💠 پاسخ به شبهات (
#قرآنی)
🔻متن شبهه
سرنوشت تاريك زنان پيامبر بعد از مرگش
در ايه ٥٣ سوره احزاب قران ميگويد كه كسي حق ندارد بعد از مرگ محمد با همسرانش ازدواج كند. اين ايه يكي از غير انساني ترين و وحشيانه ترين ايه ها در مورد حقوق اين زنان نگونبخت است(حدود ١٣ زن) كه بعد از مرگ محمد اجازه ازدواج و داشتن همسر نداشتن و بقيه عمرشان را بايد در تنهايي و فلاكت زندگي كنند ،به علت اينكه
1_ هيچ منبع درامدي نداشتند
2_ در تنهايي و بدون داشتن همسر و همدم بايد زندگي ميكردند
3_ در عذاب روحي و جسمي بخاطر نداشتن رابطه با يك جفت مذكر
4_ نداشتن فرزند و به گور بردن اروزوي فرزند
اين ظلم و ستم محمد به انها شايد بخاطر افشا شدن راز ابتر (مقطوع النسل) بودن او باشد و شايد هم بخاطر حس مالكيت و خودخواهي محمد حتي بعد از مرگش در مورد اين زنان.
🔻پاسخ به شبهه
🔸آیه 53 سوره احزاب می فرماید: «شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است.»
🔸تعداد زنان پیامبر آنچه معروف است 9 تا 12 نفر بوده اند که همه آنها بیوه بوده بجز همسر اول ایشان حضرت خدیجه. علت این تعدد زوجات نیز مختلف است که در مطلب زیر به آن اشاره کرده ایم:
🌐 http://shobhe.net/Archives/2817🔸در ازدواج شرط اساسی، رضایت دو طرف است، یعنی هم زن و هم مرد باید برای عقد رضایت داشته باشند؛ درباره زنان پیامبر نیز حکم همین است، پس آنها با رضایت تمام اقدام به زوجیت با حضرت پیامبر کرده اند و اجباری در کار نبوده، ضمن اینکه با نزول این آیه می توانستند، قبل از رحلت پیامبر، طلاق بگیرند و مشمول این حکم نشوند.
🔸و از آنجا که پیامبر اکرم تا سن 25 سالگی مجرد بودند و در 25 سالگی اقدام به ازدواج با حضرت خدیجه نمودند و تا سن 55 سالگی بعد از رحلت حضرت خدیجه، با تعدادی از زنان عرب که همگی بیوه بودند، اقدام به ازدواج کردند. و از انجا که رسم ازدواج با زنان بیوه، در عرب مرسوم نبوده بلکه قبیح نیز بوده،پس اگر هوس در پیامبر اکرم راه داشت، این عمل (ازدواج مکرر) را در دوران جوانی مرتکب می شدند و یا اگر در دوران میانسالی اقدام می نمودند، با زنان زیبارو و باکره ازدواج می نمودند نه زنان بیوه.
🔸علت این امر که زنان پیامبر بعد از رحلت ایشان، با کسی نباید ازدواج کنند، با اختیار و علاقه خود بوده است، چرا که می توانستند؛ قبل از رحلت پیامبر اقدام به طلاق بکنند. اما خودشان پذیرفتند ام المومنین باشند و شرایطش را بپذیرند.
🔻اما پاسخ به چهار علت مطرح شده در متن شبهه:
1_ زنان پیامبر بعد از پیامبر، با علاقه خود این شرایط را پذیرفتند، و بعد از پیامبر اکرم، همچون سایر افراد از بیت المال کسب درآمد می کردند و یا اینکه حق داشتند به کاری اشتغال پیدا کنند. زنان پیامبر طبق احکام اسلام از ازدواج بعد از پیامبر منع شده اند نه اشتغال و ... ضمن اینکه هیچ یک از زنان پیامبر در دوران پس ایشان، از مشکل مالی گله و شکایتی نکردند و گزارشی تاریخی در این زمینه وجود ندارد.
2_ زندگی در تنهایی، علاقه خودشان بوده است، همانطور که قبل از ازدواج پیامبر تنها بودند، پیامبر با آنها رابطه زناشویی برقرار کردند. پس آنها در این مساله ضرر نکردند. بلکه خودشان با میل شخصی و اعتقاد همسری پیامبر اسلام را پذیرفتند. و احکام ما بعدش را خبر داشته اند و با این حال با رضایت تمام به ادامه زندگی با پیامبر ادامه دادند.
3_ نداشتن رابطه با یک جنس مذکر، همیشه موجب مشکلات روحی و روانی و حتی جسمی نمی شود. بلکه در برخی موارد این مشکلات پیش خواهد آمد. با این وجود، گزارشی تاریخی از عدم رضایت این زنان (که اکثرشان سن قابل توجه ی داشتند و به اصطلاح دیگر به دوران یائسگی رسیده و علاقه ای برای روابط جنسی نداشته اند) نسبت به این شرایط نقل نشده است. حتی در برخی نقل ها اذعان دارند که بعد از پیامبر رغبت برای زندگی را نداشته اند چه رسد به زندگی مشترک.
4_ از آنجا که عدالت شرط ازدواج های دوم و سوم .. است، پس یقینا پیامبر اکرم بین زنان خویش این عدالت را رعایت کرده و با همه آنها رابطه جنسی داشته اند، به طوری که حتی ماریه قبطیه از پیامبر اکرم، صاحب فرزندی به نام ابراهیم شد؛ که در دوران شیرخوارگی از دنیا رفت. بنابراین اگر زنان پیامبر بجز، حضرت خدیجه کبری و ماریه قبطیه، صاحب فرزند نشدند، بیانگر نقصی در آنان و یا حکمتی از جانب خداوند متعال بوده است که اگر آنان صاحب فرزند شوند، موجب فتنه خواهند شد. حائز اهمیت است برخی از زنان پیامبر قبل از پیامبر صاحب فرزندی بودند و این تنهایی در مورد برخی از آنها صادق است نه همه آنها.
🔻برای مطالعه مطلب به طور کامل به آدرس زیر مراجعه کنید:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3214👇ادامه پاسخ در پست بعدی...
......................................
🌐 @shobhe_net