Internship Tips & Tricks

#ریموت
Channel
Education
Career
Business
Blogs
Persian
Logo of the Telegram channel Internship Tips & Tricks
@sharif_internshipPromote
1.41K
subscribers
1
photo
6
links
هدف این کانال، به‌اشتراک‌‌گذاری تجربه‌های مختلف از اینترنشیپ آکادمیک و همکاری کاری با خارج از کشور (چه حضوری و چه ریموت) هست. لینک ارسال پیام برای قرارگیری در کانال: @sharif_internship_admin
#کانادا
#MILA
#ریموت

خب این تجربه‌ی من با استاد نبود، با postdoc بود و روی پروژه‌ای که در حال فعالیت بودن همکاری کردیم و جوین شدم به اون پروژه‌ی از قبل تعریف‌شده. از نظر من اصلی‌ترین مشکل کار ریموت اینه که resourceای در اختیار شما قرار نمی‌گیره که بتونید استفاده کنید ازش برای ریسرچ‌تون. مثلا GPUای در اختیارتون قرار نمی‌گیره یا دسترسی سرور داده نمی‌شه که کدتون رو ران بگیرید. برا همین واقعا کار نرم و با سرعت پایین پیش می‌ره و کدها خیلی سخت بالا میاد اگر پیچیده هم باشه.

اگر به‌خصوص کارتون پیچیده‌ست و نیاز به resource داره، خیلی هم روی ریموت هم حساب نکنید چون چالش دسترسی دادن خیلی زیاده وقتی ایران هستید. البته یه خوبی کار ریموت با پست‌داک هم از نظر من اینه که خیلی بیشتر باهامون راه اومدن نسبت به همه‌ی تجربه‌های من با اساتید دیگه و در دسترس‌تر هم بودن و یادگیری پروژه هم بیشتر بود چون در دسترس‌تر بودن.

بابت خود استارت کار، من اول به استاد ایمیل زدم، بعدش به پست‌داک. خب داشتن یک پروژه‌ی RL پیش می‌بردن و من هم خودم یک پروژه‌ی RL در حال انجام داشتم، برای همین گفتم خوبه این پروژه رو شروع کنم باهاشون و برای همین همکاری کردم در ادامه. اولش هم تنها بودم، وقتی دیدم پروژه کمی سنگین هست نسبتا، به یکی از دوستانم هم گفتم که ایمیل بزنه و با هم باشیم و بعدش جوین شد به پروژمون اون شخص هم.

اون کار اولمون رو انجام دادیم، ولی result نهایی خوب نبود خیلی متاسفانه و برای همین بیخیال اون پروژه شدیم و رفتیم سر یک پروژه دیگه. شاید اگر به result نسبتا نرمالی هم می‌رسیدیم می‌شد مقاله‌ش کرد ولی ارزش نداشت این result نه‌چندان خوب. بعدش رفتیم سر یک پروژه‌ی دیگه، این پروژه‌ی دوم خیلی کِش اومد و عمدتا هم به خاطر این بود که من خودم شخصا خیلی درگیر بودم و روی پروژه‌های دیگه هم داشتم کار می‌کردم. هنوز هم ادامه داره و تقریبا یکی دو ماهی زمان نیاز داره که به نتیجه برسه و احتمالا این وقت رو بذارم بزودی.

ارتباطمون هم در ابتدا از طریق ایمیل بود و کاملا official ولی از یک جایی به بعد نرمال‌تر شد و در تلگرام با هم ارتباط داشتیم و صحبت می‌کردیم.

کلا پیشنهاد می‌کنم کار ریموت رو زمانی پیش ببرید که نیازتون به resourceهای سخت‌افزاری و سرور، زیاد نباشه که بتونید خودتون هم result بگیرید بدون نیاز به امکانات جانبی چون احتمال این‌که به کسی که تو ایران هست، دسترسی‌های اضافی بدن خیلی کمه.

✈️ @sharif_internship
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#آمریکا
#Colorado
#ریموت

درباره این تجربه اینترنشیپم بخوام بنویسم، اول از همه باید بگم که خیلی اتفاقی کلا پیش رفت همه چیز. من اول برای یک استاد دیگری ایمیل زده بودم در آمریکا و تجربیاتم رو گفته بودم. بعدش اون استاد گفت در حال حاضر خیلی پروژه‌ی باز داره و یک استاد دیگر بهم معرفی کرد که تازه استاد شده بود و دوستش هم بود و پوزیشن خالی داشت. برا همین به این استاد جدیده ایمیل زدم و گفتم که فلانی شما رو معرفی کرده. فکر کنم دلیل اصلی جواب گرفتنم هم همین قسمت متن ایمیلم بود. یعنی واقعا ایمیل‌ها رو می‌خونن انگار اساتید ولی نیاز داره یک بخشی باشه که جلب‌شون کنه جواب شما رو بدن. بعد از یکم رد و بدل ایمیل‌های مختلف درباره‌ی میزان علاقم به مسائل مختلف و تایم خالیم، قرار شد بریم میت و یک interview داشته باشیم.

