مخفیگاه تو لو رفته بود
فهمیده بودند ستارهای بر زمین فرود آمده است
که بی روایت پهپاد و دوربین
حضور تو از دوردستها مشخص بود
و حرارت کلمات تو را کورترین رادارها هم حس میکردند
آنها میدانستند تو روی زمینی
-شاید در کتابهای عتیقهشان چنین خبری بود-
پس تمام این سیارهٔ کوچک را تکهتکه کردند
تو شناسایی شده بودی
مخفیگاهت را عوض کردی
از زمین به آسمان رفتی
که راه بر شیاطین بسته است!
رد خون تو مسیری مشخص داشت
در لبنان جاری شد
در سرو پرچم پیچید
و درختان شهر مسلح شدند
شاخهها شکوفهٔ خونت را به فصلهای آینده هدیه دادند
تو حالا
در اشکهای مردمی
در قلبها
در کلمات
در شعرها...
آری تو را به شعر -که خدای خدایان است- میسپاریم
که هر آنچه نابود شود، شعرها جاودانند
تو صدایی بودی
به قالب کلمه در آمدی
حالا تمام آنچه میگوییم تو هستی:
زندگی
میدان
فردا
فرزندان
پیروزی
پیروزی
پیروزی
#شهید_سیدحسن_نصرالله#علی_داودی@shahrestanadab