#داستان_ایران#برشی_از_یک_کتاب در ملاقاتهاي گاه به گاهمان هر دفعه متعجبم ميكرديد؛ يك بار نماز ميخوانديد، يك بار نميخوانديد. يك بار با مانتو و شلوار و روسري توي خانه ميچرخيديد و بعدها با تونيك بلند و شلوار گشاد و بدون روسري. گاهي با مردها ورق بازي ميكرديد و سال بعد ميگفتيد اشتباه كردهايد. يك بار نامه دوستتان را كه به آلمان پناهنده شدهبود برايم خوانديد و او را روشنفكر ناميديد و سال بعد او آدمي فاسد و بي بند و بار بود. يادتان ميآيد؟ يك سال هم اعلام كرديد هر كس بايد كارهاي شخصي اش راخودش انجام دهد وديگران را به زحمت نيندازد و بعد از ناهار و شام بشقاب و قاشقتان را ميشستيد و من فكر ميكردم پس قابلمه چي؟
#جشن_امضای اینترنتی آثاری از خانم «فرشته احمدی»
عنوان کتاب:
#هیولاهای_خانگینویسنده:
#فرشته_احمدیلینک این کتاب:
https://goo.gl/ojgHLS@shahreketab