از این‌جا دیگه شروع شد عملا کار ما. اول از همه تو interview یکم درباره career path و خواسته‌ام از دنیای ریسرچ و اپلای پرسید. این‌که آیا می‌خوام آمریکا اپلای کنم یا هدفم جای دیگری‌ست. بعدش هم یکم سوال technical پرسید و بعدش هم ازم خواست ایده‌های مختلفی که می‌شه روی یک مسئله، پیاده‌سازی کرد رو بگم و حالت brain storm داشت جلسه یک ربعی. آخرش ازم پرسید چه پروژه‌هایی دوست دارم و چقدر می‌تونم وقت بذارم. در واقع این‌طوری گفت که اگر می‌خوای زود نتیجه بگیری و در عین حال با من کار کنی، باید یک ایده‌ی جدید خودت بزنی چون سخته join کردن یکی به یک تیم در حالتی که تازه باهاش آشنا شدم و حضوری هم نمی‌بینمش تو آزمایشگاه، برای همین باید ایده‌ای بزنی که زود به preprint تبدیل بشه و در ادامه شانس بالایی برای acceptance هم داشته باشه تو کنفرانس‌های رنک A و A* فیلد. خب انقدر راحت نیست این کار ولی یک سری ایده خودش پیشنهاد داد که کسی رو نداشته روشون کار کنه و برای همین می‌شه روی اون‌ها کار کرد.

بعد از جلسه بازم یکم ایمیل رد و بدل شد و کار شروع شد. خوبی ریسرچ ریموت اینه که می‌تونی هر زمانی که خودت می‌خوای روی پروژه وقت بذاری. برای همین تسک‌ها که مشخص می‌شد تو جلسات و ایمیل‌ها، من برنامه‌ریزی می‌کردم یه طوری تا ددلاین برسونم. به نظرم تجربه‌ی خود استادم و این‌که full time در حال ریسرچ بود خودش و واقعا پیگیر بود خیلی تو مسیر کمک کرد. برخلاف انتظارم کار ما هم تبدیل به preprint شد و منتظریم نتیجه بیاد. پیش‌روی کار کلا این‌طوری بود که یک سری جلسه بود مباحثه درباره روندهای مختلف و نیازمندی‌های پروژه، بعد تسک مشخص می‌شد و هر کسی یه بخشی از تسک‌ها رو هندل می‌کرد تا جلسه‌ی بعدی. بعدش هر کسی باید گزارش کار می‌داد تو Slack و هر ۳ روز هم یک آپدیتی باید داده می‌شد که هماهنگی صورت بگیره.

پیشنهاد می‌کنم اگر وقت خالی و حوصله‌ی ریسرچ از ۰ رو دارید، با دانشگاه‌های آمریکا ریموت کار کنید. البته ممکنه خیلی از اساتید ایمیلتون رو ایگنور کنن. من بالای ۴۰ تا ایمیل زدم که بالاخره به این‌جا رسید و شانس هم تاثیر زیادی داشت.

خیلی از ریسرچ‌های خارجی، چالش‌های Programming و مسائل پیاده‌سازی دارن. اگر توانایی کدزنی بالایی دارید، راحت پوزیشن گیرتون میاد با پروژه‌های قبلیتون. سعی کنید تو ذهن خودتون اول مشخص کنید دنبال چی هستید و بعد برای همون ایمیل بزنید و تجربه‌هاتون رو خوب present کنید. من مصاحبه‌هایی که رفتم و ریجکت شدم، اکثرا فیدبکشون بهم این بود که این پوزیشن به ساختمان کارها و CV من نمی‌خوره و بهتره reconsider کنم درباره‌ی مسیر مورد نظرم. این‌جایی که اپلای کردم اما دقیقا مشابه کارهای قبلیم بود و ایده داشتم و می‌تونستم ایده جدید بزنم. در واقع allignment کارم با استاد به کارم اومد، وگرنه معدل بالاتر از من براشون اپلای کرده بودن به نظرم و آدم بهتر از من خیلی بود.

تو خود کار، خیلی وقت‌ها conflict پیش میاد بین خروجی شما و خواسته‌ی استاد و باقی اعضای تیم. سعی کنید اون جاها خودتون رو کنترل کنید و عصبانی نشید. یکی از این جلسات ممکن بود به خاطر اشتباه من، کل اینترنشیپم کنسل بشه و به خاطر صبوری استادم واقعا کنسل نشد. اینو خواستم آخر از همه بگم که تاکید بیشتری روش بکنم. ریزتر هم بخوام بگم، پارامترهای مدل یکم متفاوت بودن با خواسته‌ی اولیه‌ی مسئله و ددلاین هم نزدیک بود و تشنج بالا بود.

مورد آخر هم این‌که پیشنهاد می‌کنم تجربیات آدم‌های مختلف رو بشنوید، مخصوصا هم‌فیلدهای خودتون. تجربیات خودتون رو هم به اشتراک بگذارید، مخصوصا تجربیات technical، خیلی کمک می‌کنه.

✈️ @sharif_internship
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#هنگ‌کنگ
#DKU
#ریموت

درباره CUHK و HKUST یک سری پیام تو کانال گذاشته شده، اما به دانشگاه DKU اشاره نشده برای همین من این تجربه که شاید خیلی نسبت به باقی تجربه‌ها متفاوت نباشه رو می‌نویسم.

کلا دانشگاه‌های هنگ کنگ خیلی fund در زمینه ریسرچ خرج می‌کنند. هر ساله تابستون‌ها دانشگاه‌هاشون پوزیشن Research Assistant باز زیادی دارند و هم پوزیشن PhD و هم پوزیشن Visiting Intern دارن عملا و دانشجوهای زیادی رو می‌تونن بگیرن.

دانشگاه DKU نسبت به CUHK و HKUST نسبتا سطحش پایین‌تره و سابقه اساتیدش هم کم‌تره. خیلی وقتا دانشجوهای این دانشگاه، دانشجوهای قدیمی CUHK و HKUST هستن که در حد فشار کاری نمی‌تونستن ادامه بدن و یا فارغ التحصیل شدن و یک جای پایین‌تر استاد شدن همون ابتدای کار.

کار من باهاشون این‌طوری بود که مقاله یکی از اساتیدش رو می‌خوندم، ایمیل زدم فیدبک دادم درباره مقاله و یک سری سوال پرسیدم، یک میت باهام ست کردن و تو اون میت بهم پیشنهاد کاری شد از این بابت که پوزیشن خالی داشتن استادی که بهش ایمیل زده بودم و آدم مناسب برای اون پوزیشن پیدا نکرده بود.

یک نکته دیگه هم اینه که این اساتید اکثرا خیلی کانکشن‌های زیادی با اساتید خارجی دارن. حالا ممکنه مثلا ریسرچ مشترک انجام داده باشن یا صرفا تو کنفرانس‌ها همو دیده باشن، از این بابت ایده‌های مشترک زیادی هم دارن و معمولا پروژه‌ی باز رو میزشون دارن، برا همین پوزیشن هم دارن و راحت می‌تونید شروع به کار کنید باهاشون.

این‌جا هم این‌طوری بود که ۳ تا پروژه‌ی بازش رو برام تعریف کرد، من انتخاب کردم و به گروه WeChat اون پروژه اد شدم و جلسه هفتگی ست شد. تسک‌محور پیش رفت در ادامه و بیشتر بخش Programming رو نمی‌تونستن ساپورت کنن خودشون و می‌خواستن افرادی که به تیم عضو می‌شن، کد بزنن تا هر بخش دیگری، برای همین من هم در طراحی مدل و پیاده‌سازی featureهای مورد نظرشون کمک کردم و این پروژه هم در ۲ ماه به خروجی انجامید.

نکته‌ی آخر این‌که پوزیشن حضوری هم داشتن و پوزیشن حضوری پیشنهاد شد به من ولی چون هم دیر بود برای ویزا گرفتن و هم مطمئن نبودم نسبت به شرایط DKU، ترجیح دادم ریموت باشه این پوزیشن. امسال یک تعدادی از بچه‌ها حضوری رفتن این دانشگاه و می‌تونید ازشون بپرسید و تجربه‌ی حضوری اون‌ها رو اولویت قرار بدید.

