#تازه_های_نشر📖۱۳۷۵
📖«۱۳۷۵» نام مجموعه اشعار
محمدرضا معلمی، شاعر جوان اهل مشهد است که غزلها و رباعیهای او را در بر دارد.
عشق، به انواع مختلف آن، به نوعی محور تمامی اشعار این کتاب است:
«از غم، از انتظار سرشارم
مثل ابر بهار میبارم
میکشد بعد تو اگر بروی
به دعا و خدا خدا کارم»
شاعر گاهی این عشق را در لحظهلحظهٔ زیستی مادرانه جستجو میکند:
«در گریههای بیصدا در آشپزخانه
در هر دعای عهد، در قرآن روزانه
در پابهپایم آمدن از سالهای دور
در دستهایم را گرفتن، مهربانانه...»
گاه در مقام ارادت عبدی به مولای خویش، اباعبدالله الحسین(ع):
«جز یک خیال از نفسافتاده چیستم؟
بر من ببخش، در خور شأن تو نیستم
باور نمیکنی که بدون تو زندهام
باور نمیکنم که بدون تو زیستم»
و گاه در ابراز دلتنگی به دوستی دور و دیر اما ساده و صمیمی:
«سر میرسد یک روز این چشمانتظاری
این بیقراری بیقراری بیقراری
داری حساب روزهای رفته را، نه؟
یا روزهای مانده را هی میشماری؟»
معلمی غزل را روان و رباعی را محکم میسراید. هر قطعهای از اشعار او، برشی از زندگی شخصی اوست که سعی داشته در این برش، نگاهی حسمدار و در عین حال، متعهدانه به جهان داشته باشد.
انتشار مجموعهٔ «۱۳۷۵» را انتشارات شهرستان ادب بر عهده داشته است.
#۱۳۷۵
#محمدرضا_معلمی#انتشارات_شهرستان_ادب @ShahrestanAdabPub