همین؛ تا بر سرِ کار آمدید آواز باران مُرد
صدا زنجیر شد، آیینه دق کرد آسمان تا خورد
هوا اکسیژنی روشن ندارد؛ خانه تاریک است
چه گلهایی که از چرکِ نفسهای شما پژمرد!
درختان را به کامِ قصرهای پوکتان کُشتید
و نسلِ یوزها از شیوهی پفیوزتان افسرد
دهانهاتان نه تنها وعدهی دیروز یا امروز
که حتا ریزهنانِ سفرهی بیروزیان را خورد
چه عدلِ بینظیری دارد این بازیِّ لامذهب!
که «ظالم» با «ستمگر» ساخت؛ هم این بُرد و هم آن بُرد
فلانیها! که حتا نامتان ننگ است، من هرگز
میان شعرهایم از شما نامی نخواهم برد
#مریم_جعفری_آذرمانی
۱۳ آبان ۱۳۹۸
#کتاب_تمایلات
https://t.center/sherhaye_yavashaki