📨#خاطرات_شهدا
🔴شهید مدافعحرم #غلامعلی_تولی
📀راوے: همسر شهید
تمام زندگیم با شهید، شیرین و خاطرهانگیز بود. یکی از جالبترین خاطراتمان، زمانی بود که در شهرستان گالیکش زندگی میکردیــــم؛ دو فرزند داشتیم که سهساله و یکساله بودند
👶🏻شهید
تولی به مأموریتی سهماهه رفته بود؛ من نه نامهای از او دریافت کرده بودم و نه تلفنی زده بود. یک روز فرزندانم را در منزل گذاشتم و به قصد خرید نان به سر کوچه رفتم
🛍🍞داخل کوچه که شدم، از دور مردی را دیدم که یک ساک به روی دوشش گذاشته بود و با ریشهای بلند به سمت من میآمد
🪖🎒🚶♂توجه نکردم تا اینکه با صدای بلند مرا "عزیــــــــز" صدا کرد! متوجه شدم که
غلامعلی است
💚😀باور نمیکردم چون خیلی تو این چندماه سختیکشیده بودم. متوجه نبودم که داخل کوچــــهام، خودم را به سمتش انداختــــم و هر دو شــــروع به گریــــه کردیــم
💔🥲تا اینکه خانمی در را باز کرد و گفت چی شده؟
غلامعلی گفت هیچی خانم! همسرمــــه
☺️با همین حالِ گریه به خانه رسیدیم. من بهقدری هیجان داشتم که یادم رفت اصلا برای چی بیرون آمده بودم! نان هم نگرفتم
🤭انتشار با ذکر
#منبع🆑 shohada72_313