«روزنههایی برای دانشگاه»
✴️ دولت سیزدهم، در شرایطی به پایان راه خودش رسید که هم طرفداران و منتفعان، و هم مخالفان و متضررانش، انتظار داشتند نه تنها دوره اول خودش را به سرانجام برساند، بلکه در انتخاباتی احتمالا شبیه ۱۴۰۰، به راحتی برای یک چهار سال دیگر هم پاستور را برای خودش رزرو کند. سوای قضاوتهایی که درباره عملکرد سهساله این دولت در عرصههای مختلف روی کاغذ آمده، کارنامه دولت مرحوم رئیسی در زمینه آموزش عالی، از همان ابتدای کار و با مشخص شدن وزیر علوم کابینه و سپس تغییر روسای دانشگاهها، چنگی به دل نمیزد و بعد از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ در دانشگاهها، شیب منفی تندتری به خود گرفت.
🔹 روی کار آمدن دولت چهاردهم اما در کنار سایر امیدهایی که برانگیخته، میتواند نویدبخش بهبود فضای دانشگاههای ایران هم باشد؛ دانشگاههایی که در سه سال گذشته فضایی رخوتزده و امنیتی شبیه فضای چند سال پس از ۸۸ را تجربه کردند و حالا امیدوارند در دولت جدید روزنههایی برای نفس کشیدن بیشتر و بهتر پیدا کنند.
🔹 اولین قدم در این راستا به انتخاب وزیر علوم و در ادامه آن تعیین روسای دانشگاهها برمیگردد. در شریف برای انتخاب رئیس سنتی نسبتا قدیمی وجود دارد که براساس آن، شورای دانشگاه با رأیگیری، چند گزینه را انتخاب و به وزارت علوم معرفی میکند تا یکی از آنها سکان اداره دانشگاه را به دست بگیرد. روسایی که از مجرای این سنت روی صندلی ریاست شریف ننشستهاند، معمولا در استفاده از تمام ظرفیتهای دانشگاه برای اداره بهتر آن عاجز بودهاند و دانشگاه را با چالشهای مختلفی روبهرو کردهاند، چرا که حداقل اعضای هیئتعلمی دانشگاه از همکاری با چنین روسایی استقبال نمیکنند و در نتیجه سطح کیفی هیئترئیسه و به تبع آن سایر مدیران دانشگاه افت میکند. مقایسه هیئترئیسه دانشگاه در دوران چند رئیس اخیر این تفاوت سطح کیفی را به خوبی نشان میدهد. از طرف دیگر اولویت رئیسی که از مجرای همفکری و نظرخواهی خانواده دانشگاه انتخاب نشده باشد هم بعید است مسائل مهم و چالشهای اصلی دانشگاه باشد و بیش از دانشگاه، به فکر رضایت خاطر آنهایی خواهد بود که بیرون دانشگاه نشستهاند و با قصد و غرضی او را برای ریاست دانشگاه برگزیدهاند. بنابراین در صورتی که دولت جدید، انتخاب رئیس دانشگاه را به خانواده خود دانشگاه بسپارد، میتوان امید داشت که دوباره دانشگاهی زنده و بانشاط و فعال را تجربه کرد.
🔹 موضوع دیگری که در سه سال دولت مرحوم رئیسی به رخوت فضای دانشگاه دامن زد، سیطره نگاه امنیتی به آن بود. این نگاه امنیتی خودش را بیش از هرجایی در مقابله با اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ نشان داد، اما پیش و پس از آن، در مواردی مثل افزایش قدرت نیروهای حراست، تغییر آییننامه شورای صنفی دانشگاهها در راستای تضعیف و کنترل این نهاد دانشجویی، تغییر شیوهنامه اجرایی آییننامه انضباطی دانشجویان و اضافه کردن بندهایی قرون وسطایی به آن برای کنترل هرچه بیشتر زندگی شخصی دانشجوها، رصد فعالیت دانشجوها در فضای مجازی و تشکیل پروندههای انضباطی براساس آن، سختگیریهای عجیبوغریب روی پوشش دانشجوها و راهی کردن دانشجوها به کمیتههای انضباطی بهخاطر صرف نوع پوشش و لباسشان، نصب دوربینهای مداربسته متعدد در سطح دانشگاهها و وضع محدودیتهای مختلف برای فعالیت تشکلها و گروهها و نشریات دانشجویی قابل مشاهده بود. این نگاه امنیتی در آخرین روزهای استقرار دولت سیزدهم هم دست از سر دانشگاه برنداشته و حالا که انتخابات به پایان رسیده، بساط تماسهای تلفنی و احضار به کمیته انضباطی بهخاطر توییتر و حجاب باز هم برپا شده، آن هم در شرایطی که خیلی از دانشجوها حتی در تهران هم حضور ندارند.
🔹 دولت چهاردهم اگر قصد دارد فضای دانشگاه را از این رخوت درآورده و شور و حالی به آن ببخشد، پیش از هرچیز باید از داشتن نگاه امنیتی به فضای آن دست بکشد و گامهایی در راستای تغییرات قوانین وضعشده در سه سال اخیر و نیز کاهش سختگیری بر فضای دانشجویی بردارد.
🔹 چالش دیگری که دانشگاههای ایران در سه سال گذشته با آن دستوپنجه نرم کردند، حذف استادان منتقد به بهانههای واهی بود. در همین شریف، آرش اباذری و علی شریفی زارچی را رسما اخراج کردند و روی کاغذ از قطع همکاری و عدم تمدید قرارداد و … اسم آوردند و مسعود نیلی را هم به اجبار بازنشسته کردند. در دانشگاههای دیگر هم از این دست اخراجها و حذفها در این سه سال کم نبوده و حالا که دولتی با رویکردی متفاوت مستأجر پاستور شده، امید میرود که فکری به حال این دغدغه دانشگاهیان داشته و حواسش بیش از اینها به تن نحیف و نزار دانشگاه باشد.
🔵 @SharifToday