View in Telegram
طنز تلخ ماجرا اینجاست که آن‌هایی که اول هفته، از پخشِ بدون‌سانسورِ آن برنامه از تلویزیون حیرت کرده بودند، آخر همان هفته داشتند به صداوسیمای تندروها فحش می‌دادند که چرا حرف آن استاد را سانسور نکرده‌ای؟ میزانسن به شکل احمقانه‌ای مضحک بود. به‌هرحال، بی‌گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق/ یوسف از دامان پاک خود به زندان می‌رود. چند روز بعد از آن اتفاق، دو نفر از استادانی که پیش‌تر به «شیوه» دعوتشان کرده بودیم، تماس گرفتند و از حضور در برنامه انصراف دادند. بی‌پرده بگویم: ترسیده بودند. می‌گفتند این روزها در فضای دانشگاه بگیر و ببند و نطق‌کشی براه است. اگر ما بیاییم و حرفی بزنیم که خوششان نیاید، نسقمان می‌کنند و گوشمان را می‌بُرند. مگر نمی‌بینید؟ استاد باسابقۀ دانشگاه را فلک می‌کنند تا حساب کار دست بقیه بیاید. القصه گربه را دم حجله کشتند. پیام دریافت شد. بگذریم. گفتند «شیوه» را تعطیل کرده‌اند. و کسانی که تا یک ماه پیش، سازمان را بابت «سانسور نکردن» سخنان یک استاد دانشگاه مؤاخذه می‌کردند، امروز آزادی‌خواه شده‌اند و سازمان را بابت تعطیلی «شیوه»، تمامیت‌خواه و تک‌صدا می‌خوانند. بازار ادباری است برای خودش. باز هم بگذریم. خیر. کسی «شیوه» را تعطیل نکرده است. ما مانده‌ایم و گرده‌مان که هنوز از زیر بار بازخواست بابت یک برنامۀ تلویزیونی ساده راست نشده است. ما مانده‌ایم و استادانی که به دلایل مختلف، دیگر میل به حضور در برنامه ندارند. «شیوه» بستر طرح بیشترین و تندترین نقدها به دولت قبل بود؛ اما اتفاقی برای کسی نیفتاد. «شیوه» بر سر سنت گفت‌وگو ایستاده است و ایستادگی کرده است و دیر یا زود، بازخواهد گشت؛ زمانی که مطمئن شویم می‌توانیم باز هم بستر یک گفت‌وگوی سالم و امن و پایدار را فراهم کنیم. زمانی که مثل قبل بتوانیم خیال استادان را از عواقب احتمالی حضور در برنامه راحت کنیم. بله. ان‌شاءالله باز خواهیم گشت؛ وقتی که زخم‌های ناشی از اصابت آزادی بیان بر پیکرمان کمی بهتر شود. البته فقط کمی. 🔺 @shiveh_tv4
Telegram Center
Telegram Center
Channel