«یک گفتوگوی نابرابر»
#یادداشت
❇️ مرداد ۹۷، حکم دادگاه #محمد_شریفی_مقدم، فارغالتحصیل و فعال دانشجویی شریف صادر شد، اما مهمتر و عجیبتر از رأی دادگاه، بندهایی در دادنامه شریفی مقدم بود که به مواردی مانند «مشارکت در تهیه و جمعآوری امضا برای بیانیه فراگیر دانشجویان سراسر کشور» و «حمایت از دراویش و دیگر اقلیتها در #تریبون_آزاد دانشگاهی در دانشگاه شریف» اشاره میکرد. راستش این روزها که خیلی صحبت از لزوم #گفتوگو میشود، این بندهای دادنامه شریفیمقدم زیاد در ذهنم مرور میشود.
🔸 دم زدن از گفتوگو و تعامل سازنده و...، ظاهر تروتمیزی دارد و با ژست گفتوگو در یک فضای منطقی و غیررادیکال، میشود طرف مقابل را به اهل گفتوگو و تعامل نبودن و خلاف ادعای آزاداندیشی عمل کردن متهم کرد، اما وقتی موضعها برابر نیست و هزینههای گفتوگو برای اطراف گفتوگو متفاوت است و از سوی دیگر نتیجه نهایی مستقل از گفتوگو به یک سمت گفتوگو غش میکند، چقدر میتوان انتظار داشت افراد به گفتوگو تمایلی داشته باشند.
🔸 دانشجویی را در نظر بگیرید که تفکرات، عقاید و سبک زندگی مطلوبش اختلاف زیادی با کدهای اخلاقی مدنظر مسئولین دانشگاه یا جریان نزدیک به حاکمیت دارد. گهگاهی خود یا دوستش به خاطر تخطی از این کدها، با برخوردهای تند دانشگاه و حراست مواجه میشود. ممکن است به خاطر نوشتن متنی که با این کدها در تضاد است، نشریه یا گروهش به خطر بیفتند. حال از این دانشجو دعوت میشود تا در گفتوگویی در چارچوبی منطقی حول این موضوعات به بحث بپردازد.
🔸 مسئله از آنجایی شروع میشود که اولاً این دانشجو تحت فشار قدرت و تحمیل کدهاییست که لزوما نُرم جامعه به حساب نمیآید، و ثانیاً تا زمانی که این کدها را نپذیرد، فرد روبهروی او در این گفتوگوها، به احتمال زیاد درصدد مراجعه به قدرت (و یا روشهای دیگر) برای تحمیل عقایدش خواهد بود. و ثالثاً صرف گفتن نظرات و عقاید آن دانشجو میتواند هزینههایی برای او به دنبال داشته باشد که طرف مقابل ابداً درکی از آنها ندارد. کافیست فقط یادتان بیاید در تجمع روز شنبه، ۲ مهر ۱۴۰۱ در مقابل سردر دانشگاه که شبه تریبون آزادی در آن برگزار شد، یک طرف ماجرا مجبور بود با ماسک و عینک و... چهرهاش را بپوشاند و حرفش را بزند و طرف دیگر ماجرا اساساً دغدغهای برای گفتن حرفها و نظراتش نداشت.
🔸 از طرف دیگر آیا تصمیمات و سیاستها قرار است از دل این گفتوگو بیرون بیاید یا بعد از گفتوگو، با هر نتیجهای که باشد، جریان حاکم هر آنچه را که بخواهد پیش میبرد و وقعی به این گفتوگوها نمینهد.
🔸 این حرفها را نزدم که بگویم نباید گفتوگو کرد و تنها راه ممکن همین رادیکال شدن فضا و برخوردهای حذفی و طرد افراد از دایره ارتباطیست، بلکه خواستم کمی هم به این موضوع توجه کنیم که گفتوگو وقتی موضعها برابر یا نزدیک باشند، معنا دارد، وگرنه در شرایطی که هزینههای گفتوگو برای دو طرف متفاوت و خروجی نهایی هم مستقل از روند و نتیجه گفتوگو و همیشه مایل به یک سمت گفتوگوست، چرا باید کسی از گفتوگو استقبال کند و به آن تن دهد؟
https://t.center/shariftoday/17756
@shariftoday