متن زیر را دیروز به مناسبت سالروز تولد شهید عزیز عبدالله اسلامی دریافت نمودم و در بعضی کانال ها باز نشر دادم . امروز هم شما را میهمان این دلنوشته زیبا می نمایم : ۲۱ تیرماه فرا رسید و مثل هرسال دوباره در سالروز تولدت با خودم فکر کردم اگر الان در دنیا بودی چندساله میشدی؟ چه کارهایی میکردی؟ تصور میکنم الان مرد قدبلند و خوش تیپی بودی که محاسنت جوگندمی شده بود، حتما ازدواج کرده بودی و شاید نوه هایت از سروکولت بالا میرفتند و میخندیدی... اگر بودی، ساعت ها با برادرزاده ها و خواهرزاده هایت گرمِ گفتگو میشدی ... اگر بودی، الان با همان لبخندهای قاب گرفته، نگاهمان میکردی و با شوخی هایت صفا میدادی به جمع های رنگ و رو رفته مان ... اگر بودی، مطمئنم رنگِ دنیا را نمیگرفتی! آخر آدمی در دوران جوانی هر چه بکارد در پیری برداشت میکند ... تو جوانِ مومن و مبارزی بودی، اگر الان هم حضور داشتی، باز هم میجنگیدی با هر چه خلافِ حرفِ خداست ... تو عبدالله هستی، بنده ی خوبِ خدایی و چقدر با زیرکی جانت را هدیه کردی به محضرِ حضرتِ دوست ...
راست گفت پیر مراد ما: "شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی گذارند این جان، مفت از دستشان برود و هر چه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست بیاورد به برکت خون این جوانان شهید است... "
جوانِ شهید! دعا کن برای جوانیمان، دعا کن برای روزگارِ پیریمان ... دعا کن ما هم مثل تو عاقبتمان خیر شود و سرانجاممان نیکو ...