Shervan Fashandi

#جاعش
Channel
Logo of the Telegram channel Shervan Fashandi
@shervanfashandiPromote
267
subscribers
1.32K
photos
567
videos
229
links
یادداشتهای کوتاه شروان فشندی
Shervan Fashandi
در باب ملی‌گرایی: ‏۱) نظام جاعش را ارتجاع سرخ (چپ) و سیاه (اسلامگرایی) سر کار آورد، اما بدون عنصر/کاتالیزور سوم امکان نداشت بتواند ۴۰ سال روی پا بماند. ‏ملی‌گرایی رمانتیک و غربستیز (و گاه نژادپرستانه) همان عنصر کمکی سوم است که سر سر بزنگاه به یاری ⁧ #ارتجاع_سرخ_و_سیاه…
دلواپسان پوریم یا ⁧ #شیعیان_هخامنشی

در نقدی که پیشتر بر "ملی گرایی رومانتیک" نوشتم (توییت نقل شده را ببینید) اشاره کردم که افسانه پوریم از مواردی است که موجب اتحاد ⁧ #ارتجاع_سرخ_و_سیاه ⁩ (پایه بنیادین نظام ⁧ #جاعش ⁩) با ملی گرایی رومانتیک (نیروی کمکی و محلل جاعش).

در یهودستیزی شده و می شود. نخست ببینیم افسانه پوریم که در کتاب مقدس یهودیان آمده چیست:
‏در زمان هخامنشیان اقلیت بزرگی از یهودیان در ایران آن زمان (سرزمین پارس و ماد و بابل) می زیستند. یکی از یهودیان ایرانی به نام مردخای از توطئه ای علیه شاه آگاه می شود و جان خشایارشاه را نجات می دهد. از اینرو در دربار شاه مقام حاجب می گیرد. در دربار مردخای با وزیر خشایارشاه (هامان) که مردی بسیار مغرور بوده اختلاف شخصی پیدا می کند. در همان احوال خشایارشاه از ملکه محبوبش دلخوری پیدا می کند و به دنبال همسر تازه ای می گردد.

مردخای برادرزاده یتیمی به نام استر داشته که از کودکی بزرگش کرده بوده. او خشایارشاه را با استر آشنا می کند و شاه شیفته زیبایی استر می شود. بی آنکه بداند استر یهودی است با او ازدواج می کند و استر ملکه محبوب می شود. از آن سو هامان با گروهی از درباریان نقشه می ریزند تا همه یهودیان ایرانی را در یک روز موعود قتل عام کنند.

مردخای از استر می خواهد که از دلبستگی شاه به خود استفاده کند و خدمات مردخای را به شاه یادآوری کند. سپس فرمانی از شاه می گیرند که به جای مردخای هامان و پسران و طرفدارانش به دار کشیده شوند. همچنین با گرفتن فرمانی از شاه، یهودیان یهودیان چندهزار تن از دشمنانشان را که به دنبال نسلکشی یهودیان بودند در پایتخت (شوش) و دیگر شهرهای هخامنشیان مجازات می کنند.

‏دو نکته: نخست اینکه جز کتاب مقدس یهودیان (که مانند بیشتر کتب مقدس پر از داستانهای خرافی/افسانه است) هیچ سند تاریخی دیگر بر افسانه پوریم در دست نیست. نه منابع یونانی و نه ایرانی سخنی از واقعه پوریم نمی گویند.

دوم اینکه گیرم هم واقعیت تاریخی داشته باشد، ⁧ #شیعیان_هخامنشی ⁩ بیش از آنکه بخواهند یهودیان را بابتش سرزنش کنند، باید گریبان خشایارشاه را بگیرند که شاه مملکت بوده و همه کار به دستورش انجام شده.

از اینکه بگذریم. "دلواپسی" و "داغداری" ⁧ #شیعیان_هخامنشی ⁩ برای کشتاری که ۲۵۰۰ سال پیش اتفاق افتاده (تازه اگر به کل افسانه نباشد) خنده دار است. پس از آن تهاجمات زیادی به ایران شده که اغلب بسیار خونبارتر هم بوده.

