#چرا_شرکت_های_بزرگ_امریکایی_گرایش_چپ_دارند( ۳ )
این ایدهای جدید نیست. ثروتمندان قدیمی، مردان اقتصاد آزاد نبودند: جیپی مورگان و اندرو کارنگی، همچون دیگر تجار همنسلشان به منظور جلوگیری از «رقابت مخرب» به شدت به مداخله مستقیم دولت در امور شرکتها معتقد بودند و آن را هماهنگی مینامیدند. دیدگاه آنها در این مورد، با دیدگاه باراک اوباما درمورد مداخله مستقیم دولت برای سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر یا تحقیقات پزشکی بسیار متفاوت است.
وسوسههای این رویکرد را میتوان در دیدگاههای بیل گیتس و وارن بافت دید: تصمیمهایی که آنها برای خودشان گرفتهاند، بسیار خوب و موثر بودهاند بنابراین چرا نباید برای دیگران نیز تصمیمگیری کنند؟
آنها ممکن است آنقدر سادهلوح یا مغرور باشند که باور کنند جایگاه اجتماعی برجستهشان در زندگی آنها را از منافع شخصی رها کرده است.
پوپولیستهایی مانند سندرز، به درستی این شرکتهای بینالمللی را اعضای یک #طبقه_خاص_و_ممتاز ( دولت سایه) میدانند که منافع اقتصادی و اجتماعی مختص به خودشان را دارند. #منافع_این_شرکتها فقط بهطور اتفاقی و گهگاه با منافع جنبشهای محافظهکاری همپوشانی دارد.
زمانی که حزب جمهوریخواه در مسائلی مانند تجارت و مهاجرت وارد میشود، این همپوشانی حتی کمتر هم میشود.
««اقتصاد آزاد و تجارت آزاد که به شدت از طرف هر دو جناح راست و چپ مورد حمله قرار میگیرد، ایدههایی بدون حزب هستند»»
همانطور که ویلیام وایت در سال 1956 کشف کرد، سرمایهداران نمیخواهند بهطور عقلانی از سرمایهداری یا لیبرالیسم کلاسیک دفاع کنند. آنها به چیز دیگری باور دارند:
رویای مدیران مبنی بر کنترل و فرماندهی جهان!!
#رفیعه_هراتی
تعجب اورست نه نامی از راکفلر و بنیادش است و نه سوروس!!
#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران