته شود. جنگهای اعراب با هم عمدتا بر مبنای همین تفکر بوده است.
بهمن در شاهنامه مفصلا سابقه کین خواهی را در تاریخ ایران برای سپاهیان شرح می دهد تا کار خود را موجّه کند:
هر آنکس که او باشد از آب پاک
نیارد سر گوهر اندر مغاک
به کردار شاه آفریدون بود
چون چونین بباشد همایون بود
که ضحاک را از پی خون جم
ز نام آوران جهان کرد کم
منوچهر با سلم و تور سترگ
بیاورد ز آمل سپاهی بزرگ
به چین رفت و کین نیا بازخواست
مرا همچنان داستان است راست
چو کیخسرو آمد ز افراسیاب
ز خون کرد گیتی چو دریای آب
پدر آمد و کین لهراسب خواست
ز کشته زمین کرد با کوه راست
فرامرز از بهر خون پدر
به خورشید تابان برآورد سر
در پایان شاهنامه به ماهوی که میخواهد یزدگرد را بکشد یادآوری میکنند که کین او گرفته خواهد شد. مهرنوش از تاریخ ایران شواهد بسیاری می آورد و از جمله میگوید:
چهارم سخن کین ارجاسب بود
که ریزنده خون لهراسب بود
چو اسفندیار اندر آمد به جنگ
ز کینه ندادش زمانی درنگ
به پنجم سخن کین هرمزدشاه
چو پرویز را گُشن شد دستگاه
به بندوی گستهم کرد آنچه کرد
نیاساید این چرخ گردان ز گرد
چو دستش شد او جان ایشان ببرد
در کینه را خوار نتوان شمرد
منبع: شاه نامه ها
نویسنده: استاد سیروس شمیسا
صص: ۶۳_۶۴
#ادبیات_فارسی #شعر_فارسی
#نقد_ادبی #شاهنامه #فردوسی
@Siroosshamisa