شیعه_هخامنشی ⁩ در پی انتقام از یونانیها بابت حامله اسکندر، از مغولها بابت چنگیز و هلاکو، یا از اعراب بابت حمله به ایران نیست. اگر نظامیان ایران موشکی هوا کنند و رویش به زبان مغولی مغولستان را تهدید کنند، همه حتی شیعیان هخامنشی آنها را دیوانه می خوانند و به ریششان می خندند.

#شیعه_هخامنشی ⁩ به صورت گزینشی و دقیقا جاهایی که صرف داشته باشد رگ ملی گرایی و ناسیونالیسمش قلنبه می شود. مثلا حمله اعراب صدر اسلام به ایران نه تنها یک ⁧ #شیعه_هخامنشی ⁩ را "اذیت نمی کند" که تازه بابتش "مچکر" هم هست، احتمالا چون موجب شده به شرف اسلام نائل شود.

حالا اینکه این حمله موجب از دست رفتن همیشگی پایتخت ایران (تیسفون که آن را "دل ایرانشهر" می خواندند) و منطقه عراق (که نیمه شمالیش به کل ایرانی نشین بود) شده دیگر مساله مهمی نیست که خاطر شیعیان هخامنشی را بیازارد.

از نظر یک ⁧ #شیعه_هخامنشی ⁩ شان و بلکه بزرگترین افتخار برای دختر پادشاه ایران (شهربانو دختر یزدگرد) این است که یکی از انبوه زنان حرمسرای نوه پیامبر شود تا انتقال دهنده "ژن خوب" بنی هاشم باشد (کاری به راست یا افسانه بودن داستان شهربانو زن امام حسین نداریم).

گزارشهای تاریخی از دهها هزار ایرانی (به ویژه زن و کودک) که در حمله اعراب به ایران به بردگی کشیده شدند، توجهش را جلب نمی کند، چون او پس از ۲۴۰۰ سال هنوز دلواپس و داغدار پوریم است!

‏گذشته های دور به کنار، شیعه هخامنشی از روسیه هم که بخشهای بزرگی از ایران (قفقاز و پاره هایی از آسیای میانه) را را از ایران جدا کرده هیچ کینه ای ندارد، اصلا پوتین و روسیه متحد استراتژیکش است (لابد تا برود از حرم دفاع کند). خلاصه هر گونه ای از ملی گرایی که برای یهودستیزی یا غربستیزی به کار نیاید برای یک ⁧ #شیعه_هخامنشی ⁩ بیفایده است.
Shervan Fashandi
ملای کراواتی از ملای عباپوش خطرناکتر است! .
در باب ملی‌گرایی:

‏۱) نظام جاعش را ارتجاع سرخ (چپ) و سیاه (اسلامگرایی) سر کار آورد، اما بدون عنصر/کاتالیزور سوم امکان نداشت بتواند ۴۰ سال روی پا بماند.

‏ملی‌گرایی رمانتیک و غربستیز (و گاه نژادپرستانه) همان عنصر کمکی سوم است که سر سر بزنگاه به یاری ⁧ #ارتجاع_سرخ_و_سیاه ⁩ می رود تا رژیم را سر پا نگه دارد. بهانه اش هم البته «حفظ کیان کشور» و «نگهبانی از ایران» است.

دقت کنید که این ملی‌گرایی رمانتیک عنصر اصلی در عناصر سه‌گانه نظام نیست. فقط کمکی است، نقش محلل را دارد، یک چیزی در مایه های سرود سرود «ای ایران» که دم انتخابات از صداوسیمای ج.ا. پخش می شود؛ یا چیزی در مایه های «ایران اسلامی» و «میهن اسلامی» گفتن مجریان خنک صداوسیما.

