انتشارات شهرستان ادب، ناشر تخصصی شعر و داستان
برای خرید کتابها، ادب بوک همیشه همراه شماست📚
آیدی ثبت سفارش
@adab_book
سایت خرید آنلاین
Adabbook.com
ارسال کتاب در کوتاهترین زمان
هر بار که رخشانه را به اتاق استنطاق آورده بود قصهای متفاوت کرده بود. چطور مرا نمیشناسی؟ میشناختمت که در چاپخانه آمدم سراغت. عصرهای جمعه، خانه رفیق یزدان را فراموش کردهای؟ کورس زبان روسی. ما برای بهتر یادگیری زبان، آوازهای روسی میخواندیم و رفیق یزدان رقص میکرد. تو به بهانة آموزش زبان میآمدی ولی هیچ وقت با کلاس همراهی نمیکردی. میگفتی: «خوش هستین که زبان روسی یاد دارین! یک جمله را تکرارکرده راهی هستین.» میرفتی و زیر درخت آلوبالو سیگرت میکشیدی و بعد از تمام شدن درس میآمدی سرمقاله روزنامهها را با صدای بلند میخواندی...