«جرأت انصاف داشتن»
❇️ #دکتر_نورانی، مدیر فرهنگی دانشگاه درباره حواشی اخیر پیرامون نشریه «جرأت اندیشیدن» یادداشت زیر را برای روزنامه فرستاده است:
🔸 هنوز سه هفته از آغاز به کارم در مدیریت فرهنگی نگذشته بود که با رفع ایرادات قانونی، کمیته ناظر بر نشریات تشکیل شد. شکایت حاج آقا طباطبایی از نشریه جرأت اندیشیدن مطرح شد و همانطور که همگان مستحضر شدند(!)، تنها حاج آقا عبداللهی رأی به منافی عفت بودن عکس مورد اعتراض داد. خود حاج آقا طباطبایی هم به عنوان مهمان در جلسه حضور داشت و قاطعانه از رأی معاون خود دفاع نمود. سایرین از جمله اینجانب عکس را به دلیل تمرکز آن روی مضمون ارائه شده مبتذل ندانستند. بحثها البته بسیار جدی و طولانی بود.
🔸 روز بعد، حاج آقا طباطبایی را ملاقات کردم. مثل همیشه بسیار خوشرو از من در دفترش استقبال کرد. با هم گپ زدیم و کیک میلاد پیامبر را هم خوردیم و در عین حال بر اختلاف سلایق خود تأکید ورزیدیم. ایشان بزرگوارانه همه چیز را پذیرفت. روی اصولش استوار است اما نجیبانه به خرد جمعی احترام میگذارد. هیچگاه ندیدم بخواهد از ابزار قدرتی که در دستش است، سوء استفاده کند.
🔸 گذشت تا در دومین روز دیماه برای جلسه شورای فرهنگی به دفتر رئیس دانشگاه رفتم. عدهای از بچههای حزباللهی دور
دکتر فتوحی را گرفته بودند. لحن یکی دو تا از آنها مودبانه نبود. ناراحت شدم از اینکه با پدر خود به این تندی صحبت میکنند. چهره اکثر بچهها برایم آشنا بود، از بچههای دوستداشتنی مسجدی بودند. موضوع اعتراضشان را چند دقیقه بعد متوجه شدم...
🔸 نشریه جرأت اندیشیدن عدم وارد بودن اعتراض حاجآقا را به پیروزی خود تعبیر کرده بود و ضمن انتشار نامه حاجآقا، با کنایههایی این پیروزی را جشن گرفته بود. با محتوای نامه حاجآقا مخالف بودم. خوشحالی نویسندگان محترم را درک کردم اما دلیل طعنه و کنایهها را نمیفهمم. آیا اگر مسئول نهاد دانشگاه اعتراضی به مطلبی در یک نشریه داشته باشد و ضمن تمکین به فرآیندهای قانونی، نجیبانه رأی اکثریت را بپذیرد و بحث مسکوت شود، مستحق دریافت طعنه و کنایه است؟
🔸 دکتر آزادگان عزیز و خانم رسولی گرامی را هم میشناسم؛ افرادی باشخصیت، محترم و باسواد. آیا این عزیزان مطمئن هستند که رعایت انصاف میان کنش حاجآقا و واکنش ایشان صورت گرفته است؟ آیا مسائل دیگری با این مسئله گره نخورده است؟ آیا نباید قدر وجود چنین مسئول نهادی را بدانیم؟
@sharifdaily