‏محلل است بدین معنی که وقتی مصرفش به پایان رسید، پرتش می کنند ته گنجه تا دوباره لازم شود، یک چیزی در مایه های خود خود نهضت آزادی و ملی-مذهبی/منقلی ها و جبهه‌[ضد]ملی هایی که به بختیار پشت کردند و با امامشان بیعت!

‏وقتی مصرفشان (یعنی جااندازی نظام) گذشت، از حلقه مرکزی نظام تبعید شدند به حاشیه قدرت. اما هرگز از قلعه نظام کامل بیرون انداخته نشدند تا در همان حاشیه نقش «خندق نظام» را داشته باشند. پس این از کمکی و محلل بودن این ملی‌گرایی رمانتیک. اما برویم سر ماهیتش.

‏این ملی‌گرایی ماهیت ضدغربی دارد، و اصلا از اینرو مطلوب نظام است. سمت و سویی شیعی-صفوی و سنی‌ستیز دارد، پس باز برای نظام کارگشاست. به ⁧ #جاعش ⁩ (جمهوری اسلامی عموم شیعیان) امکان می دهد که به هدف اصلی خود یعنی گسترش امپراتوری شیعی رنگ و لعاب ملی بزند، مثلا کثافتکاری خود در سوریه و یمن را تحت عنوان «ادامه بلندپروازیهای خسروپرویز و ساسانیان» توجیه کند! بگذریم که ملی‌گرایان رمانتیک جاعش آنقدر ابلهند که نمی دانند از قضا همان بلندپروازیهای احمقانه خسروپرویز بود که منابع ساسانیان را تباه کرد و زمینه را برای کشورگشایی اعراب در ایران فراهم آورد.

‏ملی‌گرایان رومانتیک شیفته تاریخ، بویژه تاریخ ایران هستند، اما اغلب همان را هم نخوانده اند، دستکم با دید انتقادی نخوانده اند.

‏این ملی‌گرایی یهودستیز هم هست. با یک افسانه افسانه پوریم می شود سرش را شیره مالید تا توجیه کننده و «جاانداز» اسراییل‌ستیزی هیستریک و بیمارگونه جاعش شود.

‏از همه خنده‌دارتر، اگر لازم باشد، این ملی‌گرایی عربستیز هم می شود. این زمانها یادشان می رود که کل ماهیت شیعه و ⁧ #جاعش ⁩ بر پایه باور به «ژن خوب» در میان در یک خانواده (خاندان علی) از یک قبیله عرب (بنی هاشم) بنا شده، چنانکه با گزافه‌گویی و غالیگری اعضای این خاندان را تا حد خدا بالا می برد و حتی ادعا می کند که جهان برای پنج تن یا چهارده معصوم آفریده شده 😨 ادعاهایی که اکثریت مسلمانان و اعراب جهان (سنیان) را به خنده می اندازد آری این ملی‌گرایی رومانتیک معجون شگفتیست که همزمان هم عربستیز است و هم «ژن خوب» یک خاندان عرب را می پرستد!

‏پایان سخن آنکه، این ملی‌گرایی رومانتیک ماهیتا غیرمنطقی و بیگانه ستیز و نژادپرست است، چون بر این پایه احمقانه بنا شده که: ما (در فوتبال یا هرچه) از دیگران بهتریم. ال آنکه وطندوستی و ملی‌گرایی لیبرال که در غرب (یا حتی دموکراسیهای پیشرفته شرق آسیا) حاکم است، اصلا بنایش این ادعای احمقانه نیست که ما همه چیز از همه بهتریم.

‏احتمالا هر کسی مادرش را بیش از هر کس دیگر در جهان دوست دارد، اما اگر ادعا کند که مادرش مهمترین و دانشمندترین و زیباترین و هنرمندترین زن دنیاست، همه به او می خندیم و دیوانه اش می خوانیم. ما مادرمان را دوست داریم چون ما را پرورانده و به ما هویت داده و کانون خانواده است، نه لزوما چون بهترین زن دنیاست.

‏این است تفاوت ملی‌گرایی رومانتیک کور و نژادپرستانه با گونه لیبرال و واقعگرایانه آن!