#رضاشاه_روحت_شاد#شاهنشاه_ایرانیرضا شاه کبیر جز شخصیت هایی در تاریخ این سرزمین است که واقعا احساس شیفتگی نسبت به او دارم،
رضا شاه حاصل تغییرات بنیادین در فهم ایرانیان از سیاست و اقتصاد بود
همه گمان می کنند که رضا شاه فردی بود که یک تنه و یکه تازانه عمل می کرد ولی هنگامی که اندیشه روشنفکران آن دوران را بررسی می کنیم می بینیم که تلاش آنان برای تحکیم جایگاه رضا شاه بی تاثیر نبوده، خواستگاه پادشاهی پهلوی را باید در ناسیونالیسم (مراد میهن پرستی است)، مدرنیسم و ترقی خواهیِ ایرانی دانست که با دیدن پیچیدگی ملل غرب به وجود آمد البته همراه با حسرتی جانسوز .
اغلب صاحبان اندیشه به دنبال شخصیتی بودند که با مشی اقتدار طلبانه و حکومت مرکزی پر قدرت بتواند به گفته های آنان جامعه عمل بپوشاند، بگذارید فقط به بندی از تاریخ اشاره کنم تا دقیقا روشن شود.
انجمن
ایران جوان از جوانانی تشکیل شده بود که سال ها در برلین و پاریس درس خوانده بودند و مرام نامه ای نگارش کرده بودند به این مفاد:
"" الغای کاپیتولاسیون، احداث راهآهن، استقلال گمرکی
ایران، فرستادن دانشجویان دختر و پسر به اروپا، آزادی زنان، وضع قانون جزا، توجه به ترویج معارف و تعلیمات ابتدایی، تأسیس مدارس متوسطه و توجه به تحصیلات فنی و صنعتی، محروم کردن بیسوادان از حق رأی، تأسیس موزهها و کتابخانهها و تئاترها، اخذ و اقتباس قسمت خوب تمدن اروپا""
علی اکبر سیاسی در خاطرات خود می نویسند :
چیزی از تأسیس «
ایران جوان» نمیگذشت که سردارسپه نخست وزیر نمایندگان
ایران جوان را به حضور خواند. انجمن دعوت سردارسپه را پذیرفت؛ البته جز این هم نمیتوانست بکند! اسماعیل مرآت، مشرّف نفیسی، محسن رئیس و من با اندکی بیمناکی به اقامتگاه او که در آن موقع در خیابان سپه تقریباً روبروی مدارس نظام (بعدها دانشکده افسری) بود رفتیم.
در محوطه باغ ایستاده بودیم که او با شنلی که بر دوش داشت با قامت بلند و برافراشته خود از دور پیدا شد و روی نیمکتی نشست و به
ما اشاره کرد نزدیک شویم و روی نیمکتی که نزدیک او بود جلوس کنیم.
آنگاه گفت:
«شما جوانهای فرنگرفته چه میگویید؟ حرف حسابتان چیست؟ این انجمن
ایران جوان چه معنی دارد؟»
من گفتم: این انجمن از عدهای جوانان وطنپرست تشکیل شده است.
ما از عقبماندگی
ایران و از فاصله عجیبی که
ما را از کشورهای اروپا دور ساخته است رنج میبریم و آرزوی از بین بردن این فاصله و ترقی و تعالی
ایران را داریم و مرام انجمن
ما بر همین مبنی و اصول گذاشته شده است. گفت: «کدام مرام؟»
من مرامنامه چاپ شده انجمن را به او دادم. آن را گرفت و آهسته و به دقت خواند. آنگاه نگاه نافذ و گیرنده خود را متوجه
ما کرد و با کمال گشادهرویی گفت:
«اینها که نوشتهاید بسیار خوب است. میبینم که شما جوانان وطنپرست و ترقیخواه هستید و آرزوهای بزرگ و شیرین در سر دارید. ضرر ندارد که با ترویج مرام خودتان چشم و گوشها را باز کنید و مردم را با این مطالب آشنا بسازید.
حرف از شما ولی عمل از من خواهد بود…
به شما اطمینان، بلکه بیش از اطمینان، به شما قول میدهم که همه این آرزوها را برآورم و مرام شما را که مرام خود من هم هست از اول تا آخر اجرا کنم…
این نسخه مرامنامه را بگذارید نزد من باشد… چند سال دیگر خبرش را خواهید شنید.»
#اشکان#بازگشت_به_پهلوی_تنها_راه_نجات #ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران