💦فروپاشی پول ملی نتیجهٔ تورم بلندمدت است
🙏 @Signal99
🤔 اگر مقدار ِکمّیِ پول [یا همان حجم پول] افزایش یابد مثلا دولت پول اضافه چاپ کند، قدرت خرید واحد پولی کاهش مییابد یعنی از آنجا که هیچ کالای اضافهای افزون بر آن کالاهایی که قبلاً وجود داشت وجود ندارد، اما پول بیشتری در بازار وجود دارد تقاضای اضافیای برای همان مقدار کالا بهوجود خواهد آمد نتیجهاش این میشود که قیمتها بالا میرود. این را تورم میگویند.
🤔 متأسفانه برخی ترجیح میدهند علت تورم را نه به افزایش مقدار کمّی پول که به بالارفتن قیمتها [یا همان گرانی] نسبت دهند. تورم گام به گام، از یک گروه مردم به گروه دیگر، پیش میرود. و تمام کسانی که این پول اضافهشده در ابتدا و در آغاز وضعیت تورم بدانها میرسد، سود میکنند، زیرا بعضی کالاها را با قیمتی مطابق با همان نرخ قبلی تبادل پول و کالاها میخرند. گروه های دیگر پیش از آنکه این پول اضافهشده بهآنها برسد مجبورند برای کالاهایی که میخواهند بخرند پول بیشتری نسبت به قبل بپردازند، درحالیکه درآمدشان همان درآمد قبلی باقی مانده است
🤔 اگر قرار باشد تقصیر را متوجه کسی کنیم، باید دولت را مقصر بدانیم که این تورم را بهراه انداخته است. دولت هیچوقت نمیگوید: «ما داریم تورم درست کنیم.» بلکه فقط خیلی غیرمستقیم از بانک مرکزی وام گرفته و استقراض میکند. بانک مرکزی هم خیلی راحت آن پول را چاپ می کند.
🤔 با ادامهی تورم، مردم فکر میکنند که عاقلانه است به جای نگهداشتن پولشان، هر چیز ارزشمندی را که دستشان میرسد بخرند. پیش خودشان استدلال میکنند که پول قرض دادن کار عاقلانهای نیست، برعکس، بدهکار بودن خیلی هم فکر خوبی است. بدینسان تورم خودش را تقویت میکند و ادامه پیدا میکند. در بلند مدت، تورم با فروپاشی پول رایج کشور به پایان میرسد.
🤔 کینز، همان مردی که گفته بود که در بلند مدت همهی ما مردهایم، یکی از حلقههای سلسله نویسندگان تورم گرای قرن بیستم بود. همهی این اقتصاددانان با نظام پولی پایهی طلا یا پشتوانهی طلا برای پول مخالف بودند و علیه آن مینوشتند در حالی که امتیاز نظام پولی پایه طلا در این است که به سیاستهای دولتها و احزاب سیاسی بستگی ندارد و نوعی محافظ در برابر دولتهای ولخرج است رهبران آن میتوانند به مردم و سیاستمداران بگویند: «نمیتوانیم هزینه این ولخرجی ها [افزایش حقوق و مزایای کارمندان، بودجه عمرانی و هزینهٔ پروژه ها با ادعای کاهش بیکاری و ...] را تأمین کنیم، مگر اینکه مالیاتها را افزایش دهیم.»
🤔 تضمین بیجای ممانعت از ورشکستگی بانکها و یا پرداخت مطالبات مالباختگان موسسات ورشکسته از جیب مردم، وادار کردن بانکها به پرداخت تسهیلات با شرایطی خارج از عرضه و تقاضای بازار سرمایه (اغلب به خودیها و ذی نفوذان) و ناترازی حساب، بانکها را با خلق نقدینگی جبران کردند و مالیات تورمی و در نتیجهٔ آن کاهش ارزش پول ملی را به مردم تحمیل کردند، ماحصل پول دولتی است و هرگز در نظام پولی پایه طلا ممکن نمیشد.
✏️ لودویگ فون میزس
✔ کانال سیگنال
🙏 @Signal99