✈️ @sharif_internship
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#انگلیس
#University_of_Imperial_College_London
#ریموت

اگر بخواهم از تجربه خودم بگم این‌طور بود که تقریبا از اواسط اردیبهشت شروع کرده بودم به ایمیل زدن به اساتید مختلف دانشگاه‌هایی که رنک‌شون زیر ۵۰ بود، چون که اردیبهشت‌ماه بود عملا آپشن Internship حضوری منطقی نبود و از اساتید توی ایمیل‌ها فقط می‌شد درخواست کار به صورت ریموت رو کرد. یکی از خوبی‌های ریموت کار کردن اینه که خیلی دستت برای ایمیل زدن به استاد و دانشگاه خوب انتخاب کردن بازه، یعنی اصلا نگرانی این وجود نداره که مثلا من به یک استاد تو آمریکا ایمیل بزنم فرآیند ویزاش چی‌ می‌شه یا امکان حضور ندارم، معمولا استادها هم با Intershipهای ریموت راحت‌تر کنار میان.

طوری هم که ایمیل زدم این شکلی بود که یه داک از لیست تمام استاد‌های که مدنظر بود از ۶ و ۷ تا دانشگاه جمع کردم، حدود ۵۰ تا فکر کنم شده بود. ۱۰ از این‌ها فیلدشون خیلی جذاب‌تر بود و یک جورایی جزو دسته favoriteها می‌شد :) اون‌هایی که مهم نبودن رو به صورت تمپلت ایمیل می‌زدم و اون‌هایی که مهم بودن رو یک اشاره‌ای تو ایمیل به اون مقاله‌های قبلی‌شون که بولد بود، می‌کردم. در نهایت یکی‌ از استادهای Imperial College London که ایرانی هم بود، اوکی داد و کار از اواسط خرداد شروع شد.

این نکته رو هم این وسط بگم که کلا چه استاد‌های ایرانی و چه دانشجو دکترهای ایرانی مشغول اون طرف خیلی جدی‌تر ایمیل‌هاتون رو می‌بینن و خیلی شانس بیشتری دارین اگر به یک ایرانی ایمیل بزنین برای Internship. البته این رو هم باید بگم که این وسط یه سری استثناها هم پیدا می‌شن.

تیمی که داشتیم روی پروژه کار می‌کردیم یک گروه سه نفره از شریف بودیم و دو تا دانشجوی دکترا خود امپریال کالج. از اونجایی که پروژه محوریت اصلی‌اش کار روی زبان فارسی بود و باید نمونه کاری که اون‌ها تو زبان انگلیسی رو انجام داده بودن انجام می‌دادیم، برای همین کار اصلی عملا با گروه سه نفره خودمون بود اما حضور و انتقال تجربه دانشجوهای دکترا در جلسات هفتگی‌ به نظرم خیلی مفید بود.

کل فرآیند پروژه برای خودم به‌شخصه یادگیری و تجربیات زیادی داشت و با اینکه به صورت حضوری نبود اما به نظرم ارزشش رو داشت. البته این نکته رو هم باید بگم که وقتی کار ریموتی انجام می‌دین، واقعا باید کاری باشه که بهش علاقه‌مند باشین چون غیر از اضافه شدن به مهارت‌ها و برآورده کردن اشتیاق شما برای یادگیری، شاید خیلی مزایای دیگه‌ای نداشته باشه و اگر علاقه‌مند نباشید زود براتون خسته‌کننده می‌شه و حقوقی هم ندارید که بابت اون بخواید ادامه بدید کار رو مثلا.

در نهایت کار ما به پیپر ختم شد و خود فرآیند نوشتنش و پابلیش کردنش خیلی برای خودم آموزنده بود. به خصوص کامنت‌هایی که دانشجویان دکترا می‌دادن از اونجایی که Native انگلستان بودن به شدت تو نحوه نوشتن متن بهمون کامنت‌های دقیق و تاثیرگذار می‌دادند و کیفیت متن پیپر را چند لول بالا می‌بردن.

در آخر باید بگم تجربه به شدت ارزشمندی بود برای خودم ولی توصیه نمی‌کنم حضوری رو فدای ریموت کنین، یعنی قطعا Internship حضوری باید تو اولویت اول‌تون باشه و بعد به عنوان گزینه جایگزین به ریموت فکر کنین. یک اشتباهی که من تو این فرآیند داشتم دیر ایمیل زدن بود، زود ایمیل بزنین هرچه زودتر بهتر! یعنی حتی برای من موقعیتی پیش اومد که سال بعدش به یکی از اساتید دانشگاه‌های فرانسه ایمیل زده بودم ریپلای زده بود که اگر یک ماه زودتر ایمیل می‌زدی می‌گرفتیمت :)

✈️ @sharif_internship
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#ایتالیا
#University_of_Salerno
#ریموت

این تجربه شاید متفاوت باشه نسبت به تجربیات دیگه‌ی افراد، به‌خصوص که معمولا کسی به ایتالیا فکر نمی‌کنه چون دانشگاه‌هاش پروگرم رسمی اینترنشیپ ندارن. تجربه‌ی من این‌طوری بود که توسط یکی از دوستانم معرفی شدم به استادی که باهاش ارتباط گرفته بود. یک جلسه‌ی مصاحبه داشت برنامه و نهایتا استارت پروژه خورد.

