🔴 «مانیفست جوانان غزه در سال ۲۰۱۰ برای تغییر وضع موجود» لعنت بر حماس. لعنت بر اسرائیل. لعنت بر الفتح. لعنت بر سازمان ملل. لعنت بر آژانس امداد و کار سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی (UNRWA). لعنت بر آمریکا! ما جوانان غزه از اسرائیل، حماس، اشغالگری، تجاوز به حقوق بشر و بیتفاوتی جامعه بین المللی بیزاریم!
ما می خواهیم فریاد بکشیم و همچون١٦ F های اسرائیل که دیوار صوتی را می شکنند این دیوار سکوت و بیعدالتی و بیتفاوتی را بشکنیم؛ فریادی با تمام قدرت نهفته در جانهایمان برای رهایی از این سرخوردگی عمیق که بهعلت زندگی در این وضعیت جهنمی جسم و جان ما را نابود میکند.
ما از اینکه گرفتار مبارزه سیاسی دولتها شده ایم، بیزاریم؛ بیزاریم از شبهای تاریک و قیرگون و هواپیماهایی که بر فراز خانههایمان چرخ می زنند؛ بیزاریم از کشتار کشاورزان بیگناهی که در منطقه بیطرف مورد اصابت گلوله قرار میگیرند زیرا می خواهند از زمینهایشان مراقبت کنند؛ بیزاریم از آدمهای ریشو که تفنگ بر دوش در خیابانها گشت میزنند، از قدرتشان سوءاستفاده می کنند و جوانانی را که برای اهداف مورد اعتقادشان تظاهرات می کنند، کتک میزنند و یا به زندان میاندازند؛ بیزاریم از دیوار شرمآوری که ما را از سایر قسمتهای کشورمان جدا کرده و ما را در قطعه زمینی بس کوچک حبس کرده است؛ بیزاریم از این که ما را تروریست و خشک مغزان کوته بینی بنامند که در جیبهایمان مواد منفجره و در چشمهایمان شرارت نهفته است؛ بیزاریم از بیتفاوتی جامعه بینالمللی نسبت به وضعیت ما، از به اصطلاح کارشناسانی که نگرانیها را بیان میکنند و قطعنامه صادر میکنند اما از عملیکردن هر آنچه که مورد توافقشان است میهراسند؛ ما از این زندگی گند و کثافت، از زندانیشدن توسط اسرائیل، از کتکخوردن توسط حماس و از نادیده گرفته شدن کامل توسط سایر کشورهای جهان بیزاریم.
انقلابی در درون ما در حال رشد و نشو و نماست، نارضایتی و سرخوردگی عظیمی که ما را نابود می کند مگر آن که راهی برای هدایت این انرژی عظیم به سوی چیزی پیدا کنیم که بتواند وضع موجود را به چالش بکشد و نوعی امید در دل های ما بدمد.
ما با جانکندن حملۀ اخیر اسرائیل به غزه را تاب آوردیم، حملهای که طی آن اسرائیل ما را سخت درهم کوبید و خرد و خمیر کرد و هزاران خانه و زندگی و آرزو را نابود کرد. در جریان این جنگ، ما به این احساس محتوم رسیدیم که اسرائیل می خواهد ما را از صفحۀ گیتی محو کند. در سالهای اخیر، حماس هر کاری خواسته است کرده تا بتواند اندیشهها، رفتار و انتظارهای ما را کنترل کند. ما اینجا در غزه نگران آنیم که به زندان بیفتیم، بازجویی شویم، کتک بخوریم، شکنجه شویم، بمب بر سرمان بریزد و کشته شویم. ما میترسیم زندگی کنیم، زیرا برای هر قدمی که برای هر کاری برمی داریم باید کلی فکر کنیم که نکند برایمان عواقب ناگواری داشته باشد. همه با محدودیت رو به روییم. نمیتوانیم آن طور که میخواهیم عمل کنیم، آن طور که می خواهیم حرف بزنیم، نمی توانیم کاری را که دوست داریم بکنیم، گاه حتی نمیتوانیم آن طور که میخواهیم فکر کنیم زیرا اشغال سرزمین با چنان شدتی ما را در چنگال خود فشرده که مغزها و قلب هایمان را به درد آورده و ما را واداشته که خود را به دریای اشک و حرمان و خشم بسپاریم!
دیگر بس است! بس است درد، بس است اشک، بس است رنج، بس است کنترل، محدودیت، توجیههای ناموجه، ترور، شکنجه، بهانه، بمباران، شبهای بیخوابی، غیرنظامیانِ مرده، خاطرات سیاه، آینده یاسآور، حالِ دردناک، سیاست آشفته، سیاستمداران خشک مغز، مزخرفات مذهبی، بس است زندان! ما میگوییم بس کنید! این آیندهای نیست که ما میخواهیم!
ما سه چیز می خواهیم.
-میخواهیم #آزاد باشیم.
-میخواهیم #زندگی_بهنجار داشته باشیم.
-میخواهیم در #صلح زندگی کنیم.
آیا مطالبه این ها چیز زیادی است؟»
بازنشر: کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری
۴ آبان ۱۴۰۲
#صلح_رفاه_برابری_آزادی@Shbazneshasteganir