عشق به ديگرى ضرورتىست كه از حادثه برمىخيزد نه از اراده به انتخاب، و همين، كار را مشكل مىكند. در به در كه نمىتوان به دنبال محبوب خاكى گشت. در هر خانه را كه نمىتوان كوبيد و پرسيد: آيا يار من، اينجا منزل نكرده است؟ سرِ هر گذر، همچو اوباش، نمى توان اِستاد و در انتظار عبور يار، زمان را كُشت... و همينهاست كه كار را مشكل مىكند.
تا اینجا مشکلی نیست. مشکل از آنجایی آغاز میشود، که انسان، عاشق و شیفتهی رضا خان خویش بشود و کل دستگاه عقل و روح خود را، رضامندانه و با لذتی شهوانی به او بسپارد.
این آگهیهای استخدام، چه نقش عظیمی را در ساختمان زندگی ما بازی میکنند. چشمهای حریص و تشنه و منتظر یک نسل شهری غیر متخصص بیکار، دائما در لابهلای ستونهای آگهی استخدام میدود و میدود. گاهی اشک به درون آنها میریزد و گاهی برق امید...
عزیز من! زندگی مشترک را نمیتوان یکبار به خطر انداخت، و باز انتظار داشت که شکل و محتوایی همچون روزگاران قبل از خطر داشته باشد. چیزی، قطعا خراب خواهد شد چیزی فروخواهد ریخت چیزی دگرگون خواهد شد چیزی به عظمت حرمت که بازسازی و ترمیم آن بسی دشوارتر از ساختن چیزی تازه است...
قلب مهمانخانه نیست که آدمها بیایند. دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانهی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد. قلب؟ راستش نمیدانم چیست، اما این را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خوب است!
عشق، خوب دیدن است؛ خوب چشیدن؛ خوب بوییدن؛ خوب زمزمه کردن؛ و خوب لمس کردن. عشق، مجموعهای از تجربههای زندهی دائمی طاهرانه است؛ و این همه، نه فقط تعریف عشق است، که تعریف زندگی هم هست، و از اینجاست که حس میکنی عشق و زندگی، یک مسأله بیش نیست؛ و عجیب است که هنر هم چیزی جز همینها نیست. هنر، عشق، و زندگی، یک چیز است به سه صورت، یا، حتی، به یک صورت: دوام دلخواه بیزمان.
از یک طرف، زندگی کافه گلشنی محیط شهری، او را وسوسه میکرد و از سوی دیگر، فردایی را پیدا نمیکرد تا به امید آن راه دیگری انتخاب کند. من میدیدم که چطور پادوها و کارگرهای بچه سال چاپخانه به او به چشم یک لوطی و قهرمان نگاه میکنند. عیب کار این بود که نفرت برنمیانگیخت و پندناپذیر بود. نمیدانم چرا؛ اما ما هم گاهی با تحسین و حسرت به او نگاه میکردیم. شاید به دلیل اینکه میدانست چه کار میکند و میکرد. وقتی به ما نگاه میکرد، لبخند محو و مسلطی روی لبهایش بود که آدم را فلج میکرد.