کلا فرآیند اینترنشیپ ریموت به‌خصوص چون پرداخت پول نداره، نیاز به پیگیری خودتون داره. تو این پروژه هم همین‌طور بود. هر چند این استاد علاقه داشت که حضوری کلا قبول کنه اینترن‌ها رو، ولی از اون‌جایی که دانشگاه برای تابستون و کوتاه‌مدت (اینترنشیپ) بهشون fund نمی‌داد، گفتن که بدون fund اما با پرداخت برای پروژه و باقی نیازهاش از جمله ثبت‌نام کنفرانس و باقی موارد، سعی می‌کنن تا حدی جبران کنن.

خلاصه کلا کار با خود استاد و یک دانشجوی phd که هماهنگ شده بود با من و جلسه داشتیم، پیش می‌رفت. یک سری جلسه‌ی پرورش ایده داشت، خیلی سریع هم به سمت خروجی پیش رفت پروژه و تفاوت این تجربه‌ی من با تجربیات حضوری فکر کنم این بود که من وقت داشتم به اندازه‌ی کافی ولی output خیلی دیده می‌شد و صحبت جلسات کلا به سمت خروجی گرفتن بود و برای همین زود به نتیجه رسید. نهایتا هم خروجی یک مقاله شد از این اینترنشیپ و ادامه‌دار هم هستش موضوع پروژه از اون‌جایی که چندمرحله‌ای از ابتدا برنامه‌ریزی شده بود.

اما دلیل اصلی نوشتن این متن، این بود که می‌خواستم درباره‌ی اینترنشیپ ریموت و کلا تجربه‌م از این موضوع صحبت کنم. این تنها تجربه‌ی من نبود از اینترنشیپ ریموت، کلا به نظرم ریموت کار کردن با یک استاد، خیلی نیاز به این داره که شما علاقه‌مند باشید به کار اون استاد و روند همکاری باهاشون، چون معمولا حقوق نداره، ممکنه خیلی لود زیادی سمت خود شما باشه اگر دانشجوی phd یا master دیگری تو تیم نباشه، همچنین ممکنه که خیلی خسته‌کننده و استهلاکی هم بشه از اون‌جایی که معمولا عموم موارد رو خود شما باید پیگیری کنید و lead خود پروژه احتمالا شما هستید. معمولا اساتید ترجیح می‌دن در تجربه‌های ریموت به شکل Consultant در کنار شما باشن و یا کسی رو معرفی کنن به شما، کم پیش میاد که پروژه‌ی اصلی خودشون مثلا باشه این پروژه و به‌خصوص پیش میاد که از خود شما بخوان ایده رو پرورش بدید و از scratch بخواید شروع به کار کنید. برای همین پیشنهاد می‌کنم به هر تجربه‌ی ریموتی راضی نشید.

از نظر فرهنگی هم به نظرم اروپایی‌ها نسبت به آمریکایی‌ها و شرق آسیایی‌ها کمی صبورتر هستند و کمتر سخت می‌گیرند، توی همین پروژه هم فشار کاری به این صورت نبود که استاد مثلا انتظار داشته باشه حتما هر هفته یک تعداد ساعت خوبی کار انجام بشه.

یک نکته‌ی دیگه هم اینه که تجربه‌ی ریموتی که خروجی نداشته باشه، به نظر من ارزش ریکام نداره! یعنی مثل وقت‌تلفی می‌مونه اگر شما برای اپلای می‌خواستید اون ریسرچ رو انجام بدید. البته که اگر فقط برای اپلای نبوده، قطعا تجربه‌ی ارزشمندی می‌تونه باشه ولی خب ریسرچ در دوران کارشناسی به نظرم انگیزه‌های زیادی از جمله ریکام می‌تونه داشته باشه و بعضا نیاز هم می‌شه که شما دنبال این موارد باشید که بعدا اذیت نشید.

نهایتا پیشنهاد می‌کنم به ایتالیا فکر نکنید برای ریسرچ، کشورهای خیلی بیشتری هستند که می‌تونید حضوری اون‌جا برید و یا ریموت باهاشون کار کنید و بعدا براشون اپلای کنید. البته که اگر استاد خوبی دیدید و دوست داشتید باهاش کار کنید، شرایط فرق می‌کنه.

✈️ @sharif_